استفان والت، نظریهپرداز و استاد روابط بینالملل در دانشگاه هاروارد و ستون نویس نشریه فارنپالیسی در مطلبی با عنوان «سقوط دومینوهای AUKUS تازه شروع شده است» درباره واقعیتهایی که از درونمایه پیمان نظامی سهجانبه میان آمریکا، بریتانیا و استرالیا -موسوم به آکوس/AUKUS- درباره آینده نظام بینالمللی و دینامیک ژئواستراتژیک جهان منبعث میشود، گمانهزنی کرده است.
ستوننویس فارن پالیسی نوشته است: در 15 سپتامبر، ایالاتمتحده ، بریتانیا و استرالیا از مشارکت امنیتی جدیدی با نام اختصاری آکوس/AUKUS رونمایی کردند. این سه کشور متحدان قدیمی دیرینه هستند ، اما عنوان اصلی در آرایش جدید تلاش مشترک برای تجهیز استرالیا به ناوگان زیردریایی های پیشرفته هسته ای است. رئیس جمهور آمریکا جو بایدن ، اسکات موریسون ، نخست وزیر استرالیا و بوریس جانسون ، نخست وزیر بریتانیا نیز برنامه های خود را برای همکاری گستردهتر در زمینه امنیت سایبری ، هوش مصنوعی و محاسبات کوانتومی اعلام کردند.
۵ واقعیتی که آکوس آشکار میکند
حقایق اساسی در مورد AUKUS بسیار ساده است. اما اینکه چرا گرد هم آمده و معنای آن چیست، پیچیدهتر است و چیزهای بیشتری درباره اینکه جهان در حال حرکت به کجاست آشکار میکند.
اولین و بدیهی ترین، این حرکت یک تصویر کلاسیک از سیاست «تعادل قدرت/موازنه تهدید» در موقعیت اجراست.
اگرچه در هیچ جایی از اعلامیه به چین اشاره نشده است ، اما نبوغ زیادی نیاز نیست تا بفهمیم این ابتکار عمل در پاسخ به درک فزاینده ای از افزایش تهدید چین انجام شده است. این تصورات تا حدی مبتنی بر افزایش قابلیت های چین-از جمله ظرفیت آن در پیش بینی قدرت دریایی در آسیا و اقیانوسیه-است ، اما همچنین بر اساس اهداف تجدیدنظر طلبانه آن در مناطق خاص است. مجهز شدن استرالیا به زیردریایی های دوربرد و بسیار آرام با قدرت هسته ای ، کانبرا را قادر می سازد تا در کنار سایر اعضای گفتگوی امنیتی چهار جانبه (ایالاتمتحده ، هند و ژاپن) نقش فعال تری در منطقه ایفا کند.
ثانیاً، اگرچه آنچه در اینجا اتفاق می افتد تا حدودی صرفاً ساختاری است (یعنی نشان دهنده تغییرات در موازنه قابلیتهای کلی است) ، اما از جهات دیگر ، پکن هیچ کس را جز خود مقصر نمی داند.
تا همین اواخر ، نظر استرالیا درباره پیامدهای ظهور چین مبهم بود: رهبران تجاری امیدوار بودند که روابط تجاری سودآور را حفظ کنند و استراتژیست های برجسته هشدار دادند که مخالفت با رشد قدرت چین به نفع استرالیا نیست. اما رفتار جنگ طلبانه چین -به ویژه تصمیم بی دلیل آن برای اعمال تحریم تجاری در پاسخ به پیشنهاد استرالیا برای تحقیقات مستقل بین المللی در زمینه ریشه های ویروس کرونا - باعث سخت شدن مداوم نگرش های استرالیا شده بود. پاسخ غیرسازنده چین یک یادآور اطمینان بخش است که ایالاتمتحده تنها قدرت بزرگی نیست که قادر به سوء رفتار دیپلماتیک است.
سوم ، اعلامیه یک گام دقیق است که چند سال طول می کشد تا به ثمر برسد.
این ترتیب جدید، حکومت حزب کمونیست در چین را تهدید نمی کند و یا قصد ندارد اقتصاد چین را حل کند ، که می تواند به شکست خود بیانجامد. اما اقداماتی که در 15 سپتامبر اعلام شد ، تلاش های چین برای پیشروی قدرتمندانه در دریا و کنترل خطوط مهم ارتباطی را پیچیده می کند. به این ترتیب ، آنها مانع از تلاش های آینده چین برای تحت نظر گرفتن کشورهای مجاور می شوند و به تدریج آنها را متقاعد می کنند که مواضع سازگارتری اتخاذ کنند. به طور خلاصه ، این حرکتی است که برای دلسرد کردن یا خنثی کردن هرگونه تلاش چین در آینده جهت بسط هژمونی منطقهای، طراحی شده است.
به این ترتیب ، این حرکت همچنین نشان می دهد که یکی از نگرانی های قبلی من در مورد چشم انداز یک ائتلاف متعادل کننده موثر در آسیا ممکن است آنطور که فکر می کردم جدی نبوده باشد. من قبلاً اشاره کرده بودم که مشکلات اقدام جمعی که بیشتر ائتلاف ها را درگیر می کند، به ویژه در آسیا شدیدتر است، تا حدی به دلیل فاصله زیاد که ممکن است برخی کشورها را وادار به حل اختلافات دور از سواحل خود کند. با این حال در این مورد ، ما سه کشور داریم که تنها یکی از آنها در آسیا و اقیانوسیه واقع شده است و اقداماتی را انجام می دهند که روندها در مسائل مهم منطقه ای را تسهیل می کند. بدون تردید معضلات اقدام جمعی همچنان پابرجا خواهد بود، اما خطوط کلی یک ائتلاف متعادل کننده مؤثر به طور فزایندهای مشهود است.
چهارم، واکنش های بازیگر سوم یک مسئله کلیدی خواهد بود؛ و نه فقط در عرصه آسیا و اقیانوسیه.
گفته می شود دولت فرانسه از این توافق "خشمگین" است زیرا تعهد قبلی استرالیا برای خرید 12 فروند زیردریایی متعارف از فرانسه را هوا کرده است. در واقع، پاریس تا آنجا پیش رفت که یک رویداد بزرگ در واشنگتن به مناسبت جشن مشترک 240 سالگی مشارکت فرانسه و آمریکا را لغو کرد. وقتی فرانسوی ها تصمیم می گیرند مهمانی نگیرند، توجه کنید. فرانسه یک حامی قوی برای موضع امنیتی قوی تر اروپایی است (چیزی که دولت بایدن نیز می خواهد) و پاریس نیز ممکن است نقشی بالقوه در بخش هایی از اقیانوس آرام داشته باشد. اگر سه عضو AUKUS به سادگی فراموشی فرانسوی (amour-propre) را فراموش کردند -چیزی که باورش برای من سخت است- آنها باید مشغول جبران باشند.
به هر حال واکنش ها در داخل از اهمیت بیشتری برخوردار خواهد بود. در اینجا ، مسئله کلیدی این است که آیا آن را به عنوان یک اقدام سنجیده اما به موقع برای دفاع جمعی (که من معتقدم چنین است) یا یک تحریک غیر ضروری تفسیر می شود. همانطور که قبلاً نیز اشاره کردم ، یک مسئله کلیدی در سیاست منطقه ای این است که ایالاتمتحده یا چین در موضعی که "برهم زننده صلح" است توسط کشورهای آسیایی که مشتاق حفظ آن هستند، درک می شوند.
تصور من این است که اکثر کشورهای منطقه با توجه به ماهیت نسبتاً محدود ابتکار جدید و رفتارهای سنگین چین در سالهای اخیر ، این حرکت را با حسن نیت خواهند نگریست.
ابهام هستهای
موضوع نهایی بعد هسته ای است. این سه رهبر تأکید کردند که این معامله محدود به انتقال فناوری محرک هسته ای (مانند راکتورها برای تأمین نیروی پیشران شناور)، و نه فناوری سلاح های هسته ای است، و زیردریایی های جدید مجهز به چنین سلاح هایی نخواهد بود. استرالیا از دیرباز مخالف قوی اشاعه هسته ای بوده و از قدرت هسته ای غیرنظامی حفاظت می کند و موریسون در اظهارات خود بر این موضع تاکید کرد.
همه چیز خوبِ خوب است. اما ممکن است -توجه داشته باشید ممکن است- چیزی کمی ظریف تر در اینجا در حال رخ دادن باشد؛ راکتورهای مورد استفاده در زیردریایی های هسته ای ایالاتمتحده به اورانیوم غنی شده زیادی نیاز دارند و استرالیا با گسترش ناوگان خود به این فناوری دسترسی پیدا می کند. از نظر گسترش سلاح های هسته ای ، این گامی در جهت زیرساخت های هسته ای گستردهتر است. این همچنین نشان دهنده تمایل بیشتر ایالاتمتحده (و تا حدی بریتانیا) برای انتقال فناوری های بسیار حساس به متحدان نزدیک است.
بنابراین ممکن است این را به عنوان نشانه ای تلقی کنیم که ایالاتمتحده ممکن است به تدریج مخالفت سنتی خود با اشاعه هسته ای را در صورت و شرایط لازم کاهش دهد. توافق هسته ای غیرنظامی ایالاتمتحده با هند در سال 2005 با این نتیجه گیری مطابقت دارد و ترتیب جدید با استرالیا را نیز می توان در همین زمینه مشاهده کرد. سایر کشورها - مانند کره جنوبی و ژاپن - چگونه این تصمیم را خواهند دید و چگونه پکن آن را تفسیر میکند؟
من شک دارم که(آیا؟) بسیاری مردم مایل به دیدن کشورهای دارای سلاح هسته ای بیشتر در آسیا هستند، و من نمیدانم که واشنگتن در حال حاضر چنین چیزی را میخواهد. اما کل مسئله بازدارندگی در آسیا -و به ویژه بازدارندگی گسترده- بسیار پیچیده است و با گسترش زرادخانه هستهای چین پیچیدهتر خواهد شد. اگر محیط امنیتی در سالهای آتی بدتر شود ، ممکن است مخالفت ایالاتمتحده با منع اشاعه سلاحهای هستهای کاهش یابد.
اگر پکن مایل است از چنین نتیجهای اجتناب کند، بستن دهان دیپلماتهای جنگجوی خود و محدود کردن ادعاهای ارضی در دریاهای جنوبی چین و شرق چین، مکان خوبی برای شروع خواهد بود.