به گزارش ستاره پارسی: صابر ابر متولد 18 خرداد ماه 1363 در تهران است. صابر ابر مدیریت خوانده و مدیر بودن را دوست دارد.صابر ابر چندین پروژه طراحی داخلی کار کرده است؛ صابر ابر این کار را دوست دارد. بخشی از زندگی او است. صابر ابر نقاشی هم می کند.صابر ابر یک کتاب تحقیقاتی را با یکی از دوستانش می نویسد که موضوعش کافه نشینی در تهران معاصر است. با وجود همه این علایق متفاوت صابر ابر به شدت به بازیگری علاقه دارد. ولی کار اجرا در تلویزیون را هم دوست دارد.
در ادامه این مطلب میپردازیم به نشست خبری یادگار جنوب که در پردیس ملت برگزار شده بود و در این نشسا خبری به بیهوشی صابر ابر زر گریم اشاره شد. تا انتهای این مطلب همراه ما باشید تا در جریان کامل این موضوع قرار بگیرید.
نشست رسانهای فیلم سینمایی یادگار جنوب به کارگردانی حسین امیری دوماری و پدرام پورامیری شامگاه ۱۳ بهمن ماه در پردیس ملت برگزار شد.
در ابتدای این نشست مجتبی رشوند تهیهکننده این اثر گفت: ابتدا با زلزلهزدگان خوی ابراز همدردی میکنم و امیدوارم این آلام ناشی از زلزله زودتر بگذرد. از بچههای خوب گروهمان تشکر میکنم، به دستاندرکاران جشنواره و صاحبان فیلمها هم خسته نباشید میگویم.
سپس حسین امیری دوماری گفت: این جمعیت را که میبینیم یاد سالیان گذشته میافتم و میگویم کاش آن حال و هوا و جمعیت سالیان گذشته بود هرچه این گستره بزرگتر باشد برای فیلمساز جذابتر است. درباره جذب مخاطب باید بگویم یکی از ملاکهای اصلی من و پدرام در نظر گرفتن مخاطب بوده است چه در زمان ساخت فیلم کوتاه، چه نوشتن فیلمنامه و چه ساخت فیلم بلند چون به نظرم سینما بدون مخاطب لنگ میزند اما در این فیلم سعی کردیم در عین حفظ مخاطب، یک فیلم متفاوت به سینمای ایران معرفی کنیم و در این راستا قدمی برداریم.
پورامیری دیگر کارگردان این اثر درباره تدوین بیان کرد: این فیلمنامه روی کاغذ همین شکلی بود. نوشتن فیلمنامه سالهای زیادی طول کشید و در تدوین چیزی تغییر نکرد.
دوماری اظهار کرد: ما یک روایت غیرخطی داشتیم آنچه در روایت مد نظر ما بود این بود که از مضمون به یک ساختار برسیم و همخونی ساختار و محتوا وجود داشته باشد. با این فیلم میخواستیم بگوییم با در گذشته باقی ماندن، حال و آینده را از دست بدهیم و به نظرم این مضمون نباید در ساختار خطی بیان میشد. لذتهای بصری قصهنویسی در فلاش بک ها اتفاق میافتد و از پس آن این لذت در گذشته ماندن به وجود میآید پس سعی کردیم مخاطب مثل کاراکتر فکر کند ساختار غیر خطی باید زاییده نویسنده و کارگردان باشد چون اگر به ساختارهای دیگر شباهتی پیدا کند انگ کپی بودن میخورد.
پورامیری بیان کرد: اقتضای این قصه همین شکلی بود میخواستیم کنشهای شخصیت اصلی درک شود چون عشق و انتقام همیشه کنار هم بوده است اما ما شکل نگاهمان را به این موضوع عوض کردیم، جهانبینی را تغییر دادیم دیدگاه ما آن چیزی است که در پایان میبینید. یعنی اینکه اگر انتقام را ادامه بدهید به تباهی کشیده میشود.
دوماری هم توضیح داد: ما نمیخواستیم بگوییم عشق و انتقام را چگونه ببینید بلکه بازخورد این مقوله برایمان مهم بود.
رشوند هم عنوان کرد: ماندن در یک جا خوب نیست بخشی از حرف فیلم هم همین است مخاطب ما هم به بلوغ رسیده و دنبال یک استانداردی در محتوا و اجراست چون در حال حاضر دسترسی زیادی به سریالها و فیلمهای روز دنیا هست. در این دو روزه متوجه شدیم که مردم فیلم را دوست داشتند. این راه هم باید بگویم با توجه به رزومهای که از این دو کارگردان داشتم میدانستم اثر خوبی از آب درمیآید و هرچه جلوتر رفتیم به نظرم کار بهتر و بهتر شد.
دوماری درباره اینکه آیا این فیلم برگرفته از واقعیت است توضیح داد: به نظرم هر قصهای میتواند ریشه واقعیت داشته باشد. ما تلاش میکنیم هر قصهای که میسازیم واقعیتی داشته باشد اما اینکه از واقعیت محض باشد اینچنین نیست.
پورامیری درباره حضور وحید رهبانی اظهار کرد: وحید رهبانی جدیترین گزینه ما برای نقشآفرینی بود چون هم وحید را خیلی خوب میشناختیم و روحیات هم را درک میکردیم و میدانستیم به دل یک کار سخت میرویم.
دوماری گفت: در انتخاب بازیگر توانایی و متفاوت بودن او مهم است چون اگر غیر از این باشد شما تبدیل به یک فیلمساز تجاری محض میشوید. درباره صابر ابر هم باید بگویم مطمئن بودیم تنها کسی که میتواند این نقش را بازی کند اوست ما میخواستیم این نقش در ذهن مخاطب ماندگار بشود و در عین حال شبیه هیچ کاراکتری نشود از این رو خواستیم گریمی را طراحی کنیم که کسی او نشناسند به نظرم هیچ کسی مثل صابر نمیتوانست این نقش را بازی کند برایمان مهم بود که هیچ سابقه ذهنی از این شخصیت وجود نداشته باشد و مخاطب اولین برخورد را به او داشته باشد ضمن اینکه در طراحی این گریم هیچ نگاهی هم به جوکر نداشتیم. هیچ پلانی هم از صابر ابر حذف نشده این را هم باید بگویم او به دلیل این گریم سنگین یک بار بیهوش شد.
پورامیری درباره نماهای اضافه گفت: قصه صرف گفتن کار سختی نیست اینکه بتوانیم اتمسفر فیلم را جاری و ساری کنیم به طوری که این اتمسفر مدام در فیلم حفظ شود مهم است این همان کاری است که الان سینما به آن نیاز دارد این فیلم دارد قصه هم تعریف میکند.
دوماری گفت: تلاش کردیم هیچ چیزی در فیلم اتفاقی رقم نخورد همه عوامل ما کار خود را به درستی انجام دادند. به نظرم هیچ چیزی اضافه نیست در این فیلم هیچ چیزی بدون فکر نبود. حتی برای یک پلان عبوری هم فکر کردیم. به نظرم نیاز است فیلم را دو بار دید چون فیلم در جاهایی نشانه گذاری دارد. معضل فیلمهای معمایی یکبار مصرف بودن آنهاست اما ما سعی کردیم برای بار دوم هم قابل تماشا باشد. اگر فیلم را تدوین کنیم و برخی نماها را حذف کنیم فیلم یک فیلم معمولی میشود.
پورامیری گفت: ما میتوانستیم دروغهایی در فیلم بگوییم تا ریتم بالا برود اما نخواستیم این کار را کنیم.
پورامیری توضیح داد: ما میخواستیم یک فیلم متفاوت بسازیم فیلمی که یک قدم ما را جلو ببرد. ما پیش از ساخت هزار آزمون و خطا میکردیم تا چیزی را به دست بیاوریم چون هیچ رفرنسی وجود نداشت.
دوماری درباره لهجه نداشتن کاراکترهای جنوبی توضیح داد: کاراکترها به این دلیل لهجه جنوبی ندارند که اصالتاً جنوبی نیستند بلکه به آنجا مهاجرت کردهاند. این را هم باید بگویم اگر اعتماد آقای رشوند و سرمایهگذاران یعنی آقای احمدی و کریمی نبودند این فیلم قطعاً ساخته نمیشد این فیلم یک گروه تهیه چغر میخواست. انقدر بدی در دور و بر ماست که ما سعی کردیم یک محتوای خوب را بسازیم.
پورامیری عنوان کرد: این فیلم ربطی به آثار قبلی ما نداشت و تلاش کردیم یک اتمسفر جدید را بیازماییم.
رشوند گفت: این فیلم صد در صد مستقل است و فکر میکنم در این دوره هم تنها فیلم مستقل است که با سرمایه سرمایهگذار ساخته شده است.
وی درباره عشقهای اسطورهای گفت: ما در تاریخ معاصر از اینگونه قصهها زیاد داریم مثلاً خانمی که از سر عشق در میدان فردوسی لباس قرمز میپوشید. عشق همزاد انسان است حتی در اهل بیت هم عشقهای اینچنینی داشتیم مثل عشق یوسف و زلیخا.
دوماری اظهار کرد: فیلم هم در فکر هم در ساخت مستقل بوده است. اگر کسی مشکل شخصی با من و پورامیری دارد به فیلم آسیب نزد مشکلات شخصی خود را با خودمان حل کنید برای این فیلم خیلی زحمت کشیدهاند.
/منبع: خبرگزاری مهر