گوهر خیراندیش زاده ۱ شهریور ۱۳۳۳ است. گوهر خیراندیش متولد شیراز است. گوهر خیراندیش بازیگر و مدرس بازیگری در سینما، تئاتر، تلویزیون است. گوهر خیراندیش گوینده رادیو است. وی دارای مدرک کارشناسی بازیگری و کارگردانی تئاتر از دانشکده هنرهای زیبا است.
در روز های اخیر شایعات زیادی مبنی بر ازدواج گوهر خیراندیش با یک پسر جوان در فضای مجازی پخش شده است که سر و صدای زیادی به پا کرد که گوهر خیراندیش پس از تولدش تصمیم گرفت به این شایعات پاسخ بدهد ، پاسخ گوهر خیراندیش را در ویدیوی زیر مشاهده می کنید .
گوهر خیراندیش امروز به خاطر مصدومیت سر صحنه فیلمبرداری زیر تیغ جراحی رفت که خوشبختانه پس از عمل حال عمومی این بازیگر محبوب مساعد گزارش شده است. این بازیگر در پشت صحنه سریال «دیوار به دیوار» از ناحیه پا دچار شکستگی شده است.
پس از این اتفاق کمند امیرسلیمانی به عیادت خانم گوهر خیر اندیش رفته و عکسی با وی گرفت و آن را در صفحه اینستاگرامش منتشر و توضیحاتی در خصوص این حادثه ارادئه داد و ابراز امیدواری کرد که این بازیگر هر چه سریعتر سلامتیشان را بدست بیاورند.
کمند امیرسلیمانی در صفحه اینستاگرام خود نوشت:
" گوهر جان عزیزم سر صحنه فیلمبردارى پاشون پیچ خورد و شکست و…… حالا بعد از عمل و پین گذاشتن مثل همیشه خوش اخلاق و مهمان نواز از ما داره پذیرایى میکنه. امیدوارم هر چه سریعتر سلامتیشون رو به دست بیارن."
فارغ التحصیل لیسانس بازیگری و کارگردانی از دانشگاه تهران سال 1369 و دکترای افتخاری از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در سال 1379 می باشد
خودش می گوید چون دبیرستان می رفتم و به لحاظ قوانین مدرسه برایم مشکل پیش می آمد وقتی عقد کردیم در شناسنامه ام قید نشد تا وقتی که دیپلم گرفتم
حاصل این زندگی یک پسر بنام امید و دو دختر بنام آزاده و آناهیتا شد
جمشید اسماعیل خانی متولد 1329 در داراب استان فارس بود که فعالیت خود را بعنوان بازیگر و کارگردان از سال 1349 با تئاتر شروع کرد
من منتظر هستم دخترانم ازدواج کنند تا من هم بعد از آنها همسر خودم را پیدا کنم و اعلام رسمی کنم و ازدواج کنم حتی اگر صد سالم باشد
حتی اگر طرف مقابل آدم خوبی باشد زودتر از دخترانم ازدواج می کنم
خیراندیش بعد از ازدواج همسو با کار تئاتری به استخدام اداره فرهنگ و هنر شیراز درآمد تا اینکه سال 1357 با قبولی در دانشگاه تهران به تهران نقل مکان کردند
خانم خیراندیش در سال 1378 در مراسم اختتامیه جشنواره سینما حقیقت در شهر یزد هنگام اهدای جایزه یکی از برگزیدان که پسر 20 ساله بود را بوسید
این مراسم لحظاتی بعد توسط نیروهای حزب اللهی بهم ریخت و خانم خیراندیش مخفیانه یزد را ترک کرد و در نهایت توسط دادگاه به 74 ضربه شلاق محکوم شد
با این حال گفته شد این حکم بخاطر اظهار ندامت نامبرده تعلیق شده که خانم خیراندیش با تکذیب این ادعا گفت اظهار ندامت نکردم چون عمل خود را عملی مادرانه می دانم
دو سال بعد از آن در جشن خانه سینما، گوهر خیراندیش با دست کش با محمدرضا شریفی نیا بازیگر سینما دست داد که موجب ممنوع التصویری وی شد
خیراندیش چند سال بعد از فوت همسرش، جمشید اسماعیل خانی در سال 1381 به علت سکته مغزی و مهاجرت یک دختر و پسرش به آمریکا به این کشور در حال رفت و آمد می باشد
او سابقه برگزاری کارگاه های آموزشی در چند دانشگاه معتبر آمریکا را دارد
مهر ماه 1392 هنگام ایفای نقش در فیلم آذر، شهدخت بر اثر سانحه رانندگی از ناحیه سر و استخوان تروه دچار شکستگی شد تا جایی که برای درمان به آمریکا رفت
در سال 96 هم در حین فیلمبرداری سریال دیوار به دیوار از ناحیه مچ پا دچاره با پارگی تادون مواجه شد که این عمل با کمک فرزین سرکارات توسط دیگر پزشکان با موفقیت انجام شد
در دوران دبیرستان و دانشگاه ورزش می کردم و هنوز هم آن را رها نکرده ام، عادت به ورزش در خانواده ما وجود دارد
می توانم بگویم دستگاه های ورزشی که در خانه ما وجود دارد، جنبه دکوری ندارد و هر روز در حال تمرین و ورزش هستم
من دمبل ها و تردمیل ها را کنار مبل ها گذاشته ام، این وسایل ابزار اصلی زندگی ام شده اند
من تجربه دوبله هم دارم، البته در بسیاری از کارها جای خودم حرف زدم همچنان که در کلاه پهلوی در کنار استاد مسلم دوبله ایران آقای منوچهر اسماعیلی بودم
قبلاً هم با آقای ناصر طهماسب و دیگر دوستان کار کرده بودم یا مثلاً در روزی روزگاری جای خودم حرف زدم حتی جای دیگران هم حرف زده ام
خلاصه اینکه از پس کارهای خودم در این عرصه برآمدم
از طرف برخی از کارگردانان ایرانی شاغل در هالیوود پیشنهادهایی برای بازی داشتم، وقتی فیلمنامه هایشان را مطالعه کردم زیاد آنها را نپسندیدم
مثلا نقش هایی به من پیشنهاد شد که می توانستم با حجاب هم ظاهر شوم اما از آنجایی که نمی توانستم از کلیت مسائلی که قرار است در فیلم اتفاق بیفتد باخبر شوم آنها را نپذیرفته
خانم خیراندیش تدریس را از خانه فرهنگ شیراز در سال 57 شروع کرد سپس در کانون سینماگران جوان اصفهان کارگردانی و بازیگری آموزش می داد و مدتی هم در آموزشگاه سوره بود
او سالها بعنوان مدرس ثابت کانون سینماگران تهران فعالیت می کرد
هیچ وقت هیچ زنی نمی تواند جای مرد و پدر خانواده را بگیرد اما من تمام تلاشم را کردم که بتوانم هم نقش پدر را به خوبی بازی کنم و هم نقش مادر در تمام این سال ها اعتبار اسماعیل خانی پشتوانه من قرار گرفت و چه در سینما و چه در تلویزیون سعی کردم بهترین باشم
بچه هایم به من انرژی دادند تا بتوانم خوب باشم و زندگی را به سمت و سویی هدایت کنم که لایقمان باشد و نبودن پدر حس نشود
اولین بار در سال 1349 وقتی تنها 13 سال داشت در نمایش عروس با نقش عذرا به کارگردانی جمشید اسماعیل خانی در تالار ابوریحان شیراز بروی صحنه رفت
خودش می گوید : من در کلاس نهم مشغول تحصیل بودم که جمشید عزیز به دبیرستان ما آمد و بعنوان کارگردان مرا برای بازی در این نمایش انتخاب کرد.
همیشه به کارگردانی فکر می کنم
اما مسئولیتی که یک کارگردان در مملکت ما دارد، به حدی خطیر و سخت است و به حدی با خط قرمزها سروکار دارد که آدم فکر میکند، کارگردان عمله کار است
پس از نقش، کارگردان و توانایی هایش برایم مهم است
البته سن و سال کارگردان برایم ملاک نیست زیرا دیده ایم که جوانان این روزها واقعا خلاقیت و توانمندی هایشان را با آثاری که ساخته اند نشان داده اند
با شروع انقلاب، کار تئاتر را با نمایش دیکته و زاویه سال 1358 در تهران ادامه می دهد تا اینکه سال 1364 با سری اول سریال آئینه وارد قاب تلویزیون شد
ابیشان در سال 1365 هم با فیلم روزهای انتظار بازی در سینما را تجربه کرد
در سال 1377 وقتی 44 ساله بود با سنگین ترین گریم شناسنامه کاری اش در فیلم بانو به کارگردانی داریوش مهرجویی نظر مثبت بسیاری از منتقدان سینما را به خود جلب کرد
او سپس چندین سال در برنامه صدای عبرت شبکه سراسری رادیو مشغول بکار شد
1396 دیوار به دیوار 2
1396 خنداننده شو داور
1395 دیواربه دیوار
1394–1395 معمای شاه
1394 دورهمی مهمان برنامه
1393 خندوانه مهمان برنامه
1392–1393 ما فرشته نیستیم
1392 مادر
1391–1392 کلاه پهلوی
1391 دختران حوا
1391 علفزار
1390 ناز و نیاز
1389–1390 ستایش
1389 توطئه فامیلی
1389 بچه ها نگاه می کنند
1389 همچون سرو
1383–1388 مختارنامه
1387–1388 جستجوگران
1387 اشک ها و لبخندها
1387 تله فیلم یک بام و دو هوا
1387 تله فیلم دست راست من
1386 میوه ممنوعه
1385 تله فیلم خواستگار محترم
1385 تله تئاتر دلاله
1381–1382 جزیره جادو
1380–1381 سفر سبز
1379 خانه ما
1379 همسایه ها
1377 چشم به راه
1377 میعاد در سپیده دم
1377 ماجراهای خانواده تمدن
1375–1376 سیاه، سفید، خاکستری
1374 آشپزباشی و قبله عالم
1374 بی بی یون
1374 دو پنجره
1374 زیر گنبد کبود
1373 حباب
1371 روزگار وصل
1370–1371 روزی روزگاری
1367 تله تئاتر
1366 سایه های بلند
1366 این شرح بی نهایت
1365 مدرس
1365 تله تئاتر مستأجر جدید
1364 آئینه بازیگر غلامحسین لطفی شبکه 1
1393 عموجان هیتلر
1391 ساخت ایران