پنج‌شنبه 01 آذر 1403 - 21 Nov 2024
تاریخ انتشار: 1399/04/02 17:24
کد خبر: 2354

همه چیزدر مورد زندگی شخصی ریحانه عامری/قتل ریحانه ناموسی نبوده است

خواهر ریحانه عامری روز چهلم شوهرش به داغ از دست دادن خواهرش نشست و خودش با دستان خودش جسد ریحانه عامری را شست و کفن و دفن کرده است. گفتگو با او را بخوانید:

خواهرم به ناحق کشته شده و تباه شد، از خدا می خواهم به ما صبر دهد تا بتوانیم واقعیت ها را رودررو کنیم.

 

ریحانه عامری و پدرش با هم اختلاف داشتند؟

ریحانه عامری به خاطر رفتارهای پدرم کشته شد.

 

اختلاف پدرت با ریحانه سر عکس های اینستاگرامی بود ؟

خیر اصلا، خواهرم با یک آتلیه عکاسی قرار داد بسته بود و از او عکس می گرفتند، اما تا قبل از اینکه ریحانه کشته شود هیچ عکسی از او در فضای مجازی پخش نشده بود. زنان و دختران زیادی در فضای مجازی و اینستاگرام از خودشان عکس و فیلم های خصوصی پخش می کنند واقعا حق آنها مرگ است.

 

شنیدیم که پسر مورد علاقه ریحانه از مغازه پدرتان دزدی کرده است؟

نه، اصلا هیچ دزدی در کار نبوده و خواهرم به کسی علاقه نداشته است. ریحانه از پدرم آتو داشت و پدرم می خواهد با این حرف ها خودش را تبرئه کند، قتل ریحانه عامری نه بخاطر دزدی بود و نه به خاطر مسائل ناموسی.

 

ریحانه با تبر به قتل رسید؟

وقتی برای شناسایی جسد ریحانه به پزشکی قانونی رفتم روی سرش جای یک زخم بزرگ بود که گویا با میله ضربات زیادی به سر ریحانه وارد شده بود، تبر نبود اگر با تبر کشته شده بود تیکه تیکه می شد و از سرش چیزی نمی ماند، ریحانه را خودم در غسالخانه شستم و کفن کردم.

 

ریحانه سر کار می رفت؟

بله، در یک کاشی فروشی در نزدیکی خانه مان کار می کرد و پیاده به محل کارش می رفت. ریحانه ساعت 8 صبح به محل کارش می رفت و تا ساعت یک و ربع ظهر سرکار بود بعد به خانه می آمد و دوباره ساعت چهارو نیم به محل کارش باز می گشت و تا ساعت 10 شب در آنجا مشغول بود.

 

ریحانه عامری برای خانه کمک خرج بود؟

پدرمان هیچ پولی به ریحانه نمی داد و خواهرم برای خرجی خودش به سر کار می رفت.

 

گفته شده مادرتان باعث شده تا پدرتان را تحریک به قتل ریحانه کند؟

نه. شب قبل از قتل، ریحانه ساعت 11 شب به خانه می آید او کلید خانه را نداشت و همیشه پدر و مادرم در را برای او باز می کردند، وقتی ریحانه وارد خانه می شود مادرم از او می پرسد که چرا دیر آمدی و ریحانه به مادرم می گوید که اعصابم خورده است و با من کل کل نکنید به کسی مربوط نیست و سپس به اتاق خوابش می رود. همان شب مادرم به پدرم می گوید اگر آن کار را نکرده بودی می توانستی غیرت خودت را نشان دهی و به دیر آمدن ریحانه اعتراض کنی که پدرم در آن صحنه به مادرم می گوید می خواهی ریحانه را بکشم؟! مادرم می گوید نه ! شما پدر و دختر آخر سر مرا سکته می دهید.

 

مادرتان در صحنه قتل حضور داشت؟

نه، مادرم ساعت 4 صبح برای تعویض پلاک از خانه خارج شده بود.

 

 

می دانید ریحانه چه ساعتی به قتل رسیده است؟

دوستان ریحانه می گویند ریحانه تا ساعت 7:45 صبح جواب پیام های آنها را داده و گویا ساعت 8 صبح زمانیکه ریحانه عامری قصد داشته به محل کارش برود از سوی پدرم به قتل رسیده است او لباس بیرون به تن داشت.

 

اولین نفر شما متوجه قتل خواهرتان ریحانه عامری شدید؟

چهلم همسرم بود و با دخترم سرخاک شوهرم رفتیم و بعد از آن به خانه پدرم رفتیم، وقتی وارد خانه شدم پدرم در حال پوشیدن لباس برای رفتن به سر کار بود روی مبل نشستم دخترم به پدربزرگش می گفت که امروز چهلم پدرم بود چرا نیامدی که در این صحنه پدرم سراسیمه از اتاق بیرون آمد و یک لنگه جوراب پایش که از خانه خارج شد و خداحافظی کرد.

 

شنیدیم شما متوجه به هم ریختگی خانه شدید؟

روی مبل نشسته بودم و دیدم که قالی های کف اتاق جابه جا شده است، در اتاق ریحانه قفل بود و ظهر بود که مادرم به خانه بازگشت و به پدرم زنگ زد که برای ناهار غذا بخرد که پدرم به خانه آمد. پدرم به خانه آمد و همگی با هم ناهار خوردیم، پدرم چایی هم خورد بعد به اتاقش رفت و خوابید و من هم در سالن خواب بودم که ناگهان با جیغ و فریادهای مادرم از خواب بیدار شدم. پدرم همیشه در پارکینگ را قفل می کرد و هیچ کس نمی توانست از آنجا وارد یا خارج شود اما آن روز پدرم فراموش کرده بود در را قفل کند و مادرم وقتی به پارکینگ می رود با پتوی خونی و رد خونی که روی زمین و در زیر صندوق عقب خودرو بود روبرو می شود، پدرم با ریختن خاک سعی کرده بود آثار خون را پاک کند اما مادرم رد خون را دیده بود.

 

مادرتان وارد اتاق خواب شد؟

بله، مادرم با دیدن خون زیاد در پارکینگ به سمت اتاق خواب ریحانه عامری رفت، در اتاق بسته بود ولی قفل در را شکست و وارد اتاق خواب شد وقتی لباس ها را کنار زدیم اتاق غرق خون بود.

 

گفتند قتل ناموسی بوده؟

نه، پدرم جسد را به بیابان برده بود تا برچسب به خواهرم بزند وگرنه می توانست پس از ضربات محکم به سر خواهرم با اورژانس و پلیس تماس بگیرد.

 

پدرتان خشن بود؟

بله، پدرمان از بچگی رفتار خشن داشت.

 

منبع:ساعدنیوز


کپی لینک کوتاه خبر: https://setareparsi.com/d/4bxee2