حقایق رابطه ی مسیح علی نژاد و ریحانه پارسا فاش شد!+عکس

«معصومه علی‌نژاد قمی» معروف به « مسیح علی‌نژاد » در بیستم شهریور ماه، سال 1355 در قمی‌کلای بابل متولد شد.مسیح علی نژاد دو بار ازدواج کرده است.مسیح علی نژاد از این ازدواج یک فرزند پسر به نام پویان دارد ولی مسیح علی نژاد با کامبیز فروهر خبرنگار ارشد بلومبرگ ازدواج کرد و در حال حاضر ساکن نیویورک است.

خبرجدید:قرتی بازی های دختر شیلا خداداد+فیلم جالب

ریحانه پارسا، بازیگر و چهره جنجالی این روزهای شبکه های اجتماعی که به ترکیه مهاجرت کرده در لایو اینستاگرامی با مسیح علینژاد ناگفته هایی از زندگی خصوصی اش را بازگو کرد و از دلایل کشف حجابش و ازدواج سفید با مهدی کوشکی گفت.

در این لایو اینستاگرامی که حدود 68 هزار بیننده داشت ریحانه پارسا از سابقه کشف حجابش در ایران خبر داد و گفت بعد از کمپین ضد حجاب علینژاد موسوم به چهارشنبه های سفید در ایران تلاش کرده تا در خیابان و مترو بی حجاب باشد.

در این گفتگوی اینستاگرامی که علینژاد سعی داشت این بازیگر جوان را وادار به موضع گیری علیه کشور کند، ریحانه پارسا از واقعیت های پنهان زندگی اش پرده برداشت و با اشاره به بازی در سریال پدر گفت: بعد از این سریال به دلیل اینکه چادر به سر داشتم می خواستم بگویم من به لحاظ ظاهری طوری که در سریال بازی کردم نیستم به همین دلیل شروع به فعالیت در شبکه های اجتماعی کردم.

یکی از جنجال های زندگی شخصی پارسا ماجرای ازدواج با مهدی کوشکی و جدایی اش از او بود. او در این باره گفت: اسفند 98 با مهدی کوشکی دوست بودم اما ازدواج ما سفید بود. هیچ وقت با کوشکی عقد نکرده بودم و شناسنامه ام سفید است. مجبور بودم به همه بگویم که ازدواج کرده ام تا از نگاه همکارانم در امان باشم. من مجبور بودم که بگویم شوهر دارم. به همه گفته بودم که ازدواج کرده ام که در امان باشم. اما وقتی رابطه ما علنی شد، تماس های تلفنی شروع شد و ...

در ادامه این گفتگو در شرایطی که مسیح علینژاد تا حدودی به هدفش رسیده و توانسته بود این بازیگر جوان را به موضع گیری علیه کشور راضی کند، ریحانه پارسا به صدور حکم قضایی علیه اش اشاره کرد و گفت: من در ایران 4 حکم کیفری داشتم. قرار بود بخاطر جریحه دار کردن عفت عمومی یکسال به زندان بروم. من به دادسرای فرهنگ و رسانه احضار شدم. فشارهای زیادی رویم بود اما به جای زندان به دو میلیون تومان جریمه محکوم شدم. بعد از آن چمدانم را بستم و به ترکیه مهاجرت کردم و صد سال سیاه برنمی گردم.

او در ادامه به حادثه ای که در آن مهدی کوشکی جانش را نجات داد اشاره کرد و گفت: یک مرتبه در خواب بودم و با دستم ناخوداگاه جلوی دست و بینی ام را گرفته بودم و داشتم خودم را خفه می کردم که مهدی کوشکی دستم را کشید والا خودم را خفه کرده بودم.