فاطمه زهرا نصراللهی، بر اساس اکثریت برآوردهای تحلیل گران و نظریه پردازان دهه دوم قرن بیست و یکم، قدرت در حال انتقال از غرب به شرق است، چراکه نظام سرمایه دار بنا به دلایل مختلف از توانایی لازم برای پاسخ گویی به نیاز جامعه بشری برخوردار نیست، نمونه بارز آن ناکارآمدی نظام سرمایه دار در برابر یک بیماری همهگیر مانند کروناست.
در شرایطی که آمریکا روز به روز به دوران افول خود نزدیک میشود، کشورهای دیگر در حال تقویت همکاریهای منطقهای و دو جانبه خود هستند، جمهوری اسلامی ایران هم از این دسته مستثنی نیست و در صدد تقویت روابط خود با شرق آسیا به ویژه چین و روسیه است. در همین راستا اخیرا صحبت از انعقاد توافق ۲۵ ساله میان تهران و پکن مطرح شده است.
توافقی که برخی سعی دارند آن را در نطفه خفه کنند و از همان ابتدا آن را نزد افکار عمومی توافق نامطلوب جلوه دهند، لذا این چنین شد که برنامه همکاری جامع ایران و چین قبل از توافق نهایی با چالشهای جدی رو به رو شد، بنا به گفته فن خونگ داء عضو هیئت علمی دانشگاه مطالعات بین الملل شانگهای چین، این اتفاقات به ما نشان داد که برخی از کشورهای جهان خوش ندارند تهران و پکن با هم روابط خوبی داشته باشند.
عمده این هجمهها و دروغ پراکنی از سوی آمریکا به گوش میرسد، چراکه سیاست آنها مبنی بر اعمال فشار بر جمهوری اسلامی ایران است و در راستای افزایش تحریمها و انزوای هرچه بیشتر کشور و مردم ما تلاش میکنند، آمریکا از همان ابتدای امر سعی کردند با استفاده از امپراتوری بزرگ رسانهای زمینهای برای ابهام آفرینی درمورد قرارداد ۲۵ ساله ایران و چین را فراهم کند، در حالی که این تفاهم نامه در چین و ایران رسمی نشده است و دو کشور در حال بررسی جزییات آن هستند.
همچنین هوا لیمینگ سفیر اسبق چین در ایران، هم معتقد است که آمریکا سعی دارد سوء تفامی برای روابط ایران و چین به وجود بیاورد، اما کشورها نباید در بازی آمریکا قرار بگیرند.
جین لیانگ شیانگ عضو هیئت انستیتو مطالعات بین الملل شانگهای چین، در توضیح اهمیت روابط تهران و پکن میگوید که ایران و چین برای روابط جامع و مشارکت راهبردی خود دلایل زیادی دارند؛ از جمله آن تجارب زیاد، روابط دیرینه و دغدغههای مشترکی مثل حاکمیت و استقلال ملی در تهران و پکن موجب مشارکت و نزدیکی این دو کشور در سالهای اخیر است.
برنامه همکاریهای مشترک ۲۵ ساله ایران و چین، توافقی راهبردی بین جمهوری اسلامی ایران و جمهوری خلق چین است که بر اساس آن قرار است که چینیها در صنعت نفت، گاز، پتروشیمی، زیرساخت حمل و نقل، کشاورزی و ... سرمایهگذاری وسیعی انجام دهند. این توافق شامل همکاری نظامی، تسلیحاتی و اطلاعاتی میان دو کشور نیز میشود؛ موضوعی که شاید بیش از زمینههای اقتصادی که منجر به بی اثر شدن تحریمهای آمریکا خواهد شد که نگرانی دشمنان جمهوری اسلامی را برانگیخته است، ایران در آستانه اتمام تحریمهای تسلیحاتی قرار دارد به نظر میرسد آمریکاییها و همپیمانان آنها به ویژه در منطقه قادر نیستند که برای جلوگیری از این موضوع اقدام خاصی انجام دهند.
همانطور که گفته شد این توافق حکایت امروز و دیروز نیست بلکه ۵ سال گذشته مقام معظم رهبری در دیدار با شی جین پینگ، رئیسجمهور چین از «توافق ایران و چین برای روابط استراتژیک ۲۵ ساله» صحبت کرده بودند. دیداری که ۱۱ روز پیش از توافق هستهای ایران و ۱+۵ در تاریخ ۱۱ تیر برگزار شده بود. رهبرانقلاب در این دیدار فرمودند که «دولت و ملت ایران همواره به دنبال گسترش روابط با کشورهای مستقل و قابل اطمینان همچون چین بوده و هست و بر همین اساس، توافق رؤسای جمهوری ایران و چین برای یک روابط استراتژیک ۲۵ ساله، کاملاً درست و حکمتآمیز است، جمهوری اسلامی ایران هیچگاه همکاریهای چین در دوران تحریم را فراموش نخواهد کرد [سیاستهای سلطهگرانهی برخی کشورها بهویژه آمریکا و همکاری غیرصادقانه آنها با کشورهای دیگر] موجب شده است که کشورهای مستقل، بهدنبال همکاریهای بیشتر با یکدیگر باشند و توافق ایران و چین برای روابط استراتژیک ۲۵ ساله در همین چارچوب است که باید با پیگیری جدی دو طرف، توافقها حتماً به مرحلهی عملیاتی برسند.»
حسن عابدینی کارشناس مسائل بین الملل در گفتوگو با باشگاه خبرنگاران جوان، معتقد است که آمریکا در حال تلاش است تا از تحریمها به عنوان حربهای برای تسلیم کردن جمهوری اسلامی ایران استفاده کند، حال اگر کشور ما بتواند روابط خود را با کشورهای دیگری مانند چین و روسیه که قدرتهای بزرگ اقتصادی، نظامی، فرهنگی و بین المللی هستند، تقویت کنند؛ تحریمها از بین میرود و دیگر فشار آمریکا نمیتواند موثر واقع شود.
ابوالفضل ظهره وند دیپلمات سابق کشورمان در گفتوگو با باشگاه خبرنگاران جوان، نیز در این باره میگوید که ایران به عنوان یک قدرت منطقهای و جهانی باید با قدرتهایی وارد تعامل و توافق شود که آنها از جنبه گفتمانی، تهدیدها و فرصتها با ما هم سویی دارند، بنابراین این موضوع توجیه میکند که چرا ایران به سمت توافق با چین میرود و آمریکاییها چقدر از آن به هم ریخته اند. در واقع توازن ژئوپلتیکی در کل منطقه با این توافق در حال تغییر است.
او ادامه میدهد که چین ظرفیت قدرت سخت بسیار بالایی دارند و تاکنون صدها میلیارد دلار در راستای اجرای استراتژی یک جاده یک کمربند هزینه کرده است و زودتر از آنچه خودش پیش بینی کرده، در سال ۲۰۲۱ قطعا به عنوان قدرت اول جهان خواهد بود. این قدرت و نقش آفرینی در محیط بین الملل بر پایه گفتمان چندجانبه گرایی و مشارکت کشورهای فعال در استراتژی یک جاده و یک کمربند است که بر اساس سرمایه گذاری روی زیرساختهای کشورهایی که میتوانند در اقصی نقاط جهان به چین مرتبط شوند، تعریف میشود.
دیپلمات سابق کشورمان همچنین میگوید که یکی از کانونیترین نقطهها در اجرای استراتژی یک جاده یک کمربند ایران است که به عنوان یک نقطه چهار راه باید از آن رد شد، بنابراین با توجه به تغییرات به وجود آمده، ایران نقطه کلیدی در استراتژی یک جاده یک کمربند چینی است. اروپاییها و غربیها هم متقابلا به همین نقطه واقفند، ایران هم تکلیفش روشن است و باید در این تغییر و تحولات نقش خود را بازیابی کند.
عابدینی کارشناس مسائل بین الملل درباره دلایل نگرانی آمریکا از توافق ایران و چین، میگوید که تهران، پکن و مسکو در صدد کنار گذاشتن دلار از بازار تجارت بین المللی هستند که اجرای شدن این موضوع میتواند ضربه سنگینی به حیثیت آمریکاییها بزند، بنابراین آنها تلاش میکنند تا از هر حربهای برای منع همکاریهای راهبردی میان ایران و روسیه یا ایران و چین استفاده کند.
او ادامه داد که آمریکاییها برای ابهام آفرینی و هجمه سازی چیزی را در پیش نویس طرح ۲۵ ساله ایران و چین مطرح کردند که اصلا در آن نیامده، مثلا یکی از آنها موضوع فروش کیش به چین است، در صورتی که در ۱۸ صفحه پیش نویس این قرارداد اسمی از کیش نیامده است.
غلامعلی خوشرو سفیر و نماینده پیشین ایران در سازمان ملل متحد هم در این باره گفت که چین در پیشرفتهای صنعتی و حوزههای دانش بنیان بسیار خوب عمل کرده است و این موضوع برای آمریکا قابل قبول نیست، لذا جنگ سردی بین واشنگتن و پکن خواسته یا ناخواسته در حال جریان است، در حالی که چینیها سیاست را به حاشیه بردند و اقتصاد را محور قرار دادند.
سفیر و نماینده پیشین ایران در سازمان ملل متحد با بیان اینکه موقعیت استراتژیک ایران کمک میکند که با چین رابطه داشته باشیم، گفت که سند همکاری ٢۵ ساله ایران و چین نقشه راه بوده و بهتر است با همه کشورها برنامه ٢۵ ساله داشته باشیم، چین در زمینه فقر زدایی موفق بوده است و ما هم میتوانیم از آنها درس بگیریم.
عابدینی کارشناس مسائل بین الملل درباره اینکه چه اقدامی باید انجام داد تا قرارداد ایران و چین مانند تجربه ناموفق برجام نشود، گفت: برجام از ابتدا مشخص بود، اتحادیه اروپا و آمریکا هنگامی که تلاش کردند برجام را تصویب کنند، چند خواسته مشخص داشتند و توافق هسته ای در چارچوب یک توافق دوجانبه نبود و نیست، چراکه طرفهای غربی به ایران گفتند که برای شفاف سازی باید پروتکل الحاقی را بپذیرید، بازرسیهای فرا پادمانی را قبول کنید و کد اصلاحی ۳.۱ را بپذیرید.
عابدینی در ادامه می گوید که در توافقنامه برجام، غرب پرونده دروغینی برای کشور ما ساخته بود و ایران برای عادی سازی یک سری محدودیتهایی را پذیرفت، اما در مورد توافقهای دیگر این چنین نیست، در عرف بین الملل انعقاد قرارداد در چارچوب برابر با کشورهای دیگر نشان دهنده قدرت آن کشور است، بنابراین نمیتوان قرارداد تهران و پکن را با برجام مقایسه کرد.
همچنین ظهره وند، تعامل ما با قدرتی مانند روسیه و چین حوزههای مختلف را در برمیگیرد و طبیعتا در کوتاه مدت نمیتوان با این کشورها همکاری کرد، اکنون مسئله محتوا و جزییات این قرارداد مطرح نیست، بلکه یک نقشه راه بلند مدتی بین ایران و چین مطرح است، قطعا باید توافق این چنینی را با روسها هم داشته باشیم، چراکه چالشها، فرصتها و تهدیدات ما بلند مدت است.
دیپلمات سابق کشورمان تصریح کرد که توافق استراتژیک یعنی برای تهدیداتی که در قبال کشورهایی که منافع مشترک دارند، مطرح است، اگر این توافق را مانند یک کیک در نظر بگیریم، سعی میکنیم همه چیز را بین خودمان تقسیم کنیم که در محتوای این قرارداد هر کس باید سهم متوازنی داشته باشد، اما برجام یک توافق برای تقسیم کیک نبود، بلکه یک توافق از سر استیصال بود که طرف مقابل پای خود را روی گردن ما گذاشته بود و سعی در تصاحب ظرفیتهای ما در قبال برداشتن فشار تحریمی داشت.
ظهره وند میگوید که چین و ایران هر دو به یکدیگر نیاز دارند و این هم پوشانی نیازهای دو نظام سیاسی به همدیگر است، ما با ایالات متحدهای که در دشمنی با کشورمان کوچکترین تردیدی ندارد بر سر میز مذاکره رفتیم و هرچیزی که خواستند از ما نقد گرفتند و نسیه هم قرار بود پای خود را از گلوی ما بردارند که برنداشتند، لذا این توافق نیست بلکه حرکت در مسیر تسلیم است.
دیپلمات سابق کشورمان ادامه داد: برجام و قرارداد ۲۵ ساله ایران و چین از نظر ماهیتی جنسشان با یکدیگر فرق میکند، افرادی که به پیروزی جو بایدن نامزد انتخاباتی آمریکا امید بستند باید بدانند که قرار است مسیر تسلیم ایران با آن را جلو ببرند.
خوشرو نماینده پیشین ایران در سازمان ملل متحد با بیان اینکه چین و ایران منفعت خود را در توافق جامع همکاری ۲۵ ساله در نظر دارند، گفت که ایران نیازمند یکسری تکنولوژی و سرمایه است که کشور چین توانایی ارائه آن را دارد، در مقابل هم پکن انرژی میخواهد که تهران میتواند آن را تامین کند.
عابدینی کارشناس مسائل بین الملل هم میگوید که نباید ایران را با زمان قاجار و پهلوی مقایسه کرد، چراکه جمهوری اسلامی از منافع خود کوتاه نمی آید، اثبات کرده طی ۴۳ سال گذشته به هیچ عنوان از حقوق خود کوتاه نمیآید و بر اساس چشم انداز ۱۴۰۴ هم با همه کشورها، منهای برخی از آنها که با جمهوری اسلامی خصومت دارند، روابط کاملا گستردهای را در چارچوب برابر ادامه خواهد داد.
همچنین ظهره وند سفیر اسبق ایران در ایتالیا و افغانستان معتقد است که محتوای توافق ۲۵ ساله ایران و چین به هوشمندی افرادی که این مسیر را جلو میروند، برمیگردد، محتوای این قرارداد راهبردی است و باید به مجلس شورای اسلامی بیاید و از طریق کمیسیونها وارد یک بررسی کارشناسانه شود تا سابقه برجام تکرار نشود.
او همچنین معتقد است که توافق یک بحث است و نحوه مهندسی محتوای آن در راستای منافع ملی بحث مهم تری است.
منبع:باشگاه خبرنگاران جوان