به گزارش ستاره پارسی؛ امید حاجیلی زادهٔ ۲ مهر ۱۳۶۲ است.امید حاجیلی متولد تهران است.امید حاجیلی خواننده، نوازندهٔ ترومپت، تنظیم کننده و آهنگساز اهل ایران است.امید حاجیلی از سن ۹ سالگی نوازندگی پیانو را آغاز کرد و از ۱۱ سالگی وارد هنرستان موسیقی شد، پس از حدود ۳ سال نوازندگی ویولن ساز خود را به ترومپت تغییر داد و همزمان به صورت خود آموز نوازندگی پرکاشن و درام را آغاز کرد و امید حاجیلی سال ۱۳۷۷ دیپلم هنرستان را گرفت و تا مقطعِ لیسانس در همانجا ادامه داد و بعد از آن مدرک کارشناسی ارشد موسیقی را از دانشگاهِ هنر اخذ نمود و همچنین در سال ۱۳۹۶ مدرک دکتری افتخاری زیر نظر وزارت علوم در رشته آهنگسازی نیز دریافت نمود. علاوه بر ساز ترومپت و فلوگِل هورن او نوازندهٔ سازهای پیانو، پرکاشن و درام نیز میباشد
مصاحبه با امید حاجیلی
امید حاجیلی با یک روند و استراتژی مشخص وارد حوزه خوانندگی شد؛ روندی که سال ها پیش در آلبوم «آلگرو» با موسیقی آمریکای لاتین به آن ورود کرده بود. این استراتژی از نگاه خود امید حاجیلی چگونه است؟
به هر حال من سال های زیادی در این حوزه فعالیت کرده ام و مخاطب شناسی بدی نداشتم. من درس موسیقی را خوانده ام و تحصیلاتم هم در همین حوزه است. به خاطر همین خیلی خوب می توانستم در این باره نظر بدهم و بررسی درستی داشته باشم. البته من هنوز هم از آن رویه ابتدایی و موسیقی آمریکای لاتین پیروی می کنم و همین باعث شده بتوانم در یک مسیر درست پیش بیایم.
هر کسی امسال به کنسرت های تو آمده یک سوال مشخص دارد؛ اینکه تو واقعا پیش از روی صحنه آمدن ، «اورانیوم غنی شده» خورده ای که آنقدر پرانرژی هستی؟! امید واقعا این همه انرژی از کجا می آید؟ یک نفر مگر چقدر می تواند انرژی داشته باشد؟
هر کسی به هر حال برای انتخاب کنسرتی که می خواهد برود، اولویت هایی دارد. خیلی ها برای این به کنسرت من می آیند تا حال شان خوب شود. من اعتقاد دارم کنسرت باید حال آدم را خوب کند و سرشار از انرژی مثبت باشد. شما این سوی ماجرا را هم ببینید که خود من هم از اینکه سالن اجرای برنامه ام تا این حد انرژی خوب می گیرد حال خوبی دارم و باعث می شود انرژی من هم چند برابر شود.
همیشه هم تنوع حرف اول را در اجراهای تو می زند. یعنی برای لحظه به لحظه برنامه ات پیش بینی های خاصی را کرده ای و همین باعث می شود کنسرت های تو تلفات بدهد!
به هر حال در چند اجرای اول به این نتیجه رسیدم که اگر در کنسرت به همه خوش بگذرد، حال خودم هم خوب است و می توانم ادامه بدهم. وقتی از آن بالا می بینم که حال همه خوب است و انرژی سالن لحظه ای فروکش نمی کند، من هم باالطبع با همان قدرت جلو می آیم و تا آخر برنامه حالم خوب است.
بعد از کنسرت هایت چطور؛ چیزی برای خودت باقی می ماند؟
رو به موت هستم. یعنی نای بلند شدن و رساندن خودم به منزل را هم ندارم. یعنی صددرصد انرژی من روی صحنه است و همه آن را خرج می کنم تا مخاطبانم حال شان خوب باشد. مخصوصا موقع عکس گرفتن با عزیزانی که برای عکس به پشت صحنه می آیند.
تو نماد خواننده هایی هستی که برای رسیدن به موفقیت تلاش وافری داشتی و یک استراژدی درست بود که باعث شد بتوانی مسیرت را به خوبی پیدا کنی. این مسیر و ادامه این روند خیلی باید با سیاست انتخاب شود.
مهم ترین نکته این است که من یک آلبوم «آلگرو» دارم و 90درصد کسانی که به کنسرت های من می آیند، آن آلبوم را نشنیده اند! خیلی های شان اصلا نمی دانند من آلبوم رسمی دارم و به خاطر همین است که آن استراتژی که تو می گویی اهمیت بیشتری پیدا می کند. من با تک قطعات و انتخاب یک ژانر و سبک خاص قدم جلو گذاشتم و پیش آمدم.
ولی رویه کنونی بازار موسیقی این گونه نیست و شدت تقلیدها و تاثیرپذیری از خواننده های مختلف باعث شده خیلی ها همان اول راه وارد ورطه تکرار شده و از سوی مخاطب پس زده شوند.
یکی از مهم ترین ضعف هایی که همیشه هست این است که نسبت به کاری که انجام می شود آگاهی وجود ندارد و تقلید زیاد شده است. این تقلید جریانی است که خیلی چیزها را نابود می کند. یعنی وقتی یک نفر کاری را انجام می دهد و موفق می شود، به دنبال او همه فکر می کنند که اگر آن کار را انجام دهند حتما موفق می شوند. این مسئله شاید به ندرت جواب بدهد ولی اصلا چیز خوبی نیست چون آگاهی و علم نسبت به کاری که انجام می شود وجود ندارد. در حال حاضر خیلی ها که در بخش موزیک پاپ کار می کنند موزیک نمی دانند یا سطح دانش آنها در این بخش زیاد نیست و این یکی از دلایلی است که من به جرات توانستم بر آن فائق آیم. موزیک شاد و شش و هشت و انرژیک کار کردن در ایران همیشه مورد انتقاد است.
این هجوم بیشتر از سوی کیست؟
این هجوم بیشتر از طرف خودی هاست. یعنی خود کسانی که در این رشته فعالیت می کنند ولی یکی از دلایلی که من می توانم این کار را انجام بدهم و با اعتماد به نفس هم انجام می دهم، پشتوانه ای است که دارم. اگر من هم تحصیلات موسیقی نداشتم یا رزومه این چنینی نداشتم و موزیسین این مدلی نبودم، خودم ساز نمیزدم و قصد داشتم در موزیک این چنینی فعالیت کنم، شاید جرات نمی کردم چنین کاری بکنم. یکی از دلایلی هم که فکر می کنم طرفدارهایم به من لطف دارند و از من حمایت می کنند، این هست که متفاوت کار می کنم وحداقل ادای کسی را در نمی آورم.
کمی هم درمورد آلبوم جدیدت صحبت کنیم. اوضاعش در چه حالی است؟
ببین من درمورد آلبومم حرف نزدم به خاطر اینکه کارهای آن را کم کم پیش می برم و بیشتر حجم کار آن روی دوش خودم هست. مثل همیشه آهنگسازی و تنظیم و حتی در بخش ترانه، خودم فعال هستم چون بیشتر حجم کار را خودم انجام می دهم پس کار خیلی سخت می شود. حالا باز شانسی که آوردم این است که با دوستانم یک استودیو به نام استودیو «آریو» زده ایم که میکس و مستر کارها را با دوستان در این استودیو انجام می دهیم. اگر این دوستان هم در تیم آلبوم من نبودند، خودم باید کارهای آلبوم را انجام می دادم که واقعا کارم سخت می شد. اگر بتوانم خودم را در قرنطینه ببرم فکر می کنم سریع بتوانم جمعش کنم.
من فکر می کنم آلبوم ات که بیاید داستان کنسرت های تو خیلی همه گیر تر شود.
ان شا ءالله. فکر می کنم آلبوم من آلبومی باشد که خوب جواب بدهد.
چون جامعه امروز ما این گونه فضاها را می طلبد چنین نظری داری؟
در آلبومم چند کار با فضای آرام تر هم گذاشته ام که یک کم در تنهایی های مردم هم باشم ولی آن آثار هم باز به مدل خودم است و نه به گونه ای که خیلی مرسوم است.
سرفصل آخر صحبت های من درباره چیزی هست که هیچ وقت درموردش حرف نزدی .
آدم های جامعه موسیقی در ایران معمولا اکیپی هستند و دسته بندی های خاص خودشان را دارند. مثلا یکسری ها در اکیپ فلان آدم یا خواننده هستند و یک سری در اکیپ فلانی. جمع ها و دورهمی های محدودی که همیشه تا یک زمانی بوده اند و بعدش با یک اتفاق و دلخوری، آن جمع ها از هم می پاشند و هر کدام از چهره های آن جمع مستقل می شوند.
تو از جمله آدم هایی بودی که با سیروان، زانیار، شهاب رمضان، بهنام صفوی، امیر یگانه و. . . اکیپ بودید ولی ظاهرا روابط دوستانه و کاری شما به یکباره قطع شد. اصولا به این قبیل دسته بندی ها اعتقاد داری؟
طبیعتا این اتفاق در هر جمعی می افتد. به خاطر اینکه در هر جمعی مخصوصا اگر با هم همکار باشند، دوستانی که بیشتر با هم در ارتباط هستند و مخصوصا اگر ارتباط کاری بین شان باشد، ناخودآگاه به چنین فضاهایی کشیده می شود. یعنی شما هر خواننده ای را ببینید یک دوست موزیسین دارد، یک دوست شاعر یا آهنگساز دارد و با همدیگر کار می کنند. ناخودآگاه این رابطه نزدیکتر می شود و این اجتناب ناپذیر است. ولی اصولا من خودم زیاد اهل باند و باندبازی نیستم و هیچ وقت هم نبودم. همیشه سعی کرده ام که خودم باشم و کارم را درست انجام بدهم.
در کل آدم بی حاشیه ای هستی.
من قبل از آنکه خواننده شوم، موزیسین هستم. زمانی هم که موزیسین و نوازنده بودم با خیلی از دوستان کار کردم ولی حالا که خواننده شده ام شاید من را به چشم رقیب ببینند ولی موضوع این است که قبل از همه اینها من با همه آنها کار کرده ام و رفاقت داشته ام. به خاطر همین این داستان ها برایم اهمیت زیادی ندارد. شاید حالا مثلا با سیروان رابطه کاری نداریم ولی ما هشت سال با همدیگر دوست و رفیق بوده ایم و در موقعیت کنونی به مرحله ای رسیدیم که ترجیح دادیم این رفاقت نباشد. یعنی نه رفاقت باشد و نه همکاری؛ البته همکاری کاری که اصلا با هم نداشتیم و ترجیح دادم این اتفاق بیفتد ولی رفاقتم با بقیه همچنان هست. کلا اهل باند و باندبازی نیستم به خاطر همین شاید کسی من را زیاد نبیند و به ندرت پیش می آید با دوستانم با هم باشیم.
در مورد «های لایت»هایی که در سال گذشته در جامعه موسیقی اتفاق افتاد وبیشتر از بقیه اتفاقات دیده شد. مثلا از آلبوم هایی که منتشر شدند کدام یک بیشتر مدنظرت بود و تحت تاثیرشان بودی و دوست شان داشتی؟ یا خبرهای مبنی بر لغو کنسرت ها در شهرستان ها که اخبار تلخی بودند؛ اینها شاید گزینه هایت باشند.
من خیلی حافظه خوبی ندارم ولی موضوع این است که علاوه بر اتفاقاتی مثل فوت مرتضی و نیما وارسته که خیلی ناگوار و ناراحت کننده بود، چیزی که برایم خیلی ناراحت کننده شد لغو شدن کنسرت محسن شریفیان در بوشهر بود. از این اتفاق واقعا تعجب کردم. من حتی می خواستم خودم برای این کنسرت بلیت بگیرم و خیلی ناراحت بودم از اینکه نتوانستم بروم ولی بعد از آن گفتم خوب شد ما نرفتیم وگرنه ما هم یک چیزی می گفتیم و بعدها داستانی می شد. این اتفاق از آن لحاظ برایم عجیب بود که به هر حال هر کسی مهم ترین و بهترین اجرایش به زادگاهش برمی گردد. مخصوصا یکی مثل محسن شریفیان و گروه بی نظیرش که همیشه گفته ام افتخار موزیک ایران هستند. آنها موزیک محلی کار می کنند و در بیشتر فستیوال های جهانی حضور دارند. آن موضوع اتفاق ناراحت کننده ای در سال 93 برای من بود.
مصاحبه خیلی خوبی بود. صحبت های پایانی ات را می شنوم.
من خیلی خوشحال هستم که از هر لحاظ و در هر سطح توانایی که هستم لطف خدا شامل حال من شده است. به خاطر زحمتی که کشیده ام و سلامتی که دارم و از همه مهم تر به خاطر طرفدارانی که دارم و روز به روز بیشتر می شوند خدارا شکر می کنم. به نظرم امروزه مخاطبان موسیقی دنبال ایدئولوژی خواننده ها هستند. یعنی به این دلیل طرفدار من هستند که احساس می کنند من امید حاجیلی به دنبال انرژی مثبت هستم و می خواهم حال شان خوب باشد.
خوشحالم از اینکه در مرحله ای از زندگی ام هستم که می توانم این حال خوب را انتقال بدهم و این از همه چیز برایم مهم تر است. فکر می کنم در این راه موفق باشم و امیدوارم بیشتر هم در این راه بتوانم پیشرفت کنم. تمام تلاشم را می کنم که «جوگیر» نشوم، چون این برایم خیلی مهم است. خیلی از خواننده ها را دیدم که جوگیر شده اند و فراموش کردند که از کجا به کجا رسیده اند. از دوستان نزدیکم همیشه می خواهم که این قضیه را به من گوشزد کنند و هرجا که دیدند به من بگویند و من ترمز را بکشم. تمام تلاشم را می کنم و امیدوارم که بتوانم این گونه پیش بروم و همه از من راضی باشند.
امید حاجیلی و مهران مدیری در دورهمی
وی صحبت های خود را با اشاره به حضورش در دانشگاه به عنوان «استاد» ادامه داد و گفت:هر انسانی چند وجه متفاوت دارد. من وقتی ساز در دست دارم و اجرا می کنم، بازیگوشم؛ اما سر تمام کلاس هایم جدی هستم و بچه ها از من حساب می برند .
حاجیلی در خصوص چرایی انتخاب لقب «حاجیلیتو» اظهار داشت:«حاجیلیتو» اصطلاحی برگرفته از آمریکای جنوبی و به معنی «حاجیلی کوچک» است. چون خودم به شخصه علاقه بسیاری به موسیقی آمریکای جنوبی دارم، «حاجیلیتو» بودن را انتخاب کردم .
وی در ادامه درباره همکاری خود با ناصرعبدالهی گفت:من در طول سال های فعالیت هنری ام، با خواننده و آهنگسازهای بسیاری همکاری داشته ام. همیشه در کنسرت هایم یکی از آهنگ های قدیمی ناصر عبداللهی را به یاد بندرعباس و جنوب می خوانم. تمام آن چهارسالی که در گروه موسیقی ناصر عبداللهی بودم، از بهترین سالهای زندگی ام بود .
امید حاجیلی در دورهمی مهران مدیری
حاجیلی درباره چگونگی آغاز به کار خود در عرصه خوانندگی اظهار داشت:من به طور رسمی خودم را آهنگساز می دانم. زمانی خودم به صورت ماکت به روی آهنگ ها خواندم و وارد حرفه خوانندگی شدم .
وی پس از اجرای قطعه ای دیگر در خصوص اوضاع نابسامان موسیقی پاپ در ایران تصریح کرد:متاسفانه آن طور که باید از نظر حرفه ای و با توجه به استانداردهای بین المللی، از موسیقی پاپ حمایت نشده است. تمام تلاش و هدف من عرضه یک موسیقی صحیح به بازار است .
حاجیلی در پایان با ابراز رضایت کامل از زندگی و خوشبختی این روزهایش، ساز ترومپت و مجموعه آلبوم خود را به موزه «دورهمی» اهدا کرد