اجرای متناسبسازی که تکلیف صریح بند ب ماده ۱۲ برنامه ششم توسعه است، توانسته تا حد بسیار ناچیزی دریافتی بازنشستگان به خصوص بازنشستگان حداقلبگیر را افزایش دهد و حداقل برای هفت ماههی پایانی سال، دریافتی آنها را به پایه بازنشستگان کشوری برساند اما در این بین، چالشها و انتقادات بسیاری همچنان پابرجاست؛ مهمترین چالش، فرمولهای متناسبسازیِ مستمری بازنشستگان سخت و زیانآور است و چالش بعدی، نحوه چیدمان متناسبسازی در بدنه مستمری است.
هنوز برخی چالشهای همسانسازی برای بازنشستگان سخت و زیانآور همچنان پابرجاست و از قرار معلوم اظهارات مسئولان نتوانسته دغدغههای بازنشستگانی را برطرف سازد که بیست سال تمام در سختترین شرایط کاری، در معادن و تونلهای زیرزمینی ذغالسنگ، عرق ریختهاند و چرخهای صنعت این مملکت را با هزار زحمت به گردش درآوردهاند. این گروه از بازنشستگان هنوز سوالات و ابهامات بسیاری دارند.
بعد از رونمایی از جداول و فیشهای همسانسازی در مردادماه، بازنشستگان سخت و زیانآور ادعا کردند که حق سختی کار آنها در محاسبات متناسبسازی ضایع شده است؛ چراکه هر یک سال کار سخت، براساس قانون باید یک سال و نیم به حساب بیاید اما این اتفاق در محاسبات همسانسازی نیفتاده است؛ آنها گفتند که ده سال سابقه اضافه مربوط به سختی کار، تشویقی نیست بلکه «استحقاقی» و حق قانونی هر بازنشسته است.
در این بین، اظهارات مختلفی که در رسانهها منتشر شد، به دودلی و نگرانی بازنشستگان دامن زد؛ فعالان صنفی رسمی ادعا کردند که موضوع در حال پیگیری است و مدیرعامل سازمان این نقیصه را پذیرفته و قرار است کمیتهای برای حل مشکلات بازنشستگان سخت و زیانآور تشکیل شود؛ بازنشستگان که با این وعدهها کمی دلگرم شده بودند، با اظهارات مدیرکل مستمریهای سازمان تامین اجتماعی مبنی بر اینکه عدالت در مورد همه بازنشستگان ازجمله بازنشستگان سخت و زیانآور رعایت شده است، بار دیگر بلاتکلیف ماندند.
ناهید حیدری در ارتباط با دغدغههای این گروه از بازنشستگان گفته است: این نوع از متناسبسازی، متناسبسازی براساس شاخصهای بیمهای بوده که هر فرد براساس آورده و میزان مشارکت خود در صندوق از آن بهرهمند شده است. بازنشستگان سخت و زیانآور هم براساس ضرایب پرداختی حق بیمه از آن بهره بردهاند. ضمن اینکه مبلغ مستمری آنها نیز در نظر گرفته شده است. متناسبسازی فرمولهایی دارد که از حوصله این بحث خارج است اما در فرمولهای محاسباتی ما، مستمری این عزیزان با لحاظ سوابق کامل آنها لحاظ شده است. کار محاسبات براساس مجموع سوابق سخت و زیانآوری که به ما پرداخت کردند، انجام شده است. بنابراین در بحث محاسبات، سوابق حق بیمه آنها براساس مبلغ حق بیمهای که پرداختند، کاملاً در نظر گرفته شده است.
روز بعد از انتشار این مصاحبه، بازنشستگان سخت و زیانآور بارها تماس گرفتند و ادعا کردند که حرفهای مدیرکل مستمریهای سازمان، اندک امید آنها به اصلاح فرمولها را ناامید کرده است.
یک بازنشسته سخت و زیانآور با بیان اینکه نمیدانیم آیا قرار است اصلاحی صورت بگیرد یا نه میگوید: در اسفندماه، منِ بازنشسته سخت و زیانآور با یک بازنشسته عادی، حقوق یکسانی میگرفتیم؛ الان با این شیوه همسانسازی، حقوق او ۴۰۰ هزار تومان از من بیشتر شده است و اگر همسانسازی همانطور که وعده دادهاند و باید هم همینطور باشد جزو حقوق پایه به حساب بیاید، ظرف سه سال، تفاوت حقوق من و آن فرد کم کم به دو میلیون تومان خواهد رسید؛ یعنی تا چند سال آینده، آن فرد که روزگاری اندازه من حقوق میگرفت، حداقل دو میلیون تومان بیشتر دریافتی خواهد داشت و این، مصداق بیعدالتی است.
علی رضایی، یک بازنشسته سخت و زیانآور است که سالها در یک کارخانه ذوب فولاد کار کرده؛ او نیز در ارتباط با بحث «عادلانه بودن همسانسازی برای همه گروهها» میگوید: ما در این بین، مردد و بلاتکلیف ماندهایم؛ آیا نقایص اجرای متناسبسازی برای بازنشستگان سخت و زیانآور را به رسمیت میشناسند یا خیر؟!
در روزهای ابتدای صدور فیشهای همسانسازی، بازنشستگان سخت و زیانآور از احتمال شکایت به دیوان عدالت خبر دادند و گفتند: در صورتی که سازمان به خواستههای قانونی ما توجهی نکند و اهتمامی برای اصلاح فرمولها و محاسبات متناسبسازی وجود نداشته باشد، چارهای نداریم جز اینکه به دیوان عدالت اداری شکایت کنیم.
حالا رضایی میگوید: بعد از این همه انتقادات، چگونه ادعا میکنند عدالت رعایت شده است؟! خود کارکنان سازمان تامین اجتماعی، وقتی بازنشست میشوند، از نظر پاداش و سنوات، بسیار بیشتر از بازنشستگان کارگری دریافتی دارند؛ شاید منظورشان از رعایت عدالت، رعایت عدالت در حق همکاران خودشان است نه ما بازنشستگانی که سالها کار سخت و دشوار در کارنامه داریم و صنعت و سازندگی، بر دوشهای ما سر پا ایستاده است!
به گفته او، ده سال سابقه استحقاقی ما در محاسبات لحاظ نشده است و این مصداق عینی و مسلمِ بیعدالتی است.
رضایی در تشریح متناسبسازی و نتایج آن میگوید: تامین اجتماعی در کل سه میلیون و خوردهای نفر بازنشسته دارد که به گفته خود مسئولان، حداقل ۷۰ درصد آنها حداقلبگیر هستند و حداقل مستمری را دریافت میکنند؛ به این بنده خداها مگر چقدر اضافه شده است؟ اگر ۳۰ سال تمام سابقه بیمهپردازی داشته باشند، نهایت قرار است ۲ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان بگیرند؛ به طور متوسط ۵۰۰ هزار تومان به حقوق ماهانهی این حداقلبگیران افزوده شده است! برای ما که سخت و زیانآور هستیم هم که عدالت رعایت نشده است؛ ده سال سختی کار استحقاقی ما را منظور نکردهاند؛ پس عدالت در مورد چه گروه هایی اجرا شده است؛ جالب اینجاست که همین مبلغ ناچیز افزایش هم قرار نیست عطف به ماسبق شود و از ابتدای سال کلید بخورد؛ تنها از مردادماه به بعد لازمالاجراست و دیگر هیچ!
برای این بازنشسته سخت و زیانآور، ۷۰۰ هزار تومان بابت متناسبسازی اضافه شده است؛ این در حالیست که به گفته او اگر سابقه استحقاقی در نظر گرفته میشد، باید بیشتر از اینها افزوده میشد.
او در انتها میگوید: ما حرف چه کسی را باور کنیم؛ از یک طرف فعالان رسمی میگویند موضوع قابل تجدیدنظر است و از سوی دیگر، مقامات سازمان ادعا میکنند که عدالت کامل برقرار شده است؛ حالا سوال ما این است که آیا اتفاق خوبی خواهد افتاد یا خیر؛ آیا ما باید در انتظار اصلاح فرمولها باشیم یا دیگر امیدوار نمانیم و بدانیم همین هست که هست!
اجرای متناسبسازی که تکلیف صریح بند ب ماده ۱۲ برنامه ششم توسعه است، توانسته تا حد بسیار ناچیزی دریافتی بازنشستگان به خصوص بازنشستگان حداقلبگیر را افزایش دهد و حداقل برای هفت ماههی پایانی سال، دریافتی آنها را به پایه بازنشستگان کشوری برساند اما در این بین، چالشها و انتقادات بسیاری همچنان پابرجاست؛ مهمترین چالش، فرمولهای متناسبسازیِ مستمری بازنشستگان سخت و زیانآور است و چالش بعدی، نحوه چیدمان متناسبسازی در بدنه مستمری است؛ آیا افزایش متناسبسازی، بالاخره جزو مستمری محسوب میشود و سال بعد مشمول افزایش سالیانه خواهد شد یا خیر؟
منبع:رکنا