اهالی تالش اول خرداد شاهد قتل هولناکی در محله بودند که مرگ تلخ دختر 14 ساله ای به نام رومینا را رقم زده بود. رومینا در خواب به قتل رسیده بود.
عصر ۱ خرداد کانال های محلی تالش از یک قتل ناموسی خبر دادند. دختری 13 ساله در سفید سنگان لمیر از بخش حویق به دست پدرش در خواب سر بریده شد. رومینا دلباخته یکی از پسرهای همشهری شده بود. به گفته محلی ها مخالفت های شدید پدر دختر با ازدواج این دو به دلیل تفاوت های فرهنگی، آنها را به فکر فرار از منزل وا داشت. اما پیگیری های خانواده ها به دستگیری آنها توسط پلیس منجر می شود . به گفته افراد محلی رومینا به دلیل حفظ امنیت جانی خود و آشنایی با خلقیات پدرش تمایل به بازگشت به خانه نداشته اما به ناچار و طبق قوانین به پدر خانواده تحویل داده می شود.
ماجرا از دلدادگی بهمن و رومینا آغاز شد. او رومینا را میخواست و ظاهرا دل آن دختر هم پیش بهمن بود. این پسر که حالا همه آرزوها و رویاهایش را زیرخاک میبیند، درباره رابطهاش با رومینا اشرفی میگوید: «بعد از چندسال که همدیگر را دوست داشتیم، به خواستگاری او رفتم؛ اما پدر رومینا مخالف این ازدواج بود. او تفاوت مذهبی و فرهنگی ما را دلیل مخالفتش عنوان میکرد.» پدر رومینا حرفش یکی بود. اما این رابطه عاطفی بهمن و رومینا قویتر از اینها بود که بتوانند همدیگر را فراموش کنند.
درنهایت پس از کلی کشوقوس آنها تصمیم گرفتند با هم فرار کنند و مدتی باهم باشند تا شاید دل پدر رومینا به این ازدواج راضی شود: «رومینا از من خواست تا او را فراری دهم، بعد هم پنج روز خودمان را گم و گور کردیم، اما پدرش به پاسگاه رفت و به جرم آدمربایی از من شکایت کرد.» ظاهرا پدر رومینا مدعی شده بود که بهمن دخترش را بیهوش کرده و بعد او را از خانه دزدیده است. اما اظهارات رومینا در پاسگاه نشان میداد که فرار از خانه با خواست و تمایل خودش بوده، به همین دلیل هم پلیس بهمن را آزاد کرد. حتی شکایت مجدد پدر رومینا در آگاهی آستارا هم به نتیجهای نرسید و مأموران آگاهی پس از شنیدن اظهارات بهمن و رومینا پرونده را مختومه کردند.
بعد از این اتفاقات بود که رومینای 13 ساله درخواست کرد تا او را به خانوادهاش تحویل ندهند. اما این اتفاق افتاد و او به خانه رفت. آن طور که همسایهها و اهالی روستا میگویند روز حادثه مادر این دختر مشغول شستوشوی لباسها بود که پدر خانواده بربالین دخترش رفت. او ابتدا سعی داشت دخترش را خفه کند اما وقتی با مقاومت او روبهرو شد، با داس سر رومینا را از تنش جدا کرد و بعد هم با صدای جیغ و شیون مادر، پلیس از راه رسید و او را دستگیر کرد. اما عموی مقتول هم روایت متفاوتی از این ماجرا دارد. او معتقد است که دختر برادرش را بهمن ربوده و اصلا هم موضوع ازدواجی درمیان نبوده است. او مدعی است که رومینا را این پسر اغفال کرده است: «بعد از پیدا شدن آنها، من از خانواده پسر خواستم تا از رومینا خواستگاری کنند، اما آنها قبول نکردند. او اصلا دنبال ازدواج نبود و میخواست از دختر برادر من سوءاستفاده کند.» او درباره جنایت رخ داده هم میگوید: «برادرم به خاطر رفتارهای این پسر به مرز جنون رسید و دست به این کار زد. حالا هم همه زندگی ما نابود شده.»
در این میان اما کمتر کسی درباره مادر این دختر به قتل رسیده صحبت میکند. زن چهلسالهای که حالا داغدار فرزندش است و نمیداند چطور با این مصیبت سر کند. او از وقتی که این اتفاق افتاده هیچ حرفی نزده و فقط گریه میکند . اینها را یکی از اقوام مادر رومینا میگوید. به گفته او مادر رومینا در شوک است و هر روز با آرامبخش، چند ساعتی میخوابد: «مادر رومینا نمیداند چه کار کند، عزای دخترش را بگیرد یا مسبب این فاجعه را لعنت کند. شوهرش که در بازداشت است. خودش مانده و رامین ششساله. در مراسم خاکسپاری حالش بد شد و با آمبولانس او را به بیمارستان بردند. حق هم دارد. همه ما در شوک هستیم اصلا باورکردنی نیست که رومینا با این وضع آن هم از جانب پدرش به قتل رسیده باشد.»
هرچند مراحل قضائی این پرونده مدتی زمان میبرد تا حکم نهایی از طرف دادگاه صادر شود. اما ماده ٢٢٠ مجازات اسلامی تا حد زیادی تکلیف این پرونده را مشابه همه موارد پیش از این مشخص کرده است. پدر بهعنوان ولی دم قصاص نمیشود. اما قضات معمولا در چنین پروندههایی به حبس و دیه پدر حکم میدهند منبع : رکنا