نرگس عزیزی: در روزهای اخیر در شبکههای اجتماعی داستان «بریجر واکر»، پسربچه شش سالهای که برای محافظت از خواهر چهار سالهاش خود را جلوی سگ انداخته بوده، سر و صدای زیادی به پا کرده است. بریجر وقتی میبیند سگی به خواهرش حمله میکند، بین سگ و خواهرش میایستد تا سگ نتواند به خواهرش آسیب بزند. بعد از این حمله، بریجر زیر عمل دو ساعته رفت تا پزشکان بتوانند با ۹۰ بخیه تا حد امکان آسیبهای وارد شده را ترمیم کنند.
این طور که رسانهها نقل کردهاند این پسر درباره چرایی کارش گفته است: «با خودم فکر کردم اگر قرار باشد کسی بمیرد، بهتر است من باشم نه خواهرم.» اقدام شجاعانه این پسر توجه افراد زیادی را به خود جلب کرد و برخی از چهرهها پیامهایی برای او فرستادهاند؛ کریس اوانز، بازیگر «کاپیتان آمریکا» در سری فیلمهای کمپانی مارول که شخصیت مورد علاقه بسیاری از کودکان است برای او پیام تصویری فرستاده و او را قهرمان خطاب کرده است.
در نمونهای دیگر تام هالند، بازیگر «اسپایدرمن» تلفنی با این پسر بچه صحبت کرده است و گفته به او افتخار میکند و تصور میکند خواهر او خیلی خوششانس است که چنین برادری دارد. شاید شما هم با خواندن این داستان با خود فکر کنید آیا واقعا باید همه خواهر و برادرها به وقت خطر از همدیگر این طور مراقبت کنند؟ و اگر بخواهیم مراقبت از همدیگر را به فرزندانمان بیاموزیم باید به چه نکاتی توجه کنیم؟
اگر با خود تصور میکنید که خب مراقبت از کودکان وظیفه بزرگ سالان است و داشتن چنین توقعی از کودکان برای مراقبت از همدیگر درست نیست، باید بگویم تصور شما تا حدی درست است. مراقبت از کودکان قطعا در درجه اول وظیفه والدین و دیگر بزرگ سالان است، اما توجه داشته باشید که خطرات همیشه با هماهنگی ما بزرگ ترها وارد زندگی فرزندان ما نمیشوند. در همین ماجرای بریجر، خانواده این پسربچه برای مهمانی به خانه یکی از دوستان خود رفته بودند.
کودکان با اطلاع بزرگ ترها به حیاط میروند و بعد آنجا سگ یکی از همسایهها به صورت ناگهانی به آنها حمله میکند. واقعیت این است که اگر بریجر برای مراقبت از خواهر کوچکش (که با توجه به سن اش آسیبپذیرتر است) خودش را جلو نمیانداخت، معلوم نبود چه اتفاقی برای آن دختر میافتاد. پس در عین حال که تمام تلاش خود را برای مراقبت اصولی و به اندازه از فرزندان خود به کار میبرید، آموزش و تمرین دادن فرزندان به مراقبت از همدیگر را هم فراموش نکنید.
برخی والدین با خواندن این داستان، آهی کشیده و یاد تمام موقعیتهایی میافتند که فرزندانشان سر به سر هم میگذارند. اگر شما هم جزو این گروه هستید، پس بگذارید همین ابتدای کار موضوعی را روشن کنیم. اگر تصور میکنید کودکان شما قرار است یا به شدت هوای هم را داشته باشند یا در نقطه مقابل سر به سر هم بگذارند، دچار خطایی اساسی شدهاید. رقابت و کمی اختلاف بین خواهر و برادرها کاملا طبیعی است. پس اگر فرزندان شما گاهی با هم مشکل دارند، ناامید نشوید. در عوض به فکر تقویت رفتارهای مثبت در آنها باشید.
یکی از مشکلات شایعی که وقتی موضوع مراقبت از خواهر و برادر مطرح میشود، بروز میکند، توقع بیش از حد والدین از فرزندان است. توجه داشته باشید برای داشتن توقعی به اندازه در کنار توان جسمی و روانی کودک متناسب با سن او، باید به تفاوتهای فردی کودکان هم توجه داشت. پس اگر فرزند شما به عنوان مثال بسیار محتاط است از او توقع مداخله در موقعیتهای خطرناک ناگهانی را کمتر داشته باشید و در عوض او را تشویق کنید تا در موقعیتهایی آرامتر، مراقبت از اطرافیان خود را تمرین کند.
داستانهایی، چون داستان بریجر، این امکان را دارند که با تعریف آن برای فرزندانمان نشان دهیم که چه رفتارهایی از نظر ما ارزشمند است. وقتی بچهها تحسین ما از رفتارهای دیگران را میبینند، متوجه ارزشهای مدنظر ما میشوند. این مسئله قدم اول در تشویق کودکان به انجام چنین رفتارهایی است.
اگر میخواهید فرزندان شما هوای همدیگر را داشته باشند، لازم است رفتارهای مراقبت کردن را در آنها به صورت عمومی هم تقویت کنید. مراقبت از یک گیاه یا یک حیوان یکی از موقعیتهایی است که به ویژه کودکان کمسال میتوانند از آن بهره زیادی ببرند و مهارتهای خود را تقویت کنند. یکی دیگر از منابع خوب برای معرفی چنین رفتارهایی، کتابهای داستان کودکانه هستند. توجه داشته باشید لازم نیست در کتاب داستان خواهر و برادرها چنین رفتارهایی را انجام داده باشند بلکه وقتی کودک داستانهایی را میشنود که به صورت کلی مراقبت از همدیگر و از خودگذشتگی را تشویق میکنند، باز هم الگوبرداری از شخصیتها اتفاق افتاده و همین به تقویت چنین رفتارهایی کمک خواهد کرد.
اما نکته آخر اینکه در زمان آموزش این موارد، خطراتی در کمین است که لازم است جدی گرفته شوند. خطر اول زمانی است که توقع از یکی از بچهها در خانه بیش از حد است. درست است که فرزندان بزرگتر توانایی بیشتری در مراقبت از کوچکترها دارند، اما توجه داشته باشید اگر فرزند بزرگ شما احساس کند که تنها او موظف است تا از دیگری مراقبت کند، این برداشتِ بیعدالتی میتواند باعث شود تا او به این مسئله تنها به شکل وظیفهای ناخوشایند نگاه کند. خطر بالقوه دوم، اما مربوط به زمانی است که کودک احساس میکند انتظارات از او بیش از حد است. این برداشت میتواند به خستگی کودک یا حتی احساس بیزاری از خواهر و برادری که وظیفه مراقبت و توجه از او بر عهده کودک است، بینجامد.
منبع:روزنامه ی خراسان