تلاش برای پایداری در زندگی زناشویی باید در تمامی طول ازدواج از طرف زن و مرد وجود داشته باشد. رویایی با مشکلات زندگی زناشویی و اختلافات میان همسران به خودی خود مشکل ساز نیست و به قول معروف دعوا نمک زندگیست. اما آنچه که باعث مشکلات حل نشدنی در زندگی زناشویی و قطع روابط میشود طریقه مواجهه همسران با این مشکلات و اختلافات است. هر مساله ای که یک ازدواج را به طلاق میرساند، از یک نقطه ای کوچک شروع شده است. اگر زوجین از همان ابتدا میتوانستند مانع از پیشروی این مسائل شوند، زندگی زناشویی پایدارتری برای خود رقم میزدند.
فرقی نمی کند که زن باشید یا مرد. رابطه می تواند طوری پیش برود که شما را دچار استرس و نگرانی کند. ممکن است شنیده باشید که این تفاوت های بیولوژیکی است که در میزان استرس و منابع استرس زن و مرد تاثیر می گذارد. این می تواند درست باشد اما بیش از این تجربه های فردی و شخصی هر آدمی و ظرفیت های روحی و روانی اوست که باعث ایجاد استرس می شود .
برای اینکه یک رابطه با تنش و درگیری محدود داشته باشید و بتوانید استرس های یک رابطه را حل کنید باید بفهمید چه چیزهایی منبع استرس و نگرانی افراد است. همین که بدانید به طور معمول چه چیزهایی باعث نگرانی است و چطور باید این نگرانی ها را کم کنید در مقابله با استرسی که اغلب باعث تنش در رابطه می شود برایتان مفید است .
به طور معمول چیزهایی وجود دارد که باعث نگرانی و اضطراب می شود اما چیزهایی که معمولا شما را نگران می کند با چیزهایی که عامل اضطراب دیگری است فرق دارد. شما ممکن است همیشه برای قرارهای روزانه تان اضطراب داشته باشید و شریک زندگی تان معمولا برای آینده نگران است. اضطراب شما ممکن است برای چیزهای روزمره باشد مثل اینکه آیا چراغ را خاموش کرده اید؟ برای مهمانی چه بپوشید؟ آیا وقت می کنید به همه کارهایتان برسید یا نه. این استرس ها ممکن است برای کسی که با او زندگی می کنید سطحی باشد چون او نگران آینده است و مثلا نگران آینده تحصیلی فرزند است یا گرفتن وام خانه در ده سال آینده. این تفاوت شما است اما کسی نمی تواند بگوید نگرانی های دائمی کدام یک از شما اهمیت بیشتری دارد و جدی تر است. هر دوی شما حق دارید دغدغه های خودتان را داشته باشید. راه حل این نوع نگرانی ها ساده است؛ با در نظر گرفتن احساس دیگری به هم اطمینان بدهید که می توانید این نگرانی ها را رفع کنید .
یکی از شما ممکن است جزیی نگر باشد و دیگری خیلی کاری به جزئیات نداشته باشد. یکی ممکن است دائما نیاز به تائید داشته باشد و دیگری ترجیح بدهد که فقط کارها درست پیش برود. هر کدام از این موارد می تواند فرصتی برای بهانه جویی برای دیگری فراهم کند. شما می توانید دائم بهم ایراد بگیرید که چرا چیزی که می خواستید مهیا نیست و این می تواند برای طرف مقابل شما نگرانی ایجاد کند. شما برایتان مهم است که همه چیز به خوبی پیش برود و هیچ نقصی در کار نباشد اما همسرتان اینطور نیست. اگر شما در وضعیتی که همه چیز مطابق میل تان پیش نرفته همسرتان را مقصر بدانید او به مرور زمان این مساله را موضوعی برای اضطراب و نگرانی خواهد دانست. غر نزنید و دنبال مقصر نگردید به جای آن می توانید حرف تان را بزنید اینکه چه می خواستید و چرا از وضعیت راضی نیستید .
شاید شریک زندگی شما مثل خودتان صریح و ساده نباشد. او ممکن است شخصیت پیچیده ای داشته باشد و این ممکن است باعث نگرانی و استرس باشد. شما ترجیح می دهید حرف تان را بی پرده بزنید اما او اینطور نیست. ممکن است سکوت کند، دلخوری یا رضایتش را نشان ندهد و این عذاب تان می دهد چون شما دقیقا نمی دانید در ذهن او چه می گذرد. خنده ها و گریه های او برایتان مشخص نیست و هیچ وقت متوجه نمی شوید او چه می خواهد و چه می گوید. شما حق دارید که در این موقعیت ها دچار اضطراب شوید. همسرتان باید بفهمد که این رفتار آزاردهنده است. حرف بزنید و بگویید که این نوع رفتار چقدر نگرانتان می کند و برایتان سخت است که حرف ها و رفتارهایش را تفسیر کنید چون می ترسید که برداشت تان اشتباه باشد. او باید این بازی را تمام کند چون این ترسناک و نگران کننده است .
اگر پذیرفته اید که با آدمی زندگی کنید لابد ظاهر او را هم پذیرفته اید. اینکه از بدن هم ایراد بگیرید و آن را مایه خنده یا خجالت بدانید و یا دائما به نوع پوشش هم ایراد بگیرید فقط باعث می شوید که طرف مقابل دچار نگرانی و اضطراب شود. خندیدن به اندام و یا اصرار برای چاق شدن یا لاغری می تواند اعتماد به نفس طرف مقابل را نابود کند یا او را دچار اضطراب کند؛ او به این فکر خواهد کرد که مقبول نیست و شما همیشه او را با بدن یا لباسش ارزیابی می کنید. شاید او تلاش کند که رضایت شما را جلب کند اما حتی با این کار هم او همیشه نگران است. شاید هرگز به زبان نیاورد که چنین ترسی دارد اما این اصلا به معنای آن نیست که با این مساله کنار آمده است. بپذیرید که با چه آدمی و با چه ظاهری زندگی می کنید. سعی نکنید او را تغییر بدهید، تحسین کنید و مراقب باشید که چه می گویید. به بار احساسی و عاطفی حرفی که می زنید فکر کنید و باور کنید تحقیر اندام دیگری یک رفتار جنسیت زده و خشونت آمیز است .
واکنش های تند عاطفی و تغییرات خلقی می تواند باعث استرس و نگرانی طرف مقابل شود. اگر ناگهان از کوره در می روید و تندی می کنید و یا ناگهان دچار غلیان احساسات می شوید و دچار شور و هیجان عاطفی می شوید باید بیشتر مراقب تاثیر این نوع واکنش ها باشید. کسی که با او زندگی می کنید باید بفهمد که با چه آدمی طرف است. اینکه یکهو خشمگین می شویدو یا یک دفعه اظهار عشق های شدید می کنید و یا دائما از «هرگز» یا «همیشه» در گفتارتان استفاده می کنید اصلا خوشایند نیست و هر آدمی در برابر شما می تواند دچار نگرانی و اضطراب شود. سعی کنید شخصیت ثابت و وضعیت روحی مشخصی داشته باشید، اجازه بدهید دیگران در کنار شما احساس امنیت کنند .
این فقط شما نیستید که با علم به این مساله که باید هر چه زودتر از یک رابطه پر تنش یا خشونت آمیز خارج شوید همچنان به زندگی مشترک تان ادامه می دهید. این تقریبا وضعیت بسیاری از افراد در روابط پر مشکل است. به طور متوسط افراد چهار سال در یک رابطه بیمار صبر می کنند. دلایل این صبر و تحمل متفاوت است. برخی از تنهایی می ترسند و شجاعت ترک رابطه را ندارند و عده ای هم امید به حل مشکلات دارند. خیلی از روابط به همین ترتیب ادامه هم پیدا می کند. فقط یک نفر از چهار نفری که در یک رابطه پر خطر بیمار قرار دارند شجاعت ترک آن را دارند. ترس از جدایی، وجود یک فرزند، ترحم به دیگری و نگرانی های عرفی و ترس از انزوای اجتماعی مهم ترین دلایل ادامه رابطه است.
این در حالی است که در یک پژوهش درباره روابط خشونت آمیز مشخص شده است که افراد می دانند که ادامه ارتباط در موقعیت خشونت آمیز یا پر مشکل اشتباه است. آنها به خوبی آگاه هستند که این رابطه فاقد هیچ نوع اتباط عاطفی و عاشقانه است .
ترک رابطه و جدایی هرگز آسان نیست اما در شرایطی که می دانید هیچ امیدی برای بهبود آن نیست جدایی بهترین کاری است که می توانید برای خودتان و حتی دیگران انجام بدهید. اگر رابطه سالمی ندارید، تحت خشونت و آزار طرف مقابل قرار دارید و نمی توانید تنش هایتان را تمام کنید از این رابطه خارج شوید احتمال اینکه در آینده رابطه بهتری را تجربه کنید بسیار بیشتر از ادامه رابطه ای است که در آن بارها و بارها برای بهبود تلاش کرده اید اما هر بار شکست خورده اید .