چند روز قبل ویدئویی از غلامرضا کویتی پور ، مداح سرشناس دوران دفاع مقدس در فضای مجازی منتشر شد که سر و صدای زیادی به پا کرد. این ویدئو یک همخوانی از غلامرضا کویتی پور با دختری به نام پریچهر بود که در ابتدای ویدئو توسط خود غلامرضا کویتی پور معرفی می شود. غلامرضا کویتی پور گرچه پیش از شروع، روز دختر را تبریک می گوید اما موضوع این همخوانی ارتباطی به روز دختر ندارد. در بخشی از ترانه ی همخوانی غلام رضا کویتی پور و پریچهر آمده: «یه روز خوب بود همه چی جور بود/ چشمم سوت و کور بود/ کاش باز زمان بر می گشت عقب/ احساس بد ازمون دور بود/ حیف دیگه ورق برگشت/ دیگه نمیشه به عقب برگشت/ این آشی بود که خودمون پختیم/ ولی هیچ خوب نشد اصلا مزه اش»
واکنش میثم مطیعی به هم خوانی غلامرضا کویتی پور
انتشار این ویدئو واکنش های مختلفی را به دنبال داشت.
میثم مطیعی، مداح معروف در پستی در توییتر خود در انتقاد از قطعه ی تازه ی غلامرضا کویتی پور، او را مداحی عاشق استودیو و ساز و تنبک خواند.
او در توییت خود نوشته: «وقتی ساز و تنبک در مداحی وارد شد، نتیجه اش می شود همین غلام کویتی پور که با دختری همترانه شود. مراقب پدیده «مداحان عشق استودیو» باشیم که همراه با موسیقی و ادا و اطوار، آن هم با هزار توجیه ناروا، صدمات جدی به سنت های دینی و میراث معنوی ما وارد می کنند.»
عزت الله ضرغامی در صفحه شخصیاش در توئیتر نوشت : « به دختر گلم پریچهر میگم، حاج غلامی که تو استودیو بهت درس میده، همون آشیِ که شهدا پختن و مزه خوبش تا ابد همراهمونه. میگن کویتی پور از قطار انقلاب پیاده شده! داش غلام، خودِ قطاره عزیزم! حرمت نگهداریم!»
به دنبال این انتقادات و حواشی، غلامرضا کویتی پور در یک مصاحبه ی زنده ی اینستاگرامی حاضر شد و توضیحاتی در رابطه با ویدئوی همخوانی خود با پریچهر ارائه کرد.
او در یک لایو اینستاگرامی با بهمن بابایی، خبرنگار حوزه ی موسیقی، از همخوانی اخیرش با یک خواننده ی نوجوان به نام پریچهر دفاع کرد و گفت هم آن دختر را از نزدیک می شناسد و هنرش را قبول دارد و هم مطالب مطرح شده در شعر آن آهنگ را «زبان روزگار ما» می داند.
غلامعلی کویتی پور متولد ۱ اردیبهشت ۱۳۳۷ در خرمشهر است. تا مقطع دیپلم تحصیل کرد و از دوره دبیرستان وارد موسیقی مذهبی شد تا اینکه در ایام جنگ و جبهه مداحی را آغاز کرد و بعدا سمت آهنگ های حماسی رفت. او یکی از روشنفکران این عرصه و از عاشقانه موسیق و فیلم است.
در محله خیابان خیام خرمشهر به دنیا آمد، پدرش اهل خرمشهر و مامور شهربانی که در ۷ سالگی او بخاطر مسمویت فوت کرد و مادرش اهل
آبادان و خانه دار بود. ۹ برادر و ۵ خواهر دارد و خود فرزند دوازدهم است.
از سال اول راهنمایی وارد حرفه موسیقی شد و بعدا بخاطر صدای خوبی که داشت از طرف دبیرستان به پیشاهنگی در کاخ جوانان معرفی شد.
غلامرضا کویتی پور
سال ۱۳۵۶ وقتی ۱۹ ساله بود نخستین بار با همان سرمایه ته صدا رفت سراغ نوحه خوانی رفت و مدتی نیز در همان سن بازیگری در تئاتر را هم تجربه کرد.
بعد از گذراندن خدمت سربازی در نیروی هوایی سال ۱۳۵۹ با شروع جنگ تحمیلی با نیروهای بسیج به جبهه جنگ رفت و بعنوان مربی آموزش نظامی مشغول شد. هر از گاهی هم لازم بود برای رزمنده ها می خواند.
آهنگ یاران چه غریبانه ی کویتی پور
در زمان جنگ با نوحه عمه بابایم کجاست محبوبیت نسبی پیدا کرد تا اینکه بمناسبت آزادساری خرمشهر، آهنگ حماسی ممد نبودی ببینی را
خواند . این آهنگ به یاد شهید محمد جهان آرا خوانده شد که بشدت معروف شد.
محمدرضا کویتی پور
اواخر جنگ درست ۶ ماه مانده به امضای قطعنامه ۵۹۸ که فرمانده زرهی ارتش، شهید عظیمی به شهادت رسید که به دستور آقای شمخانی به تهران آمدم تا دعای کمیل این شهید را در مراسمش بخوانم. همانجا بود که بواسطه دوستان با خانواده همسرم آشنا شدم
پس از صحبت های اولیه خطبه عقدمان با واسطه گری داماد امام توسط امام خمینی (ره) با مهریه ۵۰ هزار تومان در فضای معنوی خوانده شد. ثمره این زندگی تنها یک فرزند دختر شد که متاهل است.
غلامرضا کویتی پور
کویتی پور در حالیکه هنوز موج انفجارهای زمان جنگ را تحمل می کند، از هیچ بیمه ای برخوردار نیست و می گوید هزینه سرماخوردگی معمولی را هم خودم می پردازم .هزینه داروی موج انفجار که جای خود دارد …
من اصلا کارمند رسمی جایی نبودم که بازنشسته بشوم، یکی بسیجی بودم که به جنگ رفتم، حالا نه تنها فیش حقوقی ندارم؛ بلکه هنوز مستاجرم.
بهروز وثوقی ما چه گناهی در حق هنر اینجا کرده که باید بیاد پشت مرز ترکیه بایستد، کجای معرفت فرهنگ ایرانی و اسلامی ما چنین اجازه ای را می دهد ؟!
انتقاد کویتی پور از انتقاد به بهروز وثوقی
در زمان پخش برنامه استیج من و تو این برنامه را خیلی دوست داشتم و دنبال می کردم، استیج برنامه خوبی بود اما باید در آن شرط ادب هم رعایت می شد. منظورم از شرط ادب شناسایی جوانان مستعدی بود که نباید بخاطر برخی از ضعف ها در جلوی دوربین تحقیر می شدند.
اگر نمی خواهید خواننده ای بخواند چرا به وی پیغام می دهید که بیاید و بعد که به کشور می آید فوت می کند، بعد فاجعه ای مانند جبیب رخ می دهد . آنهم برای شخصی که سمبل ادب بود.
تلویزیون صدای شجریان که نقش استادی در موسیقی دارد را پخش نمی کند، ولی صدای افرادی که را پخش می کند که حتی حرف زدن هم بلد نیستند. وقتی اثر با خون و رگ مردم عجین شد صدا و سیما آن اثر را پخش کند یا نکند، دیگر تاثیری ندارد.
در چندین سال گذشته چندین نامه به ریاست جمهوری، رئیس وفت مجلس و فرمانده سپاه نوشتم که هیچ کدام جوابم را ندادند . فقط آقای محمود احمدی نژاد مرا آن هم برای گرفتن عکس یادگاری دعوت کرد.
مگر نمی توانستم بعد از انقلاب از کشور بروم ؟ اگر ما ماندیم به عشق مردم و نگاه هموطنان خودمان بودف زیرا همه هموطن های ما، خانواده ما هستند، اما تا به امروز حقوقم را ندادند . حتی پرونده من گم شد و بیمه نیز ندارم