رستم قاسمی (۱۵ اردیبهشت ۱۳۴۳ – ۱۷ آذر ۱۴۰۱) نظامی و سیاستمدار اصولگرای ایرانی بود که در دولت سیزدهم بهعنوان وزیر راه و شهرسازی فعالیت میکرد.رستم قاسمی در دولت دهم نیز از سال ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۲ نیز وزیر نفت بود. رستم قاسمی فعالیت نظامی را از سال ۱۳۶۰ در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی آغاز کرد و در طول جنگ ایران و عراق از اعضای این نهاد بود. او در فاصله سالهای ۱۳۸۶ تا ۱۳۹۰ فرمانده قرارگاه سازندگی خاتمالانبیاء بود و پیشتر بهعنوان معاون اقتصادی نیروی قدس فعالیت میکرد.
رستم قاسمی وزیر سابق راه و شهرسازی پس از طی یک دوره بیماری درگذشت.
نزدیکان رستم قاسمی این خبر را تایید کردند.
مهندس رستم قاسمی وزیر سابق راه و شهرسازی و از یادگاران دوران دفاع مقدس، بعد از یک دوره تحمل بیماری درگذشت.
سال گذشته و چند ماه بعد از انتخاب مهندس قاسمی به وزارت، نشانههای بیماری در وی ظاهر شد اما او ضمن آغاز درمان، با تمام توان وظایف خود را دنبال میکرد، که متاسفانه از حدود دو ماه قبل بیماری ایشان تشدید شد.
وی از رئیسجمهور درخواست کرد با کنارهگیری او موافقت کند و پس از موافقت رئیسجمهور با استعفا، بلافاصله وارد فرآیند جدی درمان شد. متاسفانه پیشرفت بیماری سرطان بهگونهای بود که درمان افاقه نکرد و در نهایت خانواده و همه دوستان و همرزمانش را در غم از دست دادن خود سوگوار کرد.
وی در مسئولیتهای متعدد قبلی در وزارت نفت، قرارگاه خاتمالانبیاء حضور داشت.
مرحوم رستم قاسمی از برخورد با زن بدحجابی میگوید که پشت در اتاق عمل مفاتیح در آورد و به او توصیه کرد قرآن بخواند.
رستم قاسمی متولد 15 اردیبهشت 1343 در استان فارس، وزیر سابق راه است. فارغ التحصیل فوق لیسانس مجازی مهندسی عمران از دانشگاه امیرکبیر در سال 1394 می باشد که از سرداری سپاه در دولت احمدی نژاد به وزارت راه رئیسی رسید.
خانواده و پدر ایران دوست
رستم قاسمی در روستای «سرگاه» از توابع شهرستان «مُهر» در استان فارس به دنیا آمد که هم پدر و هم مادرش مرحومش هر دو کشاورز بودند
دو برادر به نام «بهروز» و «عبدالحسین» و پنج خواهر نیز دارد ، پدرش بخاطر ایران دوستی نام او را «رستم» و نام دو دختر دیگرش را هم «شیرین» و «زلیخا» گذاشت.
پدرش می گفت تا اونجا که دست من بود اسامی ایرانی گذاشتم ، ولی اونی که دست مادرت بود اسم ها را تغییر داد
قبل انقلاب
قبل انقلاب نوجوان بودم و در برخی از تظاهرات شرکت می کردیم و هرجایی که لازم بود معمولا در توزیع عکس حضرت امام (ره) و یا در برخی از کارها حضور داشتم
با این حال در هیچ کدام از تظاهرات دستگیر نشدم اما چند باری توگوشی خوردم
از سپاه تا جانبازی
در سال 1360 وقتی تنها 17 ساله داشت به عضویت سپاه پاسداران درآمد و با شروع جنگ راهی جبهه شد و در یکی از عملیات به درجه جانبازی شیمیایی رسید
ایشان سپس سال 1365 در شب عملیات کربلای 4 برای بار دوم به شدت از ناحیه کمر و پا مجروح شد و تا مدت ها مجبور بود از ولیچر استفاده کند
بعد از جنگ
بعد از پایان جنگ تحمیلی ، مسئولیت بخش عمده ای از بازسازی کشور را برعهده گرفت و در ادامه مجری ساخت تونل های عظیم انتقال آب کشور شد
مسئولیت حفر تونل های مترو ، ریاست کارگاه سدهای کارون و کرخه و معماری و مجری لایروبی خلیج فارس و ساخت تاسیسات عظیم ساحلی را نیز برعهده داشت
ورود به وزارت نفت
در سال 1386 فرماندگی قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا را برعهده گرفت تا اینکه سال 1390 بعد از برکنار مسعود میرکاظمی توسط محمود احمدی نژاد وزیر نفت شد
دوستی با احمدی نژاد
من با آقای محمود احمدی نژاد رفاقت داشتم و سال 84 و 88 هم به ایشان رای دادم
وقتی شهردار تهران بودند ارتباطات من با او بسیار زیاد بود برای اینکه بخشی از کارهای قرارگاه خاتم را انجام می دادم و چند سفری هم با همدیگر داشتم
در دولت حسن روحانی
قاسمی بعد از پیروزی حسن روحانی از آبان 1392 تا بهمن 1394 بعنوان مشاور معاون اول رئیس جمهور در زمینه روابط اقتصادی با عراق مشغول بکار بود
او پس از چند ماه مامور فروش نفت ایران با همکاری سپاه شد و تا سال 1399 فعالیت های گسترده ای در زمینه فروش نفت داشتی
تحریم رستم و پسر
در 13 شهریور 1398 رستم قاسمی و پسرش مرتضی در رابطه با یک شبکه انتقال نفت تحت کنترل سپاه پاسداران وارد لیست تحریم وزارت خزانه داری آمریکا شد
ازدواج اول
رستم قاسمی بار اول سال 1363 وقتی 20 ساله بود با یکی از اقوامشان «مرضیه سادات قاسمی» ازدواج کرد که همسرش اهل شهر ری و پدر خانم اش روحانی بود
ثمره این زندگی 4 فرزند (دو پسر و دو دختر) می باشد که فقط پسرش مجرد است
مرگ همسر اول
همسرم روزهایی که مریض شد هیچ وقت قبول نمی کرد خواهر یا مادرش در بیمارستان پیش او بمانند ، شاید 6 بار عمل کرد و هر بار حدود 10 روز در بیمارستان بود
در این مدت تنها فقط خودم در بیمارستان بودم و گاهی می خواستم بروم خانه فقط یک دوش بگیرم و برگردم قبول نمی کردم ، می گفت زنگ بزن لباس ها را به بیمارستان بیاوردند و اینجا دوش بگیرید
وابستگی زیادی به من داشت و من تقریبا همه آن کارهایی که یک پرستار خانم باید برای بیمار خانم انجام دهد را خودم در این دوران برعهده گرفت تا اینکه سال 1386 فوت کردند.
ازدواج دوم
رستم قاسمی چند سال بعد از فوت همسر اول برای بار دوم ازدواج کرد
می گوید چون پسر من مجرد است ، خانم من و بچه ها جدا زندگی می کنند و بخاطر اینکه پسرم تنها نباشد برخی از شب ها نزد ایشان می روم
جمعه ها ناهار با من اس
روزهای جمعه همه بچه ها نزد من می آیند و من مسئول خانه هستم که ناهار درست کنم و بله آشپز خیلی خوبی هم شده ام