پژمان بازغی زادهٔ ۱۹ مرداد ۱۳۵۳ است.پژمان بازغی متولد شده در تهران است.پژمان بازغی بازیگر سینما و تلویزیون اهل ایران است.همسر پژمان بازغی مستانه مهاجر تدوینگر سینماست.پژمان بازغی همچنین بهعنوان مجری در چند برنامهٔ تلویزیونی از جمله: چند درجه، کودک شو و برنامهٔ سال تحویل ۱۳۹۶ شبکهٔ دو سیما حضور داشتهاست.
پژمان بازغی اصالتی لاهیجانی دارد و بازیگری از خطه شمال کشور است.این بازیگر جذاب در یک خانواده 5 نفره در تهران متولد شد.
پژمان بازغی دو برادر با نام های پیام و پرهام دارد ،پ ژمان پسر دوم خوانده است و پیام فرزند ارشد خانواده است. جالب اینکه هر سه برادردر دانشگاه امیرکبیر درس خواندند.پیام در رشته مهندسی شیمی، صنایع غذایی خواند و پرهام در دانشگاه امیرکبیر، مهندسی صنایع خوانده است.
او از دوران کودکی خود تجربیات زیادی کسب کرده است زیرا در دوران کودکی به واسطه شغل پدرش در شهرهای مختلف زندگی کرده است. پس از تولد 4 سال در تهران و در منازل سازمانی نیروی دریایی جمهوری اسلامی ایران زندگی کرده و همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی ایران به شهر رشت می رود.با شروع جنگ ایران و عراق و اعزام پدرش برای محافظت مرزهای آب ایران و خلیج فارس به بوشهر رفته. با پایان جنگ به تهران باز می گردد.
او و همسرش مستانه مهاجر سال 1386در یک فضای سینمایی با یکدیگر آشنا شدند و این آشنایی منجر به ازدواج شد.
مستانه مهاجر همسر پژمان بازغی درباره ماجرای عاشق شدن و ازدواجش گفت :من اصلا پژمان بازغی را دوست نداشتم و به نظرم اصلا بازیگر خوبی نبود و وقتی او
را میدیدم اصلا حس خوبی نداشتم. در یک جشنواره هم من و هم پژمان فیلم داشتیم و هر دو در آنجا حضور داشتیم . وقتی من مشغول صحبت با دوستم بودم پژمان برای صدا زدن آن دوست مشترک نزد ما آمد و دوستم ما را به هم معرفی کرد و به پژمان گفت خانم مهاجر تدوین گر است و پژمان به شوخی گفت :تدوین تیزر میکنید و این خیلی برای من گران تمام شد و با خودم گفتم پس حس بدم به این بازیگر بیخود نبوده و گفتم مگر فیلم تو دست من نیوفتد آقای بازغی . اما پایان این ماجرا خوش بود و ما سال 84 با هم ازدواج کردیم و دخترمان نفس 10 سالش است.
مستانه مهاجر زاده ۱۵ اردیبهشت ۱۳۵۳ در تهران است.وی دانشآموخته رشته تدوین از دانشگاه سوره است.
او از تدوینگرهای سینمای ایران است که اصولا تدوینگر فیلمهای مستند است اما در عرصه سینما، فیلمهای بمانی داریوش مهرجویی، سفر قندهار، آتشبس تهمینه میلانی، زنها فرشتهاند، کلاغ پر، کنعان، خواستگار محترم و مهمان،وصل مستان و چند فیلم دیگر را، تدوینگری کرده .مستانه مهاجر پرونده کاریاش از پژمان بازغی شلوغتر است.
مستانه مهاجر و دخترش نفس
پژمان بازغی در مورد ازدواجش میگوید: ازدواج من هم منطقی بود و هم عاشقانه، زیرا هر کسی که بخواهد با یک بازیگر ازدواج کند باید از تمامی مشکلات این کار مطلع باشد و از آن جایی که مستانه مهاجر، همسرم نیز در این عرصه فعالیت میکند و از نزدیک دشواریهای کار ما را میداند، ازدواجمان منطقیتر بود.
مهران مدیری صحبت با پژمان بازغی و همسرش را با طرح سوالات حرفه ای آغاز کرد و پرسید :کدام موفق تر هستید و کدام در این حرفه قدیمی ترید که مستانه مهاجر گفت :به نظرم هر دوی ما موفق هستیم و هرکدام در مسیر خودمان ولی پژمان چندماهی کارش را زودتر از من آغاز کرده است .
پژمان کارش را از سال 71 در مرکز گیلان آغاز کرد و من از سال 72 به وارد این حرفه شدم و در این بین پژمان بازغی به هم سن بودن با همسرش اشاره کرد و گفت من متولد مرداد 1353 هستم و همسرم اردیبهشت 53 و در واقع دو ماه از من بزرگتر است .
پژمان بازغی و مستانه مهاجر صاحب یک دختر به نام نفس هستند.فرزند آن ها در سال ١٣٨٧ متولد شد.
پژمان بازغی میگوید دخترم آزاد است هر رشتهای را که دوست دارد انتخاب کند، منتهی در کمال دانش و آگاهی، دلم میخواهد دخترم دنیا دیده شود و با کشورهای مختلف جهان آشنا شود، اگر دوست داشت در سینما باشد، من مخالفت نمیکنم.
پژمان بازغی که زمانی سیگار مصرف می کرده است این استعمال مواد مخدر در فوتبال بازی کردن کار دست او می دهد و او را تا مرز مردن پیش می برد . اما خوشبختانه با تلاش پزشکان این بازیگر محبوب به زندگی برمی گردد.بازغی
پژمان بازغی یک ورزشکار همه فن حریف است، خیلی کم بسکتبال بازی کرده، فوتبال و والیبال را به صورت حرفهای ادامه داد و مدتی هم اتومبیلرانی... «ورزش جایگاه مهمی در زندگی افراد دارد، عشق من به ورزش، بیشتر بر میگردد به تماشای مسابقه فوتبال، همان طور که میدانید عضو تیمهای والیبال و فوتبال هنرمندان هستم. معمولا برای دیدن بازیهای ملی به ورزشگاه آزادی میروم و این عشق تا آنجا بود که در کوران رقابتهای جامجهانی 2006 آلمان، همراه تیم ملی فوتبال دو هفته در فرانکفورت آلمان بودم.
تیم ملی فوتبال ایران عشق منه! با فوتبالیستهای زیادی هم دوستم، مثل عابدزاده، دایی، جمشیدی، کریمی و... اگر به یاد داشته باشید برای افتتاح رستوران عابدزاده هم رفته بودم.» پژمان بازغی میگوید: «ای کاش مسئولین آموزش و پرورش به ورزش مدارس بیشتر رسیدگی کنند.» اما شروع ورزش: «در مدرسه با فوتبال و والیبال ورزش را آغاز کردم و البته کمی هم بسکتبال...»
من و کامبیز دیرباز، از طرفداران پـرسپولیس هستیــم، داریوش مصطفوی مدیرعامل باشگاه هم لطف کرد و ما را جزو اعضای افتخاری باشگاه پرسپولیس کرده، پیراهن شماره 53 پرسپولیس را به من و شماره 54 را به کامبیز دیرباز اهدا کرد.
در سال 1373 با ورود به سینمای جوانان مرکز گیلان در اولین فیلمش با نام اعتراف ساخته مجید زیم خواه باز می کند.
پس از آن پژمان بازغی به استخدام آژانس دوستی در می آید و به مدت 2 سال همراه بازیگران خوب این مجموعه علی تاخصوص مرحوم حسین پناهی به ایفای نقش می
پردازد. بعد از آژانس به سراغ جوانی مجید قاریزاده می رود و با مسعود جعفر جوزانی به بلوغ می رسد پس از آن به گروه ویژه مهرداد خوشبخت می پیوندد و گمگشته اش را با رامبد جوان پیدا می کند.
پژمان بازغی همراه سیروس مقدم با دریایی ها سفر می کند و در سال 80 برای نجات دختری در قفس با قدرت الله صلح میرزایی همراه می شود پس از آن به دوئل با استاد بزرگوارش احمدرضا درویش می پردازد و با تارا و تب توت فرنگی سعید سهیلی و سربازهای جمعه کیمیایی کارش را به پایان می رساند. پس از سایه آفتاب ، نفس تازه می کند و در حال حاضر نیز با
سامان مقدم برای سال آینده نفستو حبس کن را آماده می کند. برادر کوچکترش هم علاقه زیادی به این پرده نقره ای دارد و در 2 فیلم پسران مهتاب و شب برهنه سعید سهیلی بازی کرده است.
پژمان بازغی بعنوان مجری در برنامه چند درجه حضور داشته است. برنامه ای که به سرگرمی های هیجان انگیز و کم شناخته شده در ایران می پرداخت و همچنین بعد از داریوش فرضیایی، به عنوان مجری برنامه سال تحویل ۱۳۹۶ شبکه دو سیما معرفی شد. پژمان بازغی در برنامه مسابقه ای کودک شو شبکه نسیم نیز مجری محبوبی است.
- اعتراف (مجید فهیمخواه، ۱۳۷۳-۱۳۷۵)
- جوانی (مجید قادریزاده، ۱۳۷۶)
- بلوغ (مسعود جعفریجوزانی، ۱۳۷۷)
- دختری در قفس (قدرتالله صلحمیرزایی، ۱۳۸۰)
- دوئل (احمدرضا درویش، ۱۳۸۱-۱۳۸۲)
- سربازهای جمعه (مسعود کیمیایی، ۱۳۸۲)
- تارا و تب توت فرنگی (سعید سهیلی، ۱۳۸۲)
- کافه ستاره (سامان مقدم، ۱۳۸۴)
- ریسمان باز (مهرشاد کارخانی، ۱۳۸۶)
- خواب لیلا (مهرداد میرفلاح، ۱۳۸۷)
- خاطره (نادر طریقت، ۱۳۸۸)
- فاصله (کامران قدکچیان، ۱۳۸۸)
- تهرون (نادر تکمیل همایون، ۱۳۸۸)
- ندارها (محمدرضا عرب ۱۳۸۹)
- مرگ کسب و کار من است (امیر ثقفی، ۱۳۸۹)
- اینجا شهر دیگری است (احمدرضا گرشاسبی، ۱۳۹۰)
- ساعت شلوغی (آرش معیریان، ۱۳۹۰)
- نازنین (مهدی گلستانه، ۱۳۹۲)
- دو ساعت بعد مهرآباد (علیرضا فرید، ۱۳۹۲)
- انارهای نارس (مجیدرضا مصطفوی، ۱۳۹۲)
- خندههای آتوسا (علیرضا فرید، ۱۳۹۳)
- این سیب هم برای تو (سیروس الوند، ۱۳۹۳)
- ناهید (آیدا پناهنده، ۱۳۹۳)
- من و شارمین (بیژن شیرمرز، ۱۳۹۴)
- بارکد (مصطفی کیایی، ۱۳۹۴)
- هلن(علی اکبر ثقفی، ۱۳۹۴)
- زار (نیما فراهی ۱۳۹۵)
- اسرافیل (ایدا پناهنده ۱۳۹۵)
- همه چی عادیه ( محسن دامادی ١٣٩۵)
- نیوکاسل (محسن قصابیان ١٣٩۶)
- هایلایت ( اصغر نعیمی ١٣٩۶)
- پیشونی سفید ۲ (سید جواد هاشمی ١٣٩۶)
- پیشونی سفید ۳ (سید جواد هاشمی ١٣٩۶)
- عشق به سبک فارسی ( فلورین باکس مایر ١٣٩۶)
- ترانه ای عاشقانه برایم بخوان (مهرداد غفارزاده ١٣٩٧)
- تیغ و ترمه (کیومرث پوراحمد ١٣٩٧)
- سمفونی نهم (محمدرضا هنرمند ١٣٩٧)
- ماموریت غیرممکن ( یعقوب غفاری ١٣٩٧)
- بازیوو (امیرحسین قهرایی ١٣٩٧)
- آژانس دوستی (علیرضا ایزدی)
- این یک دادگاه نیست (مجید کاشی فروشان)
- گروه ویژه (مهرداد خوشبخت)
- زیر آسمان شهر (مهران غفوریان)
- گمگشته (رامبد جوان، ۱۳۸۰)
- دریاییها (سیروس مقدم)
- گذر عاشقی (محمدرضا آهنج)
- مرد هزار چهره (مهران مدیری، ۱۳۸۶)
- مرد دو هزار چهره (مهران مدیری، ۱۳۸۷)
- تاوان (شهرام شاه حسینی، ۱۳۸۹)
- همچون سرو (بیژن بیرنگ ، ۱۳۸۹)
- مادر (بیژن بیرنگ ، ۱۳۸۹)
- دولت مخفی (عبدالحسن برزیده ۱۳۹۱)
- فرشته ها بر فراز اسمان (محمدرضا آهنج، ۱۳۹۲)
- گذر از رنجها (فریدون حسن پور ، ۱۳۹۳)
- مسابقه ستاره بیست (داور، ۱۳۹۳)
- خندوانه (شرکت کننده در مسابقه لباهنگ،۱۳۹۵)
- هشت و نیم دقیقه ( شهرام شاه حسینی ١٣٩۵)
- روزهای بیقراری ( کاظم معصومی ١٣٩۵)
- گمشدگان (رضا کریمی ١٣٩۶)
- کودک شو (رضا مهرانفر ١٣٩۶)
- کوبار ( فریدون حسن پور ١٣٩٧)
- بی قرار (فلورا سام ١٣٩٧)
- مرضیه (فلورا سام ١٣٩٨)
خیابان یک طرفه (اسماعیل فلاح پور، ۱۳۹۰)
قلب یخی(فصل سوم) (سامان مقدم، ۱۳۹۱)
شام ایرانی (سروش صحت, ۱۳۹۳)