تحولات اخیر و موج عکسهای متفاوت برخی بازیگران زن، دیروز با یک اظهارنظر تازه، وارد فاز جدیدی شد، ظاهرا بنا به برخی ادعاها سینمای ایران وارد عصر تازهای شده. روز گذشته محمدرضا شفیعی(تهیهکننده) با انتشار توئیتی که کلیدواژه «جنگ ترکیبی» را در خودش داشت، در حساب کاربری خود به برخی شایعات درباره ضبط فیلم ها با دو نسخه «با حجاب» و «بدون حجاب» واکنش نشان داد. او نوشت: «امروز متوجه شدم برخی فیلمهای سینمایی در حال فیلمبرداری، پلانهای خود را با دو وضعیت با حجاب و بی حجاب برداشت میکنند. جنگ ترکیبی دشمن با ایجاد محاسبات غلط برای برخی سینماگران، با بصیرت آنها چه کرده است؟ یعنی تصور کنید در نمایی از فیلم که دو بازیگر زن و مرد حضور دارند، یک بار پلان را میگیرند به شکلی که خانم بازیگر روسری به سر دارد و بعد از آن دوباره همان پلان را تکرار میکنند بدون این که بازیگر خانم روسری به سر داشته باشد. حال هر کدام چند برداشت طول میکشد تا بازیها و همه چیز خوب باشد و مورد تائید کارگردان، فیلمبردار، صدابردار و ... خدا داند.
روز گذشته « عصر ایران » در یادداشتی نسبت به این ادعا واکنش نشان داد: بیشتر فیلمهای سینمایی که هم اکنون در حال تولید هستند با حمایت نهادها و سازمانهای مختلف دولتی و غیر دولتی است مانند بنیاد فارابی سازمان سینمایی (دولتی) و یا سازمان اوج (غیر دولتی). چند فیلم دیگر هم وجود دارد که شاید با سرمایهگذار بخش خصوصی در حال ساخته شدن هستند، آیا واقعا در شرایط کنونی هیچ سرمایهگذاری حاضر است که چنین ریسکی را متوجه فیلمش کند؟ هنوز فیلم "کاناپه" کیانوش عیاری که خانمها موی سرشان پیداست و روسری ندارند اما در عوض کلاه گیس بر سر کردهاند توقیف است، یا فیلم "قاتل و وحشی " حمید نعمت الله که بازیگر اصلی خانم آن موهای سرش را تراشیده است اما به دلیل گوشهایش فیلم اجازه نمایش ندارد! آیا امکان تغییر در سیاستها نسبت به ظاهر زن در سینما وجود دارد؟ یا خیر تمام این توئیت و ادعای عجیب محمدرضا شفیعی یک بازی سیاسی با سینما و اهالی سینما است؟
عصر ایران در ادامه به نکته جالبی اشاره میکند: حال مطرح کردن این گزاره باعث میشود که احتمالا نهادهای نظارت کننده دیگر به سر صحنه تمام فیلمها بروند یا مواد خام فیلمبرداری شده در فیلمها را بخواهند بررسی کنند. بهرحال پیامد چنین اتفاقی اصلا خوب نیست. یا محمدرضا شفیعی باید صریح و روشن درباره ادعایی که دارد حرف بزند یا اینکه همین توئیت را هم پاک کرده و عذر خواهی کند، چون چند گزاره مبهم و کلی را به برخی از اعضا سینمای ایران نسبت داده است که به این سادگی نمیشود درباره آنها حرف زد. مانند: کشف حجاب در فیلمها، جنگ ترکیبی دشمن، محاسبات غلط، بصیرت و ... شاید یک سنگ محک است تا ببیند انداختن وسط چنین حرفی می تواند چه واکنشهایی به دنبال داشته باشد؟ و یا تحریک و شانتاژ برخی از گروهها و نهادها برای فشار بیشتر بر پیکر نحیف سینمای ایران و اهالی سینمای ایران!
احمد طالبینژاد هم دیروز و در همین حال و هوا در یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشته بود:
حالا این روزها دو بانوی سینماگر به اتهام طرفداری از معترضان، در بند هستند؛ عجیب اینکه محجوبتر و نجیبتر از آنها در سینما ندیدهام. هم به لحاظ اخلاقی و هم از نظر اجتماعی. هنگامه قاضیانی از هنرمندانی است که با تعدادی از سینماگران موسوم به «بچهمسلمان» و به اصطلاح «خودی» همکاری داشته است. فراموش نکنیم کتایون ریاحی نقش زلیخا را در سریال «یوسف پیامبر» بازی کرده که کارگردانش فرجالله سلحشور، یکی از داغترین طرفداران نظام جمهوری اسلامی بود. یا ترانه علیدوستی که در سلامت اخلاق و رفتارش هیچ کس شکی ندارد! به نظر من در این شرایط ملتهب حق این هنرمندان نیست که در بند یا تحت تعقیب باشند. اما یک پرسش اساسی؛ در چنین شرایطی که این فشارها بر زنان و از جمله زنان هنرمند وجود دارد، چرا آقایان هنرمند با بانوان همراهی نمیکنند؟
موضعگیری کیهان در برابر بیانیه اخیر خانه سینما که به موازات فضای این روزها میتواند معنادار تلقی شود: خانه سینما در بیانیهای تهدید کرد که «اگر سینماگران بازداشتی فورا آزاد نشوند دست به اعتصاب میزنیم» که این یک فرصت مغتنم برای سینمای ایران است! تهدید خانه سینما در این بخش از بیانیه مذکور، در صورت عملی شدن یک فرصت برای سینمای ایران خواهد بود تا برخی عناصر نفوذی که مشغول ارتزاق از بیتالمال هستند و به ناحق در پروژههای سینمایی مورد استفاده قرار گرفتهاند، به این طریق از عرصه سینما محو شوند.