الناز حبیبی بازیگر ۶۸ ایرانی است. الناز حبیبی در یک خانواده سنتی بزرگ شده است و همیشه می گوید با اینکه خانواده ام در خارج از ایران زندگی می کنند ولی پایبند آداب و رسوم هستند. الناز حبیبی یکبار ازدواج کرد ولی طولی نکشید که از همسرش جدا شد. تاکنون خبری از ازدواج دوم الناز حبیبی به گوش نرسیده است. الناز حبیبی به تازگی چند عکس زیبا از خود منتشر کرد که در ادامه می توانید مشاهده کنید.
عکسی که اینجا می بینید جدیدترین پست الناز حبیبی است که در آن از یک روسری محلی زیبای ایرانی استفاده کرده ولی حالت چهره اش فیگور هالیوودی است.در ادامه تصاویری بیشتر از الناز حبیبی را مشاهده کنید.
او عاشق عکس های متفاوت است و هرزچندگاهی تغییر چهره می دهد و عکس های خاصی می گیرد.حبیبی از بازیگرانی است که هم در صدا و سیما فعال است هم در فیلم های سینمایی و شبکه نمایش خانگی بازی می کند.
الناز حبیبی در سال ۱۳۹۱ با مهدی صاحب زمانی ازدواج کرد همسر وی در خارج از کشور اقامت داشته است.او در یک مصاحبه گفت آقایان و خانم های زیادی هستند که بدون ازدواج نیازهای خود را برطرف می کنند و همین نظر او جنجال های زیادی را به وجود آورد.
اخباری مبنی بر طلاق وی در فضای مجازی و یا دیگر رسانه ها منتشر نشد اما او در یک مصاحبه وقتی مجری از او پرسید که طلاق گرفته ای یا خیر آن را تایید کرد که از همسرش جدا شده است.
با وجود اینکه خانواده من در خارج از کشور زندگی می کنند، اما همچنان به آداب و رسوم ایرانی اهمیت می دهند و حتی می توان گفت تا حد زیادی سنتی هستند، به همین خاطر مراسم خواستگاری ما به همان شیوه مرسوم سنتی برگزار شد و ما در منزل، میزبان خانواده داماد بودیم، خوشبختانه چون من و مهدی حرف هایمان را با هم زده بودیم، استرسی بابت خواستگاری نداشتیم.
راستش را بخواهید وقتی حرف مهریه و رسم و رسوم مربوط به عروسی به میان آمد. من و مهدی تصمیم گرفتیبم خودمان را کنار بکشیم و مسائل را به بزرگترها واگذار کنیم چون می دانستیم آنها به دلیل اشرافشان نسبت به این مسائل، زبان هم را به خوبی می دانند و به قول معروف می دانند چگونه با هم صحبت کنند.
در هر حال میزان مهریه را پدر من تعیین کرد و من دخالتی در مورد آن نداشتم. البته این صحبت ها بدون کمترین چالش و اختلاف نظری بیان شد چون خانواده های ما به لحاظ سطح به هم نزدیک بودند و ما مشکلی در این خصوص با هم نداشتیم.
خیلی دلتنگ خانوادهام میشوم. عاشقانه همه خواهر و برادرهایم را دوست دارم مخصوصا خواهرم آیسودا را بینهایت دوست دارم و واقعا حس میکنم یک روح در دو جسم هستیم. وقتی آیسودا به خارج رفت حس کردم همه چیز من با او راهی شد و حس تهی بودن و غم بیاندازه سنگینی داشتم اما تحمل کردم چون فکر کردم مهم حس رضایت و خوشحالی خواهرم است. برای آیسودا هم این دوری خیلی سخت است.
درواقع خواهرم بااینکه تنها دو سال از من بزرگتر است اما حس مادرانهای نسبت به من دارد و بعد از فوت مادرمان برایم مادری کرد.