وقتی دچار اضطراب میشویم مغزمان قفل میکند، احساس میکنیم هیچ کاری از دستمان برنمیآید، کنترل و توان مدیریت از دستمان خارج میشود و احساس ناتوانی و از دست رفتن سررشتهی امور، اوضاع را بد و بدتر میکند. همین جاست که شاعر میفرماید: «سه پلشت آید و زن زاید و مهمان عزیزم زِ درآید». واقعا چه باید کرد؟ چگونه استرس را از بین ببریم؟ پایه و اساس از بین بردن استرس، احساس در دست داشتن مدیریت اوضاع است. مدیریت استرس، یعنی پذیرفتن مسئولیت سبک زندگی، افکار، احساسات و شیوهی مواجهه با شکستها. واقعیت این است که هر میزان از استرس، قابل مدیریت کردن است. کافی است بدانیم چگونه استرس را از بین ببریم. کارهای مختلفی میتوان انجام داد. مثلا کاهش مصرف نیکوتین، کافئین، خواب کافی و… .
اگر زندگی شما مملو از استرس و اضطراب است، سلامتیتان به طور جدی در خطر است. استرس نه تنها تعادل احساسات شما را بر هم میریزد، بلکه سلامت فیزیکیتان را نیز تحتالشعاع قرار میدهد. در حالت اضطراب و فشار، تواناییِ تفکرِ شفاف، عملکردِ مؤثر و لذت بردن از زندگی محدود میشود. خودتان قضاوت کنید، زندگی بدون لذت بردن چه فایدهای دارد؟ وقتی به این نقطه میرسیم، حتما باید بایستیم و از خود بپرسیم چگونه استرس را از بین ببریم. مدیریتِ مؤثر استرس، موجب شکست فشارها و اضطراب میشود. بدون استرس، زندگی سالمتر، مفیدتر و شادتر میشود. هدف زندگی سالم برای هر فردی، ایجاد تعادل میان کار و استراحت، تفریح و روابط است. توانایی رویارویی با چالشها در این زمینه بسیار مهم است. وقتی دچار استرس هستیم، توان فکر کردن را از دست میدهیم. با دیدی منفی انرژیمان را کم و کمتر میکنیم و ناخواسته در سراشیبی سقوط حرکت میکنیم. اگر توقف نکنیم و اوضاع را تحت کنترل درنیاوریم، زبانم لال بوی الرحمان را برای خود در فضا پراکنده خواهیم کرد. در ادامه راهکارهایی برای اینکه بدانیم چگونه استرس را از بین ببریم، مطرح شده است.
مدیریت استرس با شناخت عوامل ایجاد آن شروع میشود. البته چندان کار سادهای هم نیست. دلایل عمده و اصلی نظیر تغییر شغل، نقل مکان یا طلاق موجب استرس میشوند و شناسایی آنها کار چندان دشواری نیست. اما شناخت عوامل استرس مزمن و دائمی که به شکلی فرسایشی و به قول نویسنده عزیز: «در انزوا روح را آهسته میخورد»، بسیار پیچیده است. باید افکار و احساسات و رفتار روزانهی خود را به دقت بررسی کنیم. مثلا ممکن است بدانیم که شغل ما موجب استرس میشود. اما برای شناخت عامل اصلی گام بزرگی در رفع مشکل برمیداریم. برای پیدا کردن منبع اصلی استرس به عادات و نگرشهای خود دقیق بنگرید:
تا زمانی که به مسئولیت خود برای رفع استرس و مدیریت آن واقف نشویم، در گرداب مشکلات اسیر خواهیم بود. باید سعی کنیم ریشهی استرس را در زندگی روزانه بیابیم و نکات قابل توجه را یادداشتبرداری کنیم. دلایل و علتها را مکتوب کنیم. احساس روحی و جسمیمان را بررسی کنیم. باید بدانیم واکنشهای ما به مسائل چگونه است و برای خوب شدن حالمان چه میکنیم. وقتی مینویسیم، افکارمان متمرکز میشود و درمییابیم چه چیزی باعث نگرانی و تشویشمان شده است.
نحوهی برخورد ما با استرس خیلی مهم است. چگونه با استرس مواجه میشویم؟ آیا رفتار ما سالم و منطقی است؟ متأسفانه بیشتر افراد در رویارویی با استرس ضعیف عمل میکنند و مشکلشان دوبرابر میشود. سیگار کشیدن، مصرف الکل و قرصهای آرامبخش، انزوا و دوری از دوستان و خانواده یا مصرف غذاهای نامناسب مثل فستفود و غیره از واکنشهای نامناسبی هستند که در ابتدا برای آرام شدن از آنها کمک میگیریم ولی رفتهرفته خودشان به عادتهای جدیدی تبدیل میشوند و سلامتی روحی و جسمیمان را تهدید میکنند. نباید به خود اجازه بدهیم به بهانهی تحت فشار بودن، پای دلخوشیهای مضر به زندگیمان باز شود. باید به دنبال چیزهایی باشیم که به ما آرامش میدهند، اما آرامشی سالم و مؤثر. بهانه و توجیه را از خود دور کنید. بهویژه وقتی مضطرب هستیم، «فقط همین یه بار»، یعنی همیشه. فراموش نکنید که انسان ظرفیت فوقالعادهای در حل مشکلات دارد و باور و اعتقاد به توانایی، عامل شکوفایی این قدرت است.
استرس، واکنشی طبیعی از سمت سیستم عصبی است. بعضی از عوامل استرسزا قابل پیشبینیاند. مثلا ملاقات با رئیس و مراودات چالشبرانگیز، از عوامل ایجاد استرس هستند و قبل از صورت گرفتن، دلشوره و استرس به ما وارد میکنند. وقتی از قبل به وجود استرس در موقعیتها آگاه هستیم، میتوانیم به دنبال راهکارهایی برای از بین بردن استرس باشیم. چهار نکته را فراموش نکنید: پرهیز، پذیرش، تطبیق و تغییر. منظور از این نکات چیست؟ از استرسهای بیهوده پرهیز کنید. وجود استرس در زندگی طبیعی است و هیچگاه نمیتوان به طور کامل زندگی را خالی از فشار و استرس تصور کرد. اما گاهی با پرهیز از ورود به «وضعیتهای خاص»، خود را از چنگالهای تیز و بیرحم استرس دور نگه میداریم. موارد زیر شماری از همان «وضعیتهای خاص» هستند:
برای خود حد و حدود مشخصی داشته باشید و به آن پایبند بمانید. دایرهی ارتباطات و ارزشهای خود را مرزبندی کنید. اما سختگیری بیجا نداشته باشید. هر چند رعایت حدود خود و متقابلا دیگران، بسیار مهم است اما گاهی اوقات نیز جدیت بیمورد ضروری نیست. در واقع مرزبندی صحیح، برای ارزشهای خود داشته باشید. هر جا که مغایرتی دیدید، صریحا نه بگویید و تا هر کجا که هنجارهای شما اجازه داد، نرمی و لطافت و انعطاف داشته باشید.
وقتی معاشرت با کسی شما را آزار میدهد و برایتان استرس ایجاد میکند، لزومی ندارد که ارتباطتان را با او ادامه دهید. این زندگی شماست و هدر دادن لحظههای آن اصلا و به هیچوجه جایز نیست. اگر به دلیل ملاحظات خویشاوندی یا اجبارهایی از این دست، این فرد از زندگیتان حذفناشدنی است، هیچ ایرادی ندارد. نگران نباشید، سعی کنید معاشرتتان را با او محدود کنید یا بهترین کار ممکن را انجام بدهید؛ او را نادیده بگیرید و به حرفهایش اهمیت ندهید.
اگر اخبار شبانگاهی شما را آزرده میکند، در موقع استراحت تلویزیون را خاموش کنید. اگر ترافیک باعث تنش و عصبیشدنتان میشود، مسیر یا زمان رفتوآمدتان را تغییر دهید. مشکل هر چه که هست، سعی کنید راهی بیابید و اوضاع را کنترل کنید.
فهرستی از مسئولیتها، برنامهها و وظایف خود تهیه کنید و کارهای غیرضروری که فرصت انجامشان را ندارید از فهرست حذف کنید. معمولا برنامههای نصفونیمه و نهچندان مهم که فرصتی برای انجامشان ندارید، موجب استرس مخفی و فرسایشی میشوند. با حذف آنها خودتان را راحت کنید.
اگر نمیتوانید از موقعیتهای استرسزا دوری کنید، سعی کنید آنها را تغییر دهید. مثلا شیوهی ارتباطات روزانهی خود را عوض کنید.
اگر چیزی یا کسی آزارتان میدهد، صریح باشید و به شکلی محترمانه این مسئله را بروز دهید. فرض کنید امتحان دارید و هماتاقی پرحرفتان مدام وقت شما را میگیرد، خیلی راحت و مؤدبانه به او بگویید که وقت ندارید. اگر احساسات خود را نشان ندهیم و آنها را بازگو نکنیم، نفرت و عقده در ما نهادینه میشود و هیچگاه درنمییابیم که چگونه استرس را از بین ببریم.
انتقادات را بپذیرید. همانطور که شما از بعضی از رفتارهای دیگران آزرده میشوید، در شما هم رفتارهایی وجود دارد که دیگران را آزار میدهد. این مسئله کاملا طبیعی است. برای تغییر، اقدام کنید و از نقد شدن نترسید. وقتی شما گامی برمیدارید، دیگران هم نقد شما را بهتر و آسانتر قبول میکنند.
کار بدون تفریح و استراحت، تعادل را از زندگی بیرون میکند. میان زندگی کاری و شخصی و فعالیتهای اجتماعی خود تعادل ایجاد کنید. باید برای هر بخش از زندگی خود برنامه و زمان مشخصی اختصاص بدهید. مسئولیتهای کاری، ارتباطات خانوادگی، خلوت کردن با خود و… همه به یک اندازه مهم هستند.
اگر نمیتوانید موانع و عوامل استرس را از بین ببرید، سعی کنید خودتان را تغییر دهید و انعطاف داشته باشید. خودتان را با شرایط تطبیق داده و نگرشها و انتظارات خود را تغییر بدهید.
با دیدگاهی مثبت به موقعیتهای استرسزا نگاه کنید. به قول معروف نیمهی پر لیوان را ببینید. با این کار، توان کنترل اوضاع در شما بیشتر میشود. مثلا وقتی در یک ترافیک سنگین اسیر میشوید، به جای عصبی شدن و غر زدن، به موسیقی مورد علاقهتان گوش بدهید یا تلفنی با کسانی که دوستشان دارید صحبت کنید. البته اگر در خودرو تنها هستید. چون در وسایل نقلیه عمومی این حرکت خود عاملی برای ایجاد استرس و ناراحتی دیگران را فراهم میکند.
وقتی دچار وضعیتی استرسزا هستیم و مدام از خود میپرسیم که چه کنیم و چگونه استرس را از بین ببریم، توجه به وضعیت آینده بسیار راهگشا خواهد بود. باید از خود بپرسیم: «این مسئله که الان من رو اینطور آزرده و نگران کرده، ماه یا سال بعد یا حتی همین هفتهی بعد چه تأثیری روی زندگی من داره؟ واقعا ارزش این همه ناراحتی رو داره؟» اگر پاسخ منفی است، زمان و انرژی را باید ذخیره کنیم چون هیچ چیز در این دنیای فانی، دائمی و همیشگی نیست.
استانداردها و معیارهایتان را بررسی کنید. کمالگرایی را کنار بگذارید. همیشه اول بودن و بهترین بودن فشار زیادی بر ما وارد میکند و یکی از عوامل اصلی استرس است. چه لزومی دارد که همیشه نفر اول تمام مسابقات باشیم؟ گاهی اوقات قناعت به «خوب بودن» کافی است و آرامش بیشتری به همراه دارد.
وقتی استرس شما را تحت فشار قرار میدهد و زندگیتان تیره و تار میشود، بدخلق و لجباز میشوید. سعی کنید به نقاط قوت و ویژگیهای مثبت و دستاوردهایتان فکر کنید. در این حالت انرژی و امیدتان افزایش مییابد و کمی از انرژی از دست رفتهتان را دوباره به دست میآورید.
بعضی از انواع استرس اجتنابناپذیرند. مثلا مرگ عزیزان یا بیماریهای جدی و بلایای طبیعی از این دست هستند. در این موقعیتها بهترین شیوهی برخورد با استرس، قبول شرایط و پذیرش اوضاع است. پذیرش این مشکلات اصلا و ابدا کار سادهای نیست، اما تلاش برای پذیرش، تنها کلید رهایی از فشار این دردهاست.
بعضی چیزها از عهدهی ما خارج است به خصوص رفتار دیگران. بعضی وقتها با تمام وجود از کسی عصبانی میشویم، لجمان میگیرد یا حرص میخوریم. اما این کارها دردی را دوا نمیکنند. کنترل و مدیریت رفتار فرد مقابل در دست ما نیست. پس باید واکنشهای خودمان را عوض کنیم.
در تمام مشکلات و مسائل درس و گنجی نهفته است. این گنج همان «عبرت از اشتباهات» است. هر چیزی نکتهی مثبتی دارد که با تغییر نگرش، دستیابی به آن ممکن میشود.
قبول کنید که همهی ما در جهانی زندگی میکنیم که کامل و بینقص نیست. در این جهان، همهی ما اشتباه میکنیم. سخت نگیرید، عصبانی نشوید و حس نفرت را کنار بگذارید. انرژیهای منفی را با بخشش و گذشت شکست بدهید و به جهنم بفرستید.
همه چیز را در خود نریزید. با دوست یا مشاوری قابل اعتماد حرف بزنید و احساسات و عواطفی را که از موقعیتهای استرسزا میگیرید، با آنها در میان بگذارید.
وقتی دچار استرس هستیم، ورزش کردن آخرین کاری است که به ذهنمان میرسد. اما فعالیتهای جسمانی یکی از راهکارهای اصلی دور کردن استرس هستند. لازم نیست قهرمان پرش از مانع یا دوی ماراتن باشیم (قبلا هم اشاره کردیم، لطفا کمالگرایی را کنار بگذارید)، انجام تعداد اندکی حرکت ورزشی برای رهایی از استرس کافی است. ورزش کردن موجب ترشح اندورفین میشود. اندورفین باعث ایجاد احساسات خوب و شادیآور است و حواس ما را از نگرانیها پرت میکند. ورزش روزانه به مدت ۳۰ دقیقه بسیار مفید است و پای ما را به دنیای ورزش دائمی باز میکند. حتی کوچکترین حرکات ورزشی هم نتایج بسیار مثبتی برای شما به ارمغان میآورند. گام اولِ شروع کردن، «خواستن» است.
هرگونه فعالیت ورزشی برای کاهش استرس مفید است، اما ورزشهای ریتمیک مؤثرترند. ورزشهای ریتمیک مانند: دویدن، شنا کردن، تایچی و ایروبیک هستند. البته در انتخاب هر نوع ورزش، لذت بردن از آن را نیز لحاظ کنید. اگر کاری را دوست داشته باشید، برای انجام آن راغبتر خواهید بود. در هنگام ورزش بر روی بدنتان متمرکز شوید. سعی کنید میان تنفس و حرکات ورزشی هماهنگی ایجاد کنید. برای مثال دقت به جریان هوا روی پوست بدن، احساس خوبی را ایجاد میکند و استرس و فشار را دور میکند.
گذراندن اوقات خوش با دیگران، احساس امنیت و درک متقابل را در انسان زنده نگه میدارد. تعاملات رو در رو با دیگران موجب ترشح و آزاد شدن هورمونهایی میشود که کاملا متضاد با واکنش بدن در حالت استرس و تهاجم است. معاشرت با دوستان و اقوام احساس مهم بودن، تنها نبودن و آسایش و امنیت را به وجود میآورد. اما یادتان نرود که هیچکس نمیتواند استرس شما را از بین ببرد. تنها کسی که مسئول مدیریت و تغییر زندگی شماست، تنها و تنها خودتان هستید. البته دیگران یعنی افراد متعهد و دلسوز اطراف میتوانند با شنیدن حرفها و استرسها از میزان این فشار کم کنند و در واقع در این حالت رابطهای دوسویه شکل میگیرد که نتیجهی آن اعتماد، علاقه و دوستی است. برای ایجاد روابط درست میتوان از راهکارهای زیر بهره برد:
گاهی اوقات آنچنان در کار و مشغلههای جدی غرق میشویم که به کلی خودمان را فراموش میکنیم. ما فکر میکنیم که تا ابد زنده هستیم و همیشه وقت داریم که فردا و فرداها به کارهای مورد علاقهمان بپردازیم. اما واقعیت این است که زندگی کوتاهتر از آن است که فکر میکنیم و شاید گاهی هیچ فردایی در کار نباشد. پس بهتر است در حال، زندگی کنیم و زمانی را برای تفریح و استراحت کنار بگذاریم. اگر در برنامهی خود بخش کوچکی از روز را به کارهای مورد علاقهمان اختصاص بدهیم، هیچگاه استرس و فشار بر ما غلبه نخواهد کرد و لازم نیست مدام در موتورهای جستوجو، جملهی «چگونه استرس را از بین ببریم» را جستوجو کنیم. زمانی کوتاه برای دلخوشیهای کوچک در طول روز ما را شاداب میکند. نگذاریم هیچ چیز این دلخوشیهای کوچک را مغشوش کند. کمی شوخطبعی و خندیدن روزگار ما را عوض میکند. روشهای ریلکسیشن مانند مدیتیشن، تنفس عمیق و… آرامش فوقالعادهای به روح و جسم میبخشند. با یادگیری تکنیکهای مربوط به این فعالیتها، سطح استرس کاهش مییابد و تمرکز و آرامش بیشتر میشود.
فهرستی از فعالیتهای آرامشبخش تهیه کنید، استفاده از این راهکارها بسیار مفید است:
وقتی کنترل زمان را از دست میدهیم، استرس ظاهر میشود و اوضاع را به تشویش و ناراحتی میکشاند. مثلا وقتی دیرمان میشود، کنترل اوضاع و تمرکز از بین میرود و خواب، صبحانه و سایر برنامهها نیز تحتالشعاع قرار میگیرند.
بدانید که برنامههای فشرده اغلب اوقات اجرا نمیشوند؛ پس منطقی برنامهریزی کنید.
فهرستی از فعالیتهای مهم تهیه کنید و آنها را به ترتیب اهمیت بنویسید. اگر در این میان کاری هست که آزاردهنده و سخت است (همان قورباغه را میگویم)، آن را زودتر انجام بدهید تا از شرش خلاص شوید. با این کار در ادامهی روز راحتتر و آسودهتر خواهید بود.
لازم نیست مسئولیت همهی کارها را خودتان به عهده بگیرید. مثلا مادران عزیز با تقسیم وظایف و کارها میتوانند آرامش بیشتری برای خود و به تبع آن، برای اعضای خانواده ایجاد کنند. پذیرش تمام مسئولیتها به تنهایی، استرسزا و خستهکننده است.
ورزش کردن، یکی از عناصر سبک زندگی سالم است. با انتخاب سبک سالمی از زندگی، میتوانید از استرس رهایی پیدا کنید.
بدن سالم و قوی راحتتر با استرس روبهرو میشود. حتما صبحانه بخورید و از غذاهای بیارزش مثل فستفودها دوری کنید.
مصرف زیاد این مواد موجب افت انرژی میشود و با کاهش آنها در رژیم غذایی بدن آرامش بیشتری خواهد داشت.
شاید مصرف این مواد شادی موقتی داشته باشد و استرس را تا حدودی کاهش بدهد، اما این آسایش دائمی نیست و مصرف آنها عواقب جدی و ناگواری دارد.
خواب کافی، منبع اصلی تأمین انرژی بدن است. خستگی و بیخوابی استرس را افزایش میدهد و امکان تصمیمگیری منطقی و تمرکز را از بین میبرد.
با راهکارهای بالا، میتوانیم گام بزرگی در جهت از بین بردن استرس برداریم. استرس، بخش اجتنابناپذیر زندگی بشر امروزی است و کنترل و کاهش آن برای داشتن زندگی شاد و آرام ضروری است.
برگرفته از: helpguide