جمعه 25 آبان 1403 - 15 Nov 2024
تاریخ انتشار: 1399/08/04 15:07
کد خبر: 6021

هوی و هوس های کریم و غزاله باعث قتل تازه داماد جوان شد!

اسیر هوی و هوس شده بود و با این که می دانست غزاله شوهر دارد اما هر موقع او را می دید با عشوه گری های زن جوان به یاد خاطرات گذشته می افتاد و داخل مغازه اش با هم مشغول صحبت می شدند.

مرد جوان نمی توانست این زن بزک کرده را فراموش کند و خانواده اش که از این بابت احساس نگرانی می کردند برای او آستین بالا زدند تا بلکه پس از ازدواج، بار مسئولیت های زندگی، فرزندشان را از فکر و خیال خامی که در سر داشت دور کند و به سر عقل بیاید. اما افسوس و صدافسوس که کریم به تعهدات زناشویی خود نیز پای بندی نشان نداد و بالاخره جان خودش را به بهای لذت گناهی کبیره و سنگین از دست داد و به طرز فجیعی به قتل رسید.​



او چند شب قبل از آن که دفتر زندگی اش بسته شود با نوعروس خانه اش جر و بحث کرد. عروس بیچاره با چشمانی اشک بار گفت: تو دیگر متاهل شده ای و نباید چشم نظر به ناموس کسی داشته باشی. کریم مثل همیشه سرش را پایین انداخت و قول داد که از راه خطا برگردد. ولی او فردای همان روز وقتی که دوباره در محل کارش با غزاله رو به رو شد، قول هایش را فراموش کرد و با این زن نامحرم در حال خوش و بش بود که ناگهان همسرش وارد مغازه شد.



عروس جوان با دیدن این صحنه بدون آن که یک کلمه حرف بزند از مغازه شوهرش بیرون رفت و به خانه برگشت. حدود دو ساعت بعد کریم با ظاهری ژولیده و پریشان در حالی که از کرده خود اظهار پشیمانی می کرد به خانه آمد و گفت: غزاله می خواهد او را تیغ بزند و شوهر این زن نیز هر روز تعقیبش می کند. کریم آن روز در حضور همسرش اعتراف کرد که ای کاش هیچ وقت با غزاله رو به رو نشده بود و با کنترل اولین نگاه، ایمان و اعتقاداتش را زیر پا نمی گذاشت تا این همه بلا و بدبختی به سرش نمی آمد. مرد 27 ساله که می دانست دیگر حنای حرف هایش رنگی ندارد، دمغ و بی حوصله از خانه بیرون زد و به مغازه اش برگشت. اما افسوس غزاله دست بردارش نبود و همسر این زن جوان که فکر می کرد کریم هنوز به ناموسش نظر سوء دارد در اقدامی ناگهانی به مغازه این مرد جوان هجوم برد و در حمله ای غضبناک، کریم را به طرز فجیعی به قتل رساند. داماد جوان قربانی یک رابطه شوم شد و شاید او در اولین دیدار با غزاله، وقتی که نگاه هوس آلود خود را به چشمان زن نامحرم دوخت و لبخندی مرموزانه بر لب داشت به ذهنش هم خطور نمی کرد چنین سرنوشت تلخی برایش رقم بخورد و بازی هوس جان او را بگیرد و نوعروسش بیوه و عزادار شود.


کپی لینک کوتاه خبر: https://setareparsi.com/d/2xmmz3