ماجرای این پرونده به یک سال قبل مربوط میشود زمانی که مردی با مراجعه به اداره پلیس مدعی شد پسر نوجوانش در مسیر مدرسه به خانه مورد تعرض دو جوان قرار گرفته است. او به مأموران گفت: پسرم با حالتی به هم ریخته و پریشان از مدرسه به خانه برگشت و وقتی ماجرا را از او پرسیدم با ترس و اضطراب از آزار و اذیت دو جوانی گفت که در مسیر راهش او را فریب داده و به بهانه دیدن و بازی کردن با یک کبوتر وی را مورد آزار و اذیت قرار داده بودند.
وضعیت روحی و جسمی پسرم به حدی بد بود که ناچار شدم او را به پزشک ببرم. در ادامه مأموران سؤالاتی را از پسر نوجوان پرسیدند تا بتوانند متهمان را شناسایی کنند او نیز به مأموران گفت: بعد از بازگشت از مدرسه دو پسری که همیشه آنها را میدیدم با این وعده که کبوتری داریم و میتوانم با او بازی کنم من را به خرابهای بردند و بعد هم من را مورد آزار و اذیت قرار دادند و در آخر هم تهدیدم کردند به کسی چیزی نگویم. وقتی به خانه آمدم آنقدر ترسیده بودم و حالم بد بود که پدرم فهمید و گفت از چیزی نترسم و او موضوع را از طریق پلیس پیگیری میکند.
پساز اظهارات این پدر و پسر، پرونده به دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد و قضات بلافاصله دستور بازداشت دو متهم و همینطور معاینه پسر نوجوان را از سوی پزشکی قانونی صادر کردند و با تأیید این ماجرا از سوی کارشناسان پزشکی قانونی، مأموران که برای بازداشت دو متهم دست به کار شده بودند متوجه شدند که یکی از آنها جوانی تبعه غیر ایرانی است که وقتی متوجه موضوع شکایت شده اقدام به فرار کرده است اما متهم دیگر بازداشت شد.
این متهم در بازجویی با رد اتهام تعرض به مأموران گفت: قبول دارم که ما به او گفتیم که کبوتری داریم و او میتواند با آن بازی کند بعد هم خودش با ما آمد و اجباری در کار نبود پس از اینکه به آن محل رسیدیم دوستم او را آزار داد و بعد هم متواری شد و به کشورش گریخت. من هیچ نقشی در این قضیه نداشتم و اتهامم را نمیپذیرم.تحقیقات پلیس هم نشان داد که متهم که بهصورت غیرقانونی وارد ایران شده بود از ایران فرار کرده است.
با توجه به انکار متهم و نبود ادله علیه او قضات تصمیم گرفتند برای او قرار وثیقه صادر کنند و این متهم با سپردن وثیقه تا روز دادگاه آزاد شد. اما او نیز متواری شد و با وجود 3 بار ابلاغ برای حضور در دادگاه پاسخی نداد و دادگاه هم با توقیف وثیقه و دستور جلب او متهم را بهصورت غیابی در شعبه 7 دادگاه کیفری استان تهران محاکمه کرد.
در ابتدای جلسه رسیدگی پسر نوجوان یکبار دیگر ماجرا را بازگو کرد و سپس پدر او از قاضی خواست تا برای متهمان اشد مجازات را صادر کند.
اما وکیل متهم در دفاع از موکلش گفت: من نمیدانم موکلم کجاست اما به خاطر ترسش در دادگاه حاضر نشده با این حال تأکید میکنم که موکل من در آزار و اذیت نقشی نداشته است. از آنجایی که فعلاً دسترسی به متهم اصلی هم بهدلیل فرار وی و خروجش از کشور وجود ندارد و معلوم نیست که تعرض توسط چه کسی صورت گرفته، درخواست برائت موکلم را دارم.
پس از این اظهارات قضات برای صدو رأی وارد شور شدند.