چیزی عجیب و غریب و آن جهانی در مورد نیمه شب وجود دارد. هر چیزی که در طول روز می دانیم، در طول شب تغییر می کند، در ترکیب با تاریکی، حتی آشناترین اشکال نیز تبدیل به نیروهای ترسناک و شیطانی می شوند. شب محملی برای ناشناخته هاست و هر چیزی همراه با آن به چیزی ناخوشایند وترسناک تبدیل می شود، در شرایطی تلاش دارید چیزی که می بینیم را درک کنیم. شب ذاتاً ترسناک است و به همین خاطر روز، در شرایطی که انگار باید همه چیز متوازن شود، اصلاً ترسناک نیست. روز برای خوشگذرانی و شادی است، برای دویدن در پارک و آب شدن بستنی یخی، برای مسافرت های آخر هفته در کنار ساحل و آفتاب سوختگی و ساعاتی خوش.
اما گاهی اوقات، برخی چیزهای تاریکی که محدود به شب هستند، در طول روز بسیار ترسناک تر از چیزی هستند که در واقعیت بودند. فیلم هایی ترسناکی که در طول روز روایت می شوند به سختی می توانند مخاطب را به اندازه فیلم های شبانه بترسانند اما ۱۰ فیلم ترسناکی که در ادامه این مطلب آمده اند از راحتی و آرامش روز به عنوان اسلحه استفاده کرده و ما را با برخی از ترسناک ترین تصاویر روبرو می کنند. اینجا دیگر روشن کردن چراغ در طول شب هم فایده ای ندارد.
۱۰- Rogue
چه چیزی بهتر از یک کروکودیل پیر غول پیکر که در میانه استرالیا علیه گروهی توریست دست به کار می شود می تواند وحشت روزانه ما را به نمایش بگذارد؟ خب شاید این موضوع برای برخی از ما که شانس زندگی در این منطقه را نداشته ایم کمی تخصصی باشد اما فیلم هایی مانند آرواره ها و آناکوندا نیز به همین شکل از یک شکارچی خیلی طبیعی استفاده کرده و سپس با پیچشی داستانی آن ها را به ماشین های کشتار ترسناک انسان تبدیل می کنند. Rogue نیز همین کار را با این دوست خزنده مان می کند و هر سه فیلم این فرانچایز تقریباً تماماً این کار را در طول روز انجام می دهند. فیلم ترسناک Rogue داستان گروهی از توریست هاست که به طور تصادفی وارد منطقه شخصی تغذیه یک کروکودیل می شوند و بعد از شناسایی آن ها، کروکودیل به سرعت برای ناهار برنامه ریزی می کند.
در حالی که بخشی از فیلم به حملات شبانه کروکودیل می پردازد اما Rogue ابایی از نشان دادن وحشت کامل ماجرا در روشنایی روز ندارد که فضای فیلم را بسیار ترسناک تر می سازد. و وقتی شب به پایان رسیده و روز از راه می رسد و شاهد اتفاقاتی هستیم که در لانه کروکودیل رخ می دهد، با نوری که از بیرون به داخل آن تابیده می شود یادآوری می شویم که این کروکودیل هیولایی نیست که بتوان آن را در تاریکی به جایی محدود کرد. بعد از تماشای این فیلم همان حس ترس از آبی را خواهید داشت که بعد از تماشای فیلم Jaws داشتید.
۹- The Children
فیلم The Children به ما یادآور می شود که روشنایی روز به مزارع در طول تابستان های زیبا خلاصه نمی شود، جایی که آفتاب می تابد بلکه در طول روزهای زمستان سرد که آسمان به یک صفحه سفید بزرگ تبدیل می شود نیز جزو روزهای روشن به شمار می آید. داستان این فیلم در یک ملک انگلیسی رخ می دهد جایی که خانواده های جوان در طول سال نو میلادی با هم دیدار می کنند. حال و هوای ترسناک فیلم The Children با دوری جستن از سکانس های تاریک برای ترساندن مخاطب، به شدت ترسناک تر می شود، هر چیزی که برای ترساندن شما لازم باشد کاملاً آشکار و پیدا در برابر چشم شما در برف ها قرار دارد.
در شرایطی که در مورد یک سری والدینی صحبت می کنیم که نمی توانند قبول کنند فرشته های کوچولویشان می توانند به سایکوپات هایی قاتل تبدیل شوند، این نورپردازی بی نقص و صادقانه تمام انواع سرنوشت های ناخوشایند را فاش می کند. از مردی که با قرار گرفتن یک چنگگ بر سر راهش، سرش شکافته می شود تا مرد دیگری که به زور یک عروسک در داخل شکمش فرو می رود، چیزهای زیادی در داستان این فیلم وجود دارد که آرزو می کردید کاش همین الان چراغ ها خاموش شوند.
۸- Race With The Devil
تکه ای از خوبی های سینمای دهه ۷۰ که نماد حال و هوای روح آزاد در دل طبیعتی است که فیلم های Burning Man و Woodstock مظهر آن بودند، هیپی های فیلم Race with the Devil آزادی های خاصی را در فرهنگ مقابله ای خود به کار می گیرند. یا بهتر بگوییم، این فیلم داستان گروهی در خودروی ون خود در دوران تعطیلات است که شاهد یک مراسم شیطانی در جنگل هستند و کلانتر منطقه به آن ها می گوید که چیزهایی که دیده اند چیزی نبوده جز کشتن تعدادی حیوان توسط کودکان.
البته واقعیت ماجرا زمانی مشخص می شود که گروه شروع به پیدا کردن نمادهای عجیب و غریب فرقه ای چسبیده به خودرویشان می کنند و تلاش دارند بفهمند در طول سفرشان از تگزاس به کلرادو چه اتفاقی رخ داده است. با رونمایی از گروهی شیطان پرست در تعقیب گروه خانوادگی برای جلوگیری از افشای راز هولناکشان، این فیلم ما را به یاد The Texas Chain Saw Massacre می اندازد و خورشید تابان اما ترسناک جنوب را در قالب یک وحشت مسافرت جاده ای در روزهای آفتابی و گرم به تصویر می کشد.
۷- The Woman
به عنوان دنباله ای بر فیلم ترسناک آدمخواری Offspring، فیلم بامسمای The Woman در مورد آخرین زن بازمانده یک قبیله قدیمی است که انسان می خورد و به خاطر در وحشت فرو بردن شهری رخوت زده در ایالت مین در طی سال ها شناخته می شود. در فیلم The Woman، این بازمانده توسط یکی از اهالی شهر دستگیر شده و تلاش می کند تا به کمک خانواده اش او را رام کند. این فیلم ناخوشایند در مورد تعدادی از افراد منزجر کننده است که کارهای منزجر کننده ای انجام می دهند اما پایان این فیلم ترسناک کم هزینه یک نمایش بسیار هوشمندانه از خشونت برای فراموشی مزه تلخ داستان است.
شاید بهترین راه برای ترساندن مخاطب تماشای این فیلم در روز روشن است تا بهتر ببینند که انسان ها توان انجام چه کارهای هولناکی را دارند، چه زمانی که کاملاً آزاد هستند و چه زمانی که در گوشه رینگ قرار می گیرند. در حالی که در بخش زیادی از فیلم، زن داستان در اتاقی تاریک حبس شده است اما تماشای اشعه های نوری که از میان شکاف های سقف به درون می تابد دائماً به شما یادآور می شود که این ها خانواده نرمالی هستند که زندگی روزمره عادی شان را دارند و کنتراست بین راز تاریک و زندگی طبیعی روزمره آن ها باعث می شود وحشت تماشای فیلم دوچندان شود.
۶- The Noonday Witch (Polednice)
فیلم Polednice که به زبان انگلیسی با عنوان The Noonday Witch شناخته می شود یک فیلم ترسناک از سینمای چک است که همه چیزهای روشن و زیبا را ارج می نهد و از افسانه های اروپای شرقی الهام می گیرد که از یک هویت مرموز صحبت می کنند که در میانه روز در مزارع خود را نشان می دهد. اما این افسانه در واقع شخصیت پردازی صورت گرفته از خستگی کارگران آفتاب زده در طول روزهای گرم سال است و شخصیت جادوگر نیمروز در این فیلم، دختر کوچولوی الیشکا را هدف قرار داده و از طریق یک راز پیچیده، نیت خود را آشکار می سازد.
این فیلم را می توان پاسخ روزانه به The Babadook دانست، فیلمی که به بررسی حس مادر بودن در مواجهه با از دست دادن همسر و ترس شکل گرفته از حفاظت بیش از حد از فرزند می پردازد. این فیلم همه چیزهای زیبا در مورد کشور چک را گرفته و از آن ها به عنوان اسلحه ای برای وحشت زده کردن مخاطب استفاده می کند. The Noonday Witch با مزارع طلایی ذرت و روستاهای زیبایش شما را مسحور می کند در حالی که یک دختر با قدرت های شیطانی در مرکز آن قرار دارد و توجه شما را با نیرویی مرموز که در هر گوشه پرسه می زند جلب می کند.
۵- Midsommar
و چه فهرستی از فیلم های ترسناک با داستانی که در طول روز روایت می شود، می تواند بدون فیلم Midsommar کامل باشد؟ فیلم به شدت ترسناک و ویرانگر آری آستر در مورد زوجی نامتجانس و دوستانشان است که برای فسیتوالی تابستانه به سوئد می روند. Midsommar به سرعت به یکی از پربحث ترین فیلم های سال ۲۰۱۹ تبدیل شد و بعد از تماشای فیلم متوجه علت این هیاهو در مورد فیلم خواهید شد. Midsommar با در آغوش گرفتن وحشت فولکلور با تمام زیبایی های مسحور کننده اش، شخصیت دنی را در وسط یک مراسم باستانی قرار می دهد که هویت واقعی آن تا پایان فیلم کاملاً مشخص نمی شود و حتی آن موقع نیز تقریباً چیز زیادی افشاگری نشده است.
آفتاب گرفتن در نور آفتاب در منطقه ای روستایی که روشنایی در قبضه زمان نیست- در اولین ساعات روز نیز هوا بسیار روشن است- مناظر پرگل و طراحی های پررنگ فیلم باعث می شوند که همه تله گذاری های شیطانی داستان مخفی بمانند. از عقاب های خونین تا کشتن افراد سالخورده و صورت هایی که تکه تکه می شوند، وحشت های موجود در این فیلم به روشنی روز هستند. و در جایی که کارگردان ناپخته ای می توانست به سادگی قربانی کمدی ذاتی فیلم شود، آستر توانسته روی خط باریک بین شوخی و تکان دهندگی کامل حرکت کند که باعث می شود هر چیزی که می بیند را به چالش بکشید.
۴- The Host
به عنوان فیلمی متفاو از دیگر فیلم های این فهرست، The Host فیلمی در مورد یک موجود ترسناک است که ما را به یاد روزهای گذشته فیلم هی ترسناک هیولا محور درجه دوم مانند Godzilla می اندازد. با استفاده از تلاش های ناکافی و بی فرجام یک مرد برای پس گرفتن دخترش از هیولایی که از رودخانه هان بیرون آمده است، فیلم The Host به یک انداز درامی سانتیمانتال و یک فیلم ترسناک است، اما البته برای این فهرست روی وجهه دوم فیلم تمرکز می کنیم.
تماشای ویرانی شهر توسط این هیولا در طول روز است که باعث می شود داستان این فیلم بیش از پیش ترسناک شود و در حالی که جلوه های ویژه آن ممکن است کمی بی کیفیت باشد اما حکومت وحشت این موجود شرور بر منطقه ساحلی جنوب کره جنوبی هرگز رنگ نمی بازد. در واقع، دانستن اینکه یک هیولای آدم ربای جهش یافته می تواند از آب بیرون بپرد و هر کسی که دوست داشته باشد را با خود ببرد- بدون دست یازیدن به قانون همیشگی هیولاها که در طول شب دست به شکار می زنند- بر وحشت و ترسناکی این فیلم می افزاید.
۳- The Ruins
به عنوان یکی از بهترین فیلم های ترسناک نادیده گرفته شده دهه ۲۰۰۰، The Ruins تمامی لذت های یک ماجراجویی هیجان انگیز مکزیکی را گرفته و آن را با موجود شیطانی ترسناکی که مدت هاست در یک سایت باستان شناسی به دام انداخته شده ترکیب می کند. خرابه هایی که در عنوان فیلم دیده می شود و تاک های زنده ای که انواع بلاها را در زیر آفتاب داغ آمریکای جنوبی بر سر قهرمانان داستان می آورند، بسیار ترسناک تر از چیزی است که به نظر می رسد، باور کنید! The Ruins به شکلی بی نقص بین یک منظره بیرونی سبز و انبوه که در آن گروه قهرمانان توسط مردم عصبانی محلی به دام انداخته شده اند و یک فضای داخلی تاریک و شبه سیاهچال توازن برقرار می کند، که کنتراستی جالب بین وحشت های بشر در مقابل وحشت های طبیعت و سوییچ کردن بین این دو را برقرار می کند.
بسیار بهتر از هر داستان کلیشه ای تعطیلات به بیراهه رفته چند نوجوان، The Ruins از لوکیشن خود برای بدست آوردن بیشترین تاثیر وحشت زا استفاده می کند و تابش سوزان آفتاب در یک منطقه استوایی ناشناس و زمانی زیبا است که باعث می شود انتظاراتی که در ابتدا از یک فیلم کلیشه ای داشتید برآورده نشده و با یک فیلم ترسناک به شدت خاص و منحصربفرد روبرو شوید که ترسناک ترین لحظات را در روشنایی روز به شما نشان می دهد.
۲- Tremors
Tremors یک فیلم مشهور و اورجینال در مورد هیولاهاست که به شکلی رندانه بین کمدی و وحشت در حرکت است، جایی که ستاره ای به نام کوین بیکن در مرکز داستان قرار دارد. این فیلم داستان دو مرد فنی به نام های وال و ارل را روایت می کند که با کرم های غول پیکر شنی روبرو می شوند که از هر چیزی که بتوانند زبان های ترسناک شان را به آن برسانند تغذیه می کنند و بدین ترتیب مردم شهرهای دوردست در بیابان های نوادا را در وحشت فرو برده و زندگی شان را مختل می کنند. و از آنجایی که این هیولاها در بخش زیادی از طول روز در زیر زمین هستند، نیازی به پوشش شب برای بیرون آمدن و به زیر کشیدن یک رهگذر ندارند. Tremors یکی از آن فیلم هایی است که جذابیت های سینمای دهه ۵۰ و ۶۰ را در قالب بسته ای محبوب از ترس ها و لحظات کمیک به مخاطب ارائه می کنند.
۱- The Wicker Man
خب تاکنون تعداد زیادی فیلم ترسناک روزانه را داشته ایم، فیلم هایی که چیزی برای پنهان کردن ندارند و توجه کافی به فیلم های Race with the Devil و Midsommar داشتیم و اکنون باید به فیلمی بازگردیم که قدیمی تر از همه آن هاست و دقیقاً آن چیزی است که ما می خواهیم. The Wicker Man نماد فیلم های ژانر وحشت است که همه چیز را زیر آفتاب گرم جزیره ای نمایان می سازد و از جزیره کوچک اسکاتلندی داستان و فضای روستایی بریتانیایی اش برای خلق یک فضای بسیار متوسط و معمولی استفاده می کند. البته تعریف «متوسط» تنها تا زمانی قابل ارجاع است که افرادی که در این جزیره سکونت دارند را در نظر نگیرید، هر چند نادیده گرفتن آن ها بسیار دشوار است.
ساکنان جزیره سامر آیزل با خوشحالی تمام سرگرم باورهای شیطانی پرستی شان هستند که یک کارآگاه به شدت مذهبی مسیحی به نام هووی آن ها را شیطانی، اشتباه و ترسناک می داند. این اصطکاک عقاید است که عواقب عجیب حول تحقیقات او در مورد دختری گمشده را برجسته می اسزد و یکی از ماندگارترین تصاویر تاریخ ژانر وحشت را خلق می کند. و در تمام این مدت، سامر آیزل همانند نامش، چیزی غیر از یک سرزمین متوسط ساحلی آفتابی نیست، البته تا زمانی که تیتراژ پایانی فیلم بالا می رود و نظرتان در مورد آن تغییر می کند.