یک‌شنبه 27 آبان 1403 - 17 Nov 2024
تاریخ انتشار: 1402/05/05 16:21
لیلا حاتمی
کد خبر: 120239

ماشین‌گردیِ طولانی و شبانه لیلا حاتمی | عشق شبانه بازیگر زن

لیلا حاتمی در فبلم تصور نقش ایموجی‌های مختلف را برای مهرداد صدیقیان بازی می‌کند. فیلم شامل صحنه‌هایی از ماشین‌گردیِ طولانی و شبانه لیلا حاتمی است.

 این روزها فیلم سینمایی تصور با بازی لیلا حاتمی و مهرداد صدیقیان در حال اکران است. اگر تیزر  تصور را دیده باشید، در بخشی از فیلم لیلا حاتمی نقش ایموجی‌های مختلف را برای مهرداد صدیقیان بازی می‌کند.

 داستان فیلم تصور چیست

این فیلم اثری کم‌ بازیگر است و مهرداد صدیقیان در نقش راننده جوان و لیلا حاتمی در نقش زنی که هر شب مسافر این ماشین می‌شود، کاراکترهای محوری فیلم‌ هستند.

داستان فیلم ظاهرا ساده و فاقد هر گونه پیچیدگی پیش می‌رود. یک راننده تاکسی که حتی نام او را نمی‌دانیم، هر شب در زمان‌هایی نامعلوم زنی را سوار می‌کند که انعکاسی از چهره دختر دلخواهش است؛ لیلی دختری شیرینی‌پز که در فروشگاهی مشغول به کار است. راننده جوان عاشقش شده و مدام به بهانه خریدن کیک و  شکلات به آن‌جا می‌رود. راننده حتی زمانی که داخل فروشگاه ایستاده است، در تصورات تصویرِ زن جوان را می‌بیند که کیک خامه‌ای در دهانش می‌گذارد و با محبت به او نگاه می‌کند. با وجود آن اما جرأت ابراز عشق و علاقه به لیلی را ندارد.

فیلم ظاهرا درامی شهری به نظر می‌آید اما در واقع خارج از مولفه‌های آشنا نزد مخاطبان ساخته شده است. به همین علت آشکارا دست به ساختارشکنی می‌زند که شاید بتواند ذهنیت مخاطبِ عادت‌یافته به آثار  کلیشه‌ایِ اجتماعی معمول را تغییر دهد. طی خلق این موارد در جهان روایتش نیز می‌کوشد تا جایی که امکانات تصویری و مضمونی فراهم است و سانسور مانع انجام کار نمی‌شود، از عناصر جذاب و گیرا برای جذب مخاطبان بهره گیرد. طبق چنین دیدگاهی، فیلمی با خصوصیات ذکرشده می‌تواند جایگاهی بالاتر از یک فیلم اجتماعی با موضوعات متداول داشته باشد؛ هرچند در شکل‌دهی به روایت و کیفیت اثر تولید شده اندکی ضعیف جلوه کند.

کارگردان شب را برای تعریف داستان‌های شخصی و فضای ذهنی کاراکترهای فیلم  انتخاب می‌کند. راننده تاکسی (مهرداد صدیقیان) زنی (لیلا حاتمی) را سوار تاکسی کرده که از خاکستر سوخته بر باد رفته جسد برادرش خبر می‌دهد. باران می‌گیرد، برف پاک‌کن بر اساس گفته راننده خراب است و این دو نفر باید خودشان را از شدت بارش باران نجات دهند تا بند بیاید. رویای مرد جوان از همین نقطه آغاز می‌شود و تا پایان فیلم زن جوان را به هیبت‌های مختلفی در تیپ-کاراکترهایی متعدد و بعضا عجیب و غریب می‌بیند. به‌طوری که در واقعی یا خیالی بودن او نیز تردید و تشکیک ایجاد می‌شود. زن در اینجا تصویری انعکاس‌یافته از فرد دلخواهِ درون ذهن مرد است و طبیعتا برایش حکم مرهمی بر زخم را دارد.

جنس عشقی که در این فیلم هم به تصویر کشیده می‌شود شکلی درونی دارد و به همین دلیل نیز متفاوت‌تر از سایر عشق‌های رمانتیکی بوده که در آثار مختلفی از این دست روایت شده است؛ نوعی باختن در برابر هیجانات آنی که به افکار موهومِ مرد هجوم می‌آورند و راه گریزی از آن نیست. شخصیت مرد جوان که حتی نامی ندارد و می‌تواند یکی از هزاران نفر ساکن روی زمین تلقی شود، بیش از آن که مرموز به نظر برسد، دارای قوه خیال است. قدرت خیال‌پردازی و صورخیالی که این مرد درون  ذهنش ساخته در دنیای روزمره و زندگی معمولی کمتر مورد توجه دیگران است.

زنی که شبانه با این پسر جوان همراه می‌شود هر دفعه داستانی را تعریف می‌کند؛ انگار ماموریت دارد سوار ماشین مرد جوان شود و ماجرایی دروغین با بیانی غلوشده یا شاید واقعی را برای پسر تعریف کند. بدین سبب تصور فیلم جهانِ مواجهه‌هاست که هر بار با داستانی ذهنی-عینی بیننده را غافلگیر می‌کند و سعی در ایجاد تنوع تصویری و داستانی دارد.


کپی لینک کوتاه خبر: https://setareparsi.com/d/2obneo