به گزارش ستاره پارسی: در فیلم ها، هر چیزی به دلیل خاصی به نمایش درآمده و پشت آن یک داستان وجود دارد. این موضوع درباره لباس شخصیتهای داستان نیز برقرار است. لباس بازیگران در اکثر موارد با دقت طراحی و انتخاب میشوند و گاهی اوقات نتیجه سالها تحقیق و بررسی است.
به گزارش روزیاتو، طراح لباس فیلم «شیطان پرادا میپوشد» کار طراحی ظاهر شخصیت میراندا پریستلی که سردبیر یک نشریه مُد بود که را از موهای سفید او آغاز کرد که پیشنهاد خود مریل استریپ بود. لباسهای میراندا باید به شکل اوت کوتور (لباسهایی که به صورت سفارشی و دست دوز تهیه میشوند) میبود، به همین دلیل یک راه خلاقانه برای این منظور که با هزینهی نه چندان زیادی قابل انجام باشد، همکاری با برندهایی همچون شَنِل بود.
علاوه بر این، یکی از سکانسهای به یادماندنی این فیلم در واقع ادای دینی به کوکو شَنِل، طراح مُد برجسته است، جایی که اندی ساکس، روزنامه نگار مُد و فشن با پوشیدن یک جفت چکمهی بلند شَنِل استایل خود را به کلی تغییر میدهد.
کوکو شَنِل به علاقه به چکمههای بلند مشهور بود، اما هرگز در مجموعههای لباسش آنها را نگنجاند. او چکمهی بلند خودش که به صورت سفارشی توسط خانهی مُد ماسارو طراحی شده بود، را زیاد به پا میکرد.
در زمان فیلمبرداری فیلم «تایتانیک» بیشتر بازیگران در زیر لباسهای اصلی خود لباس غواصی به تن میکردند تا بتوانند مدت بیشتری در مخزنهای آب بمانند. با این حال، کیت وینسلت جزء معدود افرادی بود که ترجیح میداد آن را به تن نکند.
لیلی جیمز بازیگر نقش اصلی «سیندرلا» کفش شیشهای که تیم طراحی لباس این فیلم ساخته بود را هرگز به پا نکرد. درواقع این کار نشدنی بود، چون این کفش واقعاً از شیشه ساخته شده بود و وزن هر لنگهی آن نزدیک به یک کیلوگرم بود. به جای آن، جیمز کفشهایی چرمی به پا داشت که بعداً به کمک جلوههای ویژهی کامپیوتری به شکل کفشهای شیشهای معروف سیندرلا درآمدند.
کلاه معروف کاپیتان جک گنجشکه چرمی به نظر میرسد و در ابتدا هم همینگونه بود. اما بعد از بارها افتادن کلاه در آب و گم شدنش، تیم طراحی لباس فیلم تصمیم گرفتند کلاه این شخصیت را از جنسی بسازند که ضدآب باشد و روی آن شناور بماند، به همین دلیل به سراغ لاستیک رفتند.
اِما واتسون در لایو اکشن «دیو و دلبر» یک بل امروزی را به تصویر میکشد. به همین دلیل طراح لباس فیلم به همراه او لباسهایی برای این شخصیت طراحی کردند که منعکس کنندهی این نکته باشد. مثلاً شنل بل از جنسی اورگانیک و به لحاظ زیست محیطی پایدار بود. به علاوه، آنها تصمیم گرفتند به جای کفشهای بالرینی که بل در نسخهی انیمیشن به پا داشت، از یک جفت چکمه استفاده کنند.
برای شخصیت اصلی فیلم «کروئلا» حدود ۴۷ لباس مختلف در نظر گرفته شده بود. برای مثال، در فیلمنامه اشاره شده بود که این شخصیت شرور شنل سفید رنگی به تن میکند که برای نمایش لباسی دیگر آتش میگیرد. این لحظه در نهایت با کمک جلوههای ویژهی کامپیوتری به تصویر کشیده شد، گرچه تیم طراحی لباس فیلم به استفاده از پارچههای مخصوص هم فکر کرده بودند تا این لحظه را بدون استفاده از جلوههای ویژهی کامپیوتری به اجرا درآورند.
یکی دیگر از چالش طراحی لباس این فیلم مربوط به دامن قرمز رنگ بزرگ کروئلا بود. برای دوخت این دامن از گروه بزرگی از دانشجویان، انترنها و کارآموزان حوزهی مُد کمک گرفته شد که ۵،۰۶۰ عدد گلبرگ پارچهای را یک به یک به آن دوختند.
مشهورترین تصویر از مریلین مونرو با آن پیراهن سفید رنگ به پرواز درآمده، سکانسی از فیلم «خارش هفت ساله» است. این سکانس گرچه در تبلیغات فیلم مورد استفاده قرار گرفت، اما در آن زمان (۱۹۵۵) نامناسب تشخیص داده شد و از فیلم حذف گشت.
علیرغم شهرت فراوان این لباس، طراح آن، ویلیام تراویلا، علاقهای به طراحی خود نداشت و آن را یک «لباس کوچک احمقانه» خطاب میکرد. با این حال، ۳ نسخه از این لباس به قیمت ۶/۴ میلیون دلار به فروش رفت.
در سریال «خاندان اژدها» تغییرات شخصیتها در ویژگیهای مختلف لباس آنها مثل رنگ شان نمود پیدا میکند.
برای مثال، قرمز و سیاه رنگهای دودمان تارگین هستند. رینیرا در ابتدا لباسهایی به رنگ زرد روشن یا بژ به تن میکند. او دختری جوان است که هنوز درگیر مسائل تارگرینها نشده است.
با این حال، رینیرا پتانسیلی که در آینده از او نمایان خواهد شد را زودتر در لباس هایش نشان میدهد. به فلسهای روی شانهی لباس او دقت کنید. رینیرا هر چه بزرگتر و قدرتمندتر میشود، فلسهای روی شانهی لباسش نیز بیشتر میشود.
لباسهای تارگرینها مملوء از نمادهایی است که بر قدرت این خاندان تأکید دارند، مثل سگک ها، دکمهها و کلاهخودهایی که به شکل اژدها هستند.
جالب است بدانید که لباس رزم دیمون با الهام از زره ساموراییها طرحی شده بود.
طراحی ماسک هانیبال لکتر برای طراحان لباس فیلم «سکوت بره ها» اندکی زمان برد. در نهایت جنس فایبرگلاس برای ساخت این ماسک انتخاب شد. آنها در ابتدا میخواستند ماسک را رنگ کنند، اما وقتی دیدند ماسک فایبرگلاس خود ظاهری شبیه به یک تکه چرم قدیمی و خشک شده پیدا کرده متوجه شدند نیازی به تغییر آن نیست.
در فصل اول سریال «خاطرات خون آشام» ظاهر دیمن حس و حال شخصیتهای منفی را دارد؛ او لباسهای تیره به تن میکند و شیفتهی کتهای چرمی است. اما تا فصل هفتم سریال این شخصیت دستخوش تحولات چشمگیری میشود. او مهربانتر میشود. دوستانش را نجات میدهد و مانند انسانها لباس میپوشد، مثل پیراهنهای چهارخانهای که به تن میکند.
خرم سلطان این پیراهن قرمز رنگ را وقتهایی که میخواست به اتاق سلطان برود به تن میکرد تا او را مسحور خود کند. او یک گردنبند نامتعارف هم به گردن میانداخت که شبیه به یک ریسمان طلایی رنگ بود. گردنبند زنان ارشد حرمسرا معمولاً یک زنجیر با آویز یا به شکل نیم دایره بود. اما خرم سلطان گردنبندی به شکل منگوله به گردن میانداخت که توجه را به قسمت سینه جلب میکرد.
علاوه بر این، خرم سلطان در ابتدای سریال لباسهایی به رنگ تند به تن نمیکرد. اما هر چه گذشت رنگ لباس هایش تندتر شد.
آدری هپبورن در فیلم «صبحانه در تیفانی» پیراهن سیاه رنگی به تن دارد که طراحی ژیوانشی بود. این لباس گرچه در دههی ۱۹۶۰ طراحی شده، اما هنوز هم بسیار مشهور است.
از این لباس ۳ نسخه وجود دارد: یک نسخه در آرشیو شرکت ژیوانشی، نسخهی دیگر در موزهی لباس ِ مادرید پایتخت اسپانیا و نسخهی سوم که در سال ۲۰۰۶ در یک مزایده به قیمت ۶۰ هزار یورو فروخته شد.
طراح لباس فیلم «خاندان گوچی» اجازهی دسترسی به آرشیو لباسهای قدیمی این برند را داشت و از بعضی از آنها در طراحیهای خود برای شخصیتهای فیلم بهره برد.
آلن ریکمن در طراحی لباس شخصیت پروفسور اسنیپ نقش داشت. او به دلیل ذهنیتی که از ظاهر این شخصیت یافته بود، توصیههایی به گروه طراحی لباس فیلم دربارهی نحوهی طراحی لباس او داشت. به نظر ریکمن او برای این نقش به لباسی پر دکمه نیاز داشت، چون هنگام طراحی شخصیت اسنیپ برای خود، او را در حال بستن دکمههای لباسش تصور کرده بود. علاوه بر این، او خواست که لباس اسنیپ آستینهای تنگی داشته باشد.