هر گونهای از حیوانات خصلتی دارد که آن را خاص میکند؛ از دُم یا دست سمی که بتواند خون قربانی را در عرض چند ثانیه منعقد کند گرفته تا زبانی که حرکتش آنقدر تند است که با چشم غیر مسلح نمیتوان آن را دنبال کرد.
در اینجا دوازده حقیقت جالب، کوتاه و خواندنی را دربارۀ ویژگیهای عجیب بعضی از حیوانات مرور خواهیم کرد.
۱. مورچههای سرباز با آمدن سیلهای عظیم، شروع به درست کردن توپهایی میکنند که این توپها با چرخیدنشان به هر مورچهای اجازهی نفس کشیدن میدهند.
مورچههای آتشین میتوانند خودشان را به شکلهای مختلف دربیاورند. مورچههای آتشین در جریان سیل، میتوانند برای مبارزه با نیروی آب، همه با کمک هم به شکل کلک (قایق مسطح) یا توپ درآیند. چنگ قدرتمند این مورچهها، آنها را به یک ساختار نیمه-جامد تبدیل میکند.
۲. پلاتیپوسِ منقار-ادرکی برای شیر دادن به بچههایش پستان ندارد.
در عوض، شیر از پوست او به بیرون ترواش میکند. پلاتیپوسها جزو تکسوراخیان (پایینترین ردهی پستانداران) هستند؛ گروه کوچکی از پستانداران که قادر به تخمگذاری و تولید شیر هستند. این جانوران پستان ندارند؛ در عوض شیر در شکم آنها متراکم میشود و با تعریقِ آنها به بیرون تراوش میکند.
۳. کرکسها در روزهای گرم روی رانها و پاهایشان ادرار میکنند تا خنک شوند.
نام این عمل آنها اوروهیدروسیس (Urohidrosos) است. وقتی مایعاتِ ادرار بخار میشود، رگهای خونیِ پا را خنک میکند، بنابراین دمای کلی بدنِ پرنده پایین میآید. این باور نیز وجود دارد که به علت اسیدیته بودنِ بالایِ ادرارِ کرکسها، باکتریهای روی پای آنها از بین میرود.
۴. پنگوئنها بالای چشمشان غدهای دارند که آب شور را به آب شیرین تبدیل میکند.
خوردن زیادِ غذاهای دریایی سبب تشنگی زیاد میشود، اما پنگوئنها راهی برای غلبه بر این تشنگی دارند. غدهی واقع در بالای کاسهی چشم پنگوئنها، نمک را از جریان خون آنها فیلتر میکند و سپس نمک از طریق منقار یا با عطسه کردن دفع میشود! از طرفی آنها آب دریا را سرنمیکشند تا تشنگیشان را رفع کنند: پنگوئنها برف-آبِ آبگیرها و رودها را مینوشند و برای آبرسانی به بدنشان، برف میخورند.
۵. اکثر کوسهماهیهای گرینلَند به خاطر انگل خاصی که چشمشان را میخورد و جای آن را میگیرد، نابینا هستند.
اگرچه این کوسهماهیها با چشمانی کوچک، اما کاربردی متولد میشوند، نزدیک به ۱۰۰ درصدِ کوسهماهیهای بالغ در یک جمعیت محلی، سختپوستِ انگلیِ کوچکی (Ommatokoita elongata) در قرنیهی چشمانشان دارند. هر چشم معمولاً میزبان یک انگل مادهی بالغ با چندین لارو است که از بافت قرنیهی کوسهماهی تغذیه میکنند و به این ترتیب، این حیوان را از نعمت بینایی محروم میکنند.
۶. تنبلها با جیغ کشیدن به دنبال جفت میگردند.
تنبلِ ماده معمولاً روی درخت مینشیند و فریاد میزند تا زمانی که یک تنبل نر صدای او را بشنود و تصمیم بگیرد جفت او شود. تنبل سهانگشتی برای جلب توجه نرهای نزدیک خود، از فرایند صداسازی با فرکانس بالا یا زیر استفاده میکند. این صداسازیها یا جیغها شبیه آواز پرنده یا سوت بسیار ریز است. تنبل ماده هر ماه این کار را هشت تا ده روز انجام میدهد و در خلال این پروسه، فرکانس صداسازیِ او افزایش مییابد تا جایی که هر ۱۰ تا ۱۵ دقیقه جیغ میکشد. تنبلهای نرِ سهانگشتی با شنیدن این صدا بسیار هیجانزده میشوند و به جستجوی مادهای میروند که این اصوات را تولید میکند.
۷. گونهای از قورباغه به نام مینی (Mini) وجود دارد. تنها سه نوع قورباغه در این گونه وجود دارد که نامهای علمی آنها همگی پیشوند مینی را دارند: مینی مام، مینی آچِر و مینی اِسکول.
کوچکترین قورباغهی شناختهشدهی دنیا Paedophryne amauensis نام دارد، بومی پاپوآ گینه نو است و طول آن ۷.۷ میلیمتر یا میتوان گفت به اندازهی یک مگس است. مینی مام از بین این سه گونهی تازه کشفشده از همه کوچکتر است (طول ۸ تا ۱۰ میلیمتر) و مینی آچر (۱۴.۹ میلیمتر) تقریباً به اندازهی یک کارت حافظهی میکرو اسدی است.
۸. تقریبا همۀ مارمولکهای «غمگین» ماده هستند!
«مارمولک غمگین» Mourning geckos نام گونۀ خاصی از مارمولک است که تقریبا همۀ افرادش ماده و بکرزا هستند، به این معنا که بدون نر میتوانند تولیدمثل کنند. تمام بچههای یک ماده نیز مادههایی شبیه مادرشان هستند. گاهی به صورت استثنایی مارمولکهای غمگین نری هم به دنیا میآیند که عقیم هستند.
۹. مارها پلک ندارند.
اگر چشمک زدن مار را دیدید، بدانید که مارمولکِ بدون پا است. مارها به جای پلک، چیزی به نام بریل (brille) دارند که به هریک از چشمان آنها متصل است. نام دیگر بریل، کلاهک چشم و عینک است. بریل یک لایه پوستِ شفاف، ثابت و دیسک مانند است که روی هر چشم را میپوشاند. بریل معادلِ آلمانی و نروژیِ «عینک» است.
۱۰. یک حلزون باغی معمولی ۱۴۰۰۰ دندان دارد.
برخی حلزونها در طول عمرشان ممکن است تا ۲۵۰۰۰ دندان هم داشته باشند. زبان بیشتر حلزونها شبیه ما است با این تفاوت که روی آن، ردیفهای زیادی از دندانهای بسیار کوچک وجود دارد. حلزون از این زبانِ دنداندار که رادولا (Radula) نام دارد درست مانند سوهان استفاده میکند و هنگام غذا خوردن با کمک آن، بخشهای نرمتر غذا را میتراشد. دندان آنها طبیعتاً در اثر تکرار این عمل ساییده و از کارافتاده میشود، بنابراین دندانهای جدیدی به جای آنها رشد میکند.
۱۱. لیسه (کرم حشره) زمانی که وارد فاز شفیره میشود، فقط بال درنمیآورد، بلکه کل بدن او نخست به یک مادهی مایعِ آبکی تبدیل شده و سپس به شکل پروانه درمیآید.
روند این تغییر به این صورت است که نخست، آنزیمهایی به نام کاسپاز آزاد میشوند که سلولهای ماهیچهها، سیستم گوارش و اندامهای دیگر را تجزیه کرده و حل میکنند. اما آنزیمها تمام لیسه را مایع نمیکنند و ساختارهای مهمی مانند لولههای تنفسیِ آن را دستنخورده نگه میدارند. همزمان، سلولهای ویژهای به نام ایمَجینال دیسک شروع به بیدار شدن میکنند. زمانی که دگرگونی آغاز شود، سطوح هورمونی به شدت و سرعت افول میکنند و به این دیسکها فرصت انجام کاری را میدهند که در آن مهارت دارند: ساختن پروانه. هر دیسک حاوی دستور ژنتیکی برای شکل دادن به یک بخش متفاوت از یک بدن بالغ است که از درون به بیرون آغاز میشود.
۱۲. تارانتولاها (رتیل) قورباغههای خانگی دارند.
به این معنا که قورباغهها حشرات و انگلهایی را که ممکن است به تخمهای این عنکبوت آسیب برسانند میخورند و در عوض، عنکبوت از قورباغه محافظت میکند. حتی پس از، از تخمدرآمدنِ عنکبوتها، حفاظت از قورباغه ادامه دارد. قورباغه از لانهی رتیل نفع میبرد، چون از یک طرف معمولاً مرطوب است و این رطوبت برای قورباغه خوب است و از طرف دیگر، رتیل بیشتر شکارچیان قورباغه را میکشد و ایمنی قورباغه را فراهم میکند. رتیل نیز از باریکدهانیِ قورباغه نفع میبرد، چون قورباغه از مورچهها و مزاحمان دیگری که تخم عنکبوت را میخورند، تغذیه میکند.