در سریال "مرد خوش شانس"، بازیگری به نام تام هنکس نقش یک مرد خوش شانس را بازی میکند که پس از مرگ نورا افرون، این سریال برای اولین بار در سال ۲۰۱۳ به روی صحنه درآمد. این سریال آخرین کار افرون بود و تام هنکس برای بازی در آن جایزه جهانی تئاتر را دریافت کرد. داستان سریال از زمانی شروع میشود که مایک مک آلاری، یک روزنامهنگار، در سال ۱۹۸۵ وارد صنعت تبلیغاتی شهر نیویورک میشود و تا پایان زندگی حرفهای خود در سال ۱۹۹۸، ماجراهایی را تجربه میکند. در این مسیر، او با مشکلاتی مواجه میشود از جمله تصادف رانندگی نزدیک به مرگ و نیاز به بهبودی. سریال "مرد خوش شانس" به زیبایی نکات مهمی از زندگی حرفهای مایک مک آلاری را به تصویر میکشاند و بازیگران با استفاده از بازی باورپذیر و توانایی در اجرا، این داستان را به شکلی جذاب به نمایش میگذارند.
درست همین موقعها در سال ۲۰۲۲ بود که مشخص شد سریال Lucky Hank (هنک خوششانس)، قرار است توسط شبکهای ام سی و شرکت تریاستار ساخته شود. این سریال قرار بود در ابتدا با نام Straight Man ساخته و پخش شود (همانند نام رمان مورد اقتباس که توسط ریچارد روسو در سال ۱۹۹۷ منتشر شده بود) اما اوایل همین امسال بود که نام آن به هنک خوششانس تغییر کرد. در این پروژه آرون زلمن و پاول لیبرستاین نقش شورانرها را دارند و باب اودنکرک علاوهبر بازیگری، تهیه کننده اجرایی هم است. این سریال که سبک کمدی تاریک را دارد، در ۸ قسمت داستان خود را به مخاطب نمایش میدهد.
علاوهبر باب اودنکرک که نقش ویلیام هنری دوریو جونیور را دارد، میری انوس نقش لیلی دوریو، سدریک یاربرو نقش پاول رورک، دیدریچ بیدر نقش تونی کونیگولا، اولیویا اسکات ولش نقش جولی دوریو، سارا امینی نقش مگ کوئیگلی و سوزان کرایر نقش گریسی دوبوا را ایفا میکنند؛ البته درکنار دیگر هنرمندانی که بهصورت مهمان یا غیرمنظم در داستان ظاهر میشوند. منتقدانی که سریال هنک خوششانس را تماشا کردند، امتیازات بالایی را به آن دادند و نظرات مثبت زیادی برایش داشتند. آنها معتقد بودند که سریال Lucky Hank با داشتن نعمت بزرگی مانند باب اودنکرک در جبهه خود، با یک کمدی که ریشه در رفتارهای انسانیِ قابل درک دارد، تماشای این ماجراجویی ملالتآور را ضروری میکند.
با دیدن سریال هنک خوششانس، متوجه میشویم که ویلیام هنری دوریو جونیور یا همان هنک، آنقدرها هم که انتظار میرود، خوششانس نیست؛ البته در ابتدای مسیر اینطور به نظر میرسد، شاید در ادامه شرایط مطابق وفق او شود. او یک استاد انگلیسی و نویسنده در یک کالج کوچک و پر از دردسر در پنسیلوانیا کار میکند. او سالها پیش یک رمان بسیار خوب نوشته و منتشر کرده بود که حسابی هم مورد استقبال قرار گرفت. درست از همان زمان، او درگیر این ات که یک رمان دیگر بنویسد اما مدام دچار مانع نویسندگی میشود. او در همین حین، وظایف دیگری هم دارد.
هنک نهتنها باید رمان خود را بنویسد و همسر و پدر خوبی برای خانوادهاش باشد، باید مسائل مربوطبه دپارتمان انگلیسیِ کالج را که خیلی هم روی روال پیش نمیرود، مدیریت کند. تازه علاوهبر آن، او شدیدا در تلاش است که از زیر سایه پدر خود که یک نویسنده و پروفسور بسیار مشهورتر است و در کودکی او را رها کرده، بیرون بیاید و با اسم خودش به شهرت برسد. درست است که بحران زندگی هنک خیلی بزرگ به نظر میرسد اما بحران برخی از همکاران او، متفاوت است و از خیلی جهات، شدیدتر از بحران زندگی است؛ بحران آنها مربوطبه بقا است.
تمام این مسائل را که کنار بگذاریم، خوششانسی هنک زمانی واقعا آغاز میشود که مدیر کالج از او میخواهد به خاطر کمبود بودجه، لیستی از استادان دپارتمان خود تهیه کند؛ برای اینکه هیئت مدیره عذر آنها را بخواهد و آنها را اخراج کند. زمانیکه این خبر به گوش اساتید میرسد، هر کدام به نحوی واکنش نشان میدهند و در تلاش هستند که خود را در دانشکده نگه دارند. در چنین شرایطی هنک کاملا مستاصل شده که خواستهی دانشکده را اجرا کند تا طرف همکاران خود باشد که هر کدام مشکلات بزرگی در زندگی دارند و نمیتوانند بدون این شغل زندگی خود را بچرخوانند.
سریال Lucky Hank یکی از واقعگرایانهترین تصاویر را از زندگی نویسندگان و اساتید دانشگاه و همچنین محیطی که آنها در آن قرار دارند، به نمایش میگذارد. البته با وجود نکات مثبت زیادی که در این سریال وجود دارد، چند جنبهی منفی هم دارد که از جملهی آنها میتوان به متنوع بودن اساتید دپارتمان انگلیسی اشاره کرد که طبق گفتهی منتقدان، این موضوع خیلی تعجببرانگیز است. بهعنوان مثال ما استادی به نام اما ویمر را داریم که از صندلی چرخدار استفاده میکند؛ اما طبق آماری که در سال ۲۰۲۱ منتشر شده بود، تنها ۴ درصد از اعضای هیئت علمی در ایالات متحده دارای معلولیت هستند.
این موضوع زمانی بیشتر به چشم میآید که در صحنهای اما در حال گریه کردن در ماشین خود است و به هنک میگوید که: «کاملا معلوم است که من هم در فهرست تو قرار دارم.» یعنی با وجود فوقالعاده بودن در کار خود، این احتمال را میدهد که حتما در فهرست اخراجیها قرار دارد. هنک خوششانس یک مجموعه کمدی، بسیار خندهدار، دوستداشتنی و واقعی است. بخش زیادی از واقعی بودن آن هم به خاطر نمایش ساده و واضح زندگی اساتید دانشگاه است؛ خصوصا آنهایی که قراردادی هستند و واقعا برای جایگاه و شغل خود مبارزه میکنند. بهصورت کلی میتوان گفت که هنک یک شخصیت بسیار جذاب است.
این جذابیت زمانی بیشتر میشود که اودنکرک با بازی چشمگیر و استادانهی خود آن را ایفا میکند. در خلاصه هم به این موضوع اشاره کردیم که این سریال، خود را نسبت به مجموعههای مشابه دیگر متمایز کرده است. بخش زیادی از آن به خاطر این است که خیلی واضح و راحت، درباره داستانهایی صحبت میکند که لازم است افراد خیلی بیشتری آنها را بشنوند؛ خصوصا اینکه نشان میدهد برخی اساتید و مربیان، بدون اینکه تقصیری داشته باشند و کمکاریای کرده باشند، مورد سوءاستفاده قرار میگیرند و بعد از اخراج شدن، پشت سر رها میشوند. سریالهای خیلی کمی هستند که به بررسی این موضوعات بپردازند اما ما سعی کردیم که در این قسمت ۳ سریالی را به شما معرفی کنیم که شباهت زیادی با سریال هنک خوششانس دارند. شما هم اگر مجموعه دیگری میشناسید، حتما در قسمت نظرات معرفی کنید.
سریال مدیر دانشکده
بازیگران: ساندرا اوه، جی دوپلاس و باب بالابان
ژانر: درام و کمدی
سال پخش: ۲۰۲۱
خلاصه داستان: دکتر جی-یون کیم در تلاش است تا در نقش خود بهعنوان رئیس دپارتمان انگلیسی قرار بگیرد و وظایف خود را در چنین جایگاهی در دانشگاه معتبر پمبروک پیدا کند. جی-یون که اولین زن بهعنوان رئیس این دانشکده محسوب میشود، باید با یک سری چالشهای منحصربهفردی روبهرو شود. او همچنین جزو معدود افراد رنگین پوستی به شمار میرود که در کادر آموزشی این دانشگاه فعالیت میکند.
سریال دبستان ابوت
بازیگران: کوئینتا برانسون، تایلر جیمز ویلیامز و جانل جیمز
ژانر: سیتکام و مستند
سال پخش: ۲۰۲۱ تاکنون
خلاصه داستان: ما داستان گروهی از معلمان را دنبال میکنیم که در یکی از بدترین مدرسههای دولتی در کشور، دور هم جمع شدند. وضعیت این مدرسه و درآمدی که از کارشان دارند، آنقدر خراب است که رسما میتوان گفت آنها فقط به خاطر عشقی که به درس دادن، بودن در آن مدرسه و کمک به بچهها، به شغل خود ادامه میدهند؛ وگرنه با وضعیتی که ما در این سریال میبینیم، هیچ دلیل عقلانی و منطقی دیگری نمیتواند داشته باشد.
سریال ای. پی. بایو
بازیگران: گلن هاورتون، لیریک لوئیس و مری سون
ژانر: سیتکام
سال پخش: ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۱
خلاصه داستان: جک گریفین یک استاد فلسفه از دانشگاه هاروارد بود که شغل رویایی خود را به رقیبش یعنی مایلز لئونارد میبازد. حالا او مجبور است که به شهر زادگاه خود بازگردند و در یک دبیرستان بهعنوان جایگزین پیشرفته زیستشناسی آغاز کند. او همان ابتدا توضیح میدهد که هیچ قصدی برای آموزش زیست ندارد؛ بلکه تصمیم میگیرد از دانشآموزان خود برای انتقام از مایلز استفاده کند.