چهارشنبه 23 آبان 1403 - 13 Nov 2024
تاریخ انتشار: 1399/01/04 07:30
کد خبر: 699

گفتگوی دیده نشده از مرتضی پاشایی قبل از مرگش

رتضی پاشاییخواننده، نوازنده و آهنگساز پاپ ایرانی بود.

به گزارش ستاره پارسی؛ مرتضی پاشایی زادهٔ ۲۰ مرداد ۱۳۶۳ – درگذشتهٔ ۲۳ آبان ۱۳۹۳ است.مرتضی پاشاییخواننده، نوازنده و آهنگساز پاپ ایرانی بود.مرتضی پاشایی در سال ۱۳۸۹ با قرار دادن ترانه‌هایش در اینترنت به شهرت رسید.مرتضی پاشایی نخستین آلبوم خود به نام«یکی هست» را در سال ۱۳۹۱ به صورت رسمی منتشر کرد.«اسمش عشقه» و«گل بیتا»دو آلبوم دیگرِ مرتضی پاشاییهستند که تا پیش از درگذشتش به‌صورت رسمی منتشر نشده‌ بودند و مرتضی پاشایی سر انجام آلبوم «اسمش عشقه» در تابستان ۹۴ به‌طور رسمی منتشر شد.

خواننده آلبوم «یکی هست» در ادامه تور کنسرت‌های خود در شهرستان‌ها، در روزهای میانی اردیبهشت‌ماه سال جاری در کرمانشاه به اجرای برنامه پرداخت.

مرتضی پاشایی در روزهای 14، 15 و 16 اردیبهشت‌ماه در سالن «انتظار» شهرستان کرمانشاه روی صحنه رفت تا پذیرای دوستدارانش در این خطه از کشور باشد. این خواننده که در ماه‌های گذشته حواشی و شایعات زیادی را پشت سر گذاشته، در حالی در این شهر غربی به اجرای برنامه پرداخت که به دلیل استقبال قابل‌توجه از این برنامه، او مجبور شد به جاری 4 سانس، 7 سانس در این شهر کنسرت برگزار کند و تمام بلیت‌های این کنسرت‌ها ظرف 48 ساعت به فروش رسید.

از نکات قابل‌توجه این برنامه، اجرای ساعت 10 صبح این خواننده در روز دوم این برنامه بود که باعث شد او در یک روز در 3 سانس (10 صبح و 6 و 9 شب) روی صحنه برود. برگزاری منظم و به دور از هرگونه حاشیه و بی‌نظمی از جمله نکات مثبت این برنامه بود تا بسیاری از اهالی رسانه که برای پوشش خبری این برنامه در محل کنسرت‌ها حضور داشتند، این برنامه‌ها را جزو منظم‌ترین برنامه‌هایی بدانند که تاکنون برای پوشش رسانه‌ای به آنجا اعزام شده‌اند. «فریدون معتمدیان» تهیه‌کننده و برگزارکننده این کنسرت‌ها بود که خود نیز جزو روزنامه‌نگاران و اهالی رسانه قدیمی در استان کرمانشاه است.

این تهیه‌کننده درباره کلیت این برنامه توضیح داد: «استان کرمانشاه از جمله استان‌های فرهنگی با سابقه‌ای کهن در زمینه فرهنگ و هنر است و استقبال از این برنامه نشان داد که چقدر مردم این خطه از کشور پیگیر مسائل فرهنگی در کشورند.»

وی افزود: «در ماه‌های آینده و با توجه به بازتر شدن فضای فرهنگی کشور پس از روی کار آمدن دولت تدبیر و امید، قصد داریم با ترویج این‌گونه برنامه‌های فرهنگی در کرمانشاه، مردم این استان را بیش از پیش در چنین برنامه‌هایی دخیل کنیم و امیدواریم بتوانیم سهم اندکی در پر کردن اوقات فراغت جوانان این استان داشته باشیم.»

مرتضی پاشایی در این اجرا با ارکستر کامل و به سرپرستی «پیمان عیسی‌زاده» و رهبری «حامد طاهری» به اجرای برنامه پرداخت و همچون همیشه «مهدی کُرد» مدیریت اجرایی کنسرت را بر عهده داشت.

این خواننده با قطعه «باید کاری کنی» روی صحنه آمد و در ادامه قطعات پُرطرفدارش از آلبوم «یکی هست» و سایر تک‌قطعاتش را به اجرا در آورد و در اواسط اجرایش رو به حاضرین گفت: «من کلا دو بار به شهر شما سفر کرده‌ام. اولین سفر من به دوران سربازی‌ام برمی‌گردد و مطمئن‌ام که نمی‌دانستید من در کرمانشاه سرباز بوده‌ام! از آن سال‌ها خیلی گذشته و حالا اولین کنسرت‌ام را در این شهر برگزار می‌کنم و از این بابت خوشحالم.»

پاشایی در ادامه برنامه‌اش نیز با اجرای قطعاتی چون «جاده یکطرفه» و «ستایش» توانست لحظات بااحساسی را برای دوستدارانش خلق کند تا همین فضای مثبت و صمیمی باعث شود در اواخر برنامه رو به حاضرین بگوید: «این برنامه یکی از بهترین برنامه‌هایی بود که تاکنون روی صحنه برده‌ام و بابت این انرژی خوب و ویژه از شما ممنونم.»

***

گفتگوی «موسیقی ما» با مدیر برنامه‌ها و مدیر اجرایی کنسرت‌های مرتضی پاشایی

مهدی کُرد: مرتضی پاشایی یک انسان باشرف است

مدیر برنامه‌های «مرتضی پاشایی» معمولاً تعامل خوبی با برنامه‌گزارهای شهرستان دارد و همواره سعی دارد بهترین فضا را برای اهالی رسانه فراهم کند. وی در حاشیه برگزاری کنسرت کرمانشاه این خواننده درباره برخی مسائل که هرگز حاضر به سخن گفتن درباره آنها نبود، صحبت کرد:

 

* یکی از اتفاقاتی که خیلی در ماه‌های گذشته مورد توجه رسانه‌ها قرار گرفت، تراشیدن موهای سر شما و اعضای گروه بود تا از این طریق به نوعی سعی در روحیه دادن به مرتضی پاشایی کنید.

به‌هرحال زندگی ما در مقاطع مختلف فراز و نشیب‌های زیادی داشته و دارد و در این مقطع هم تصمیم به این کار گرفتیم. مرتضی خیلی جاها در کنار ما بوده و مشکلات‌مان را با هم حل می‌کنیم. ما به دوستی‌هایمان بیشتر از کار اهمیت می‌دهیم و همین باعث شده برخی تصمیمات‌مان هم تحت‌الشعاع این دوستی‌ها قرار بگیرد.

 

* تو در همه این مدت که شایعه‌های زیادی درباره مرتضی گفته شد، در کنارش بودی. فکر می‌کنی روحیه بالای مرتضی در مبارزه با این مشکلات از کجا آمد که او توانست به مشکلات جسمی‌اش فائق بیاید؟

مرتضی آنقدر از مواجهه با دوستدارانش انرژی می‌گرفت که حتی به ما هم انرژی می‌داد. او در این مبارزه زندگی‌اش را انتخاب کرده بود و برای آن جنگید، با انرژی تمام و قدرتی که خدا به او داده بود.

 

* در سال‌هایی که با مرتضی بوده‌ای، قطعاً فراز و نشیب‌های زیادی را طی کرده‌ای. تلخ‌ترین و بهترین اتفاق دوران مشترک کاری تو و مرتضی کدام بوده است؟

بدترین اتفاق اجرای ارومیه بود. با یکی از دوستان روی صحنه ایستاده بودیم و فشار جمعیت را می دیدیم. همان لحظه به آن دوست گفتم اگر این در بشکند، چه اتفاقی ممکن است در سالن بیفتد؟ همان لحظه درب بزرگ ورودی سالن از فشار جمعیت شکسته شد و سیل مردم وارد سالن شدند. چیزی حدود 6 هزار نفر. تهیه‌کننده و برنامه‌گذار همه فرار کردند. من و مرتضی و گروه ماندیم با 6 هزار نفر آدم. واقعاً آن برنامه وحشتناک بود. ولی خدا را شکر به خیر گذشت.

 

* و بهترین خاطره؟

اجرای بندرعباس. مرتضی اصلاً اوضاع جسمی مناسبی نداشت. در اوج بیماری‌اش بود و حتی کار به جایی رسید که تصمیم گرفتیم برنامه را کنسل کنیم. ولی اصرار خود مرتضی باعث شد برنامه را نگه داریم. مرتضی مثل تیرخورده‌ها بود. در آنتراکت برنامه به پشت‌صحنه می‌آمد و فقط از شدت درد دراز می‌کشید. ولی باز هم کوتاه نیامد و تا ته برنامه ایستاد و خواند و سالن را به بهترین نحو ممکن مدیریت کرد. در طول آن دو سانس اجرا من اشک شوق می‌ریختم که چطور یک نفر می‌تواند به عشق هوادارانش تا این حد از خود گذشتگی داشته باشد. آن روز را هرگز فراموش نمی‌کنم. این اولین بار است که درباره آن روز حرف می‌زنم.

 

 * سوال آخر. سقف آرزوهای تو به عنوان یک مدیر برنامه چیست؟ دوست داری خواننده‌ات به کجا برسد؟

آرزو می‌کنم مرتضی هر جا که هست با قدرت تمام همین کیفیت را در اجراهایش حفظ کند و همیشه بهترین باشد. مرتضی پاشایی یک انسان باشرف است و لیاقت‌اش خیلی بیشتر از اینهاست. بارها شده که برنامه‌ای لغو شده و طبق قرارداد ما می‌توانستیم مبالغ کلان را که به عنوان دستمزد به ما تعلق می‌گرفت، درخواست کنیم. ولی مرتضی می‌گفت: «این پول را برگردانیم. اخلاقی نیست.» این اتفاق بارها افتاده و به‌خاطر همین چیزهاست که اعتقاد دارم مرتضی سوای همه قابلیت‌های هنری‌اش، انسان بزرگی است. شاید همین بزرگی روح اوست که باعث شد خدا کمک‌اش کند و بتواند با این قدرت با بیماری‌اش مباررزه کند.

***

اولین گفتگوی خواننده آلبوم «یکی هست» بعد از شایعه‌های تمام‌نشدنی درباره بیماری‌اش:

حالا از یک اجرای موفق برگشته و ساعت یک صبح است. اینجا لابی هتل «پارسیان» کرمانشاه است. به جز چند خدمه هتل کسی بیدار نیست و «مرتضی پاشایی» رو‌به‌روی من نشسته و می‌خواهد برای اولین بار درباره همه شایعه‌های چند ماه گذشته صحبت کند. کدام حاشیه‌ها و شایعات؟ صحبت‌ها و روایت‌های مختلفی درباره او سر زبان‌ها افتاد. خبر فوت‌اش بارها در فضای مجازی دست به دست شد. از او به عنوان یک بیمار سرطانی نام برده شد و خیلی‌ها حتی اوایل اردیبهشت را آخرین روزهای فرصتی دانستند که پزشکان به او داده‌اند! صحبت‌هایی تلخ و ناراحت‌کننده که باعث شد خیلی از طرفدارانش دوران سختی را سپری کنند. اما اصل ماجرا چه بود؟ چرا هیچوقت درباره‌اش صحبتی نشد؟ سکوت این خواننده چه دلیلی داشت؟

 

این گفتگو را تا انتها بخوانید تا پاسخ همه سوال‌هایتان را بگیرید.

 

* سوال اولم را می خواهم درباره خودت بپرسم. «مرتضی پاشایی» از کجا شروع شد؟

خدا خواست. این جواب کلیشه‌ای است، ولی واقعاً جواب دیگری برایش ندارم. ملودی‌هایی داشتم و ساختم و منتشر شد. مردم دوست‌شان داشتند. برای خودم جالب بود. می‌خواهی یک اعتراف بکنم؟

 

*  بگو.

بعضی وقت‌ها به این فکر می‌کنم که این ملودی از کائنات به من رسیده. با خودم می‌گویم خدایا این از کجا آمد؟

 

* امشب روی سن گفتی که در کرمانشاه سرباز بوده‌ای و امشب برای بار دوم به این شهر آمدی. چه احساسی در این دو بار حضور متقاوت در این شهر داشتی؟

دو حس متفاوت. دوران سربازی فقط احساس غربت داشتم. حس بدی بود. امشب ولی همه‌چیز پر از انرژی بود. حالم خوب شد از انرژی مثبتی که گرفتم.

 

* برویم سر اصل موضوع؟

(می‌خندد). برویم.

 

* مرتضی! در ماه‌های گذشته به قدری در مورد تو صحبت و روایت‌های مختلفی منتشر شده که همه دچار یک سردرگمی پیچیده در مورد احوالات جسمی تو شده‌اند. لطفاً یک بار برای همیشه درباره این صحبت‌ها و بیماری و مشکلات جسمی‌ات شفاف و صریح حرف بزن؟

همه آدم‌ها در زندگی‌شان دچار برخی اتفاقات و مشکلات می‌شوند. خبر بیماری‌ام به یک‌باره به من داده شد، ولی این موضوع آنقدرها هم تلخ و مهم نبود که خیلی‌ها حتی ماجرای فوت من را هم پیش کشیدند!

 

* خُب این بیماری تا چه حد جدی و خطرناک بود؟

من آدمی هستم که در هر شرایطی سعی می‌کنم از زندگی لذت ببرم. هر مشکلی هر چقدر هم که بزرگ و سخت باشد، حل شدن‌اش دست خود آدم‌هاست.

 

* خُب بعد از اینکه فهمیدی مشکل جسمی‌ات جدی است، چه تغییری در زندگی‌ات رخ داد؟ نگاهت به دنیا و زندگی تغییر کرد؟ هدف‌گذاری‌ات برای آینده‌ات چطور؟

ببین من دچار یک بیماری شده بودم که باید دوران نقاهت‌اش را پشت سر می‌گذراندم. تحت نظر بودم و هیچ تغییری در زندگی من رخ نداد. زندگی من طوری است که همیشه سعی دارم آن را به بهترین شکل بگذرانم. انرژی‌ای که در این مدت از طرف هوادارانم به سمت‌ام آمد، باعث شد خیلی روحیه بگیرم. اگر آنها نبودند، باور کنید خودم را می‌باختم. فقط به عشق هوادارانم مبارزه می‌کنم. همه‌چیز هم تحت کنترل است. خدا را شکر می‌کنم بابت این اتفاق و تغییر که باعث شد از این به بعد حواسم به خودم و و ضعیت سلامتی‌ام باشد.

 

* این ماجرا تغییری در رویه کاری‌ات به‌وجود آورد؟

نه. من تور کنسرت‌هایم را داشتم و مراحل درمانی‌ام را در این مدت طی کردم. دکترها هم وقتی می‌دیدند که تا این حد انرژی دارم، کارشان را بهتر پیش می‌بردند. همزمان روی آلبوم هم زوم کرده بودم. قرار بود تابستان منتشر شود که حتماً این اتفاق خواهد افتاد. منظورم این است که بیماری اصلاً باعث نشده از کارهایم عقب بیفتم.

 

* در مورد آینده چه فکری داری؟ در هر شرایطی باز هم قرار است از زندگی‌ات لذت ببری و در پی آرزوهایت باشی؟

ما ایرانی‌ها عادت داریم به شایعات دامن بزنیم. من کنسرت‌هایم را دارم و آلبومم را هم با قدرت منتشر می‌کنم. عمر دست خداست. من همه‌چیزم را از خدا دارم و باقی را هم به خودش سپرده‌ام. ولی باز هم تأکید می‌کنم. لطف طرفدارانم را در این اوضاع مساعد روحی و جسمی‌ام هرگز از یاد نمی‌برم. آنها باعث شدند که بتوانم سرپا بایستم.

 

 


کپی لینک کوتاه خبر: https://setareparsi.com/d/488jl4