به گزارش ستاره پارسی؛ بهاره کیانافشار زاده ۲۲ اردیبهشت ۱۳۶۲ است.بهاره کیانافشار ترانهسرا، بازیگر سینما و تلویزیون است.بهاره کیانافشار اهل ایران است.بهاره کیانافشار بازیگری را بهطور حرفهای از سال ۱۳۸۵ آغاز کرده است.بهاره کیانافشار بازیگری را به طورحرفه ایبا بازی در مجموعهٔ کلاه پهلوی در نقش «شادی مستشارنیا» با دوبلهٔ فریبا رمضان پور آغاز کرد.
در دوران دبیرستان دوست داشتم به مدرسه تئاتر و رشته هنر بروم ولی پدر و مادرم شدیدا مخالف بودند و مثل خیلی از پدر و مادرها دوست داشتند فرزندانشان پزشکی بخوانند.
در حالی که من هم اصلا علاقه ای به رشته های علوم تجربی نداشتم. بنابراین دیپلم ریاضی فیزیک گرفتم و در دانشگاه هم رشته فنی مهندسی خواندم.
شاعری
از سنین پایین بواسطه علاقه شخصى پدرم همیشه به شعر و ادبیات پارسی علاقه داشتم و دارم گهگاهی هم دستی بر قلم دارم و از چینش کلمات کنار هم لذت میبرم.
ترانه و متنهای ادبی را بسیار دوست دارم و خودم هم ترانه و متون ادبی می نویسم. آقای بهرام رادان ، پیش از اینکه بازیگر شوم از دوستان من بودند و پس از ورودم به دنیای بازیگری این دوستی بواسطه همکاری پررنگ تر شد او ترانه های مرا خواندند و از چهار، پنج تا از این ترانه ها در آلبومشان استفاده کردند.
شغل دوم
کار دکوراسیون و تبلیغات را که دو رشته مجزا هستند، به عنوان کسب درآمد دارم و خیلی در آنها فعال هستم ولی انگیزه ام برای زندگی و مسیر پیش روی بازیگری و تئاتر است.
درست است که بازیگری به شکل جدی را با بازی در سریال آغاز کردم اما انگیزه ام از بازیگر شدن، حضور روی صحنه تئاتر بوده و هست همچنان از بازی در تئاتر بیشترین لذت را می برم.
نحوی بازیگر شدن
کیان افشار فعالیت اش را با گروه تئاتر آزیتا حاجیان در ماه های اول سال 83 شروع کرد. سپس با معرفی تینا پاکروان (همکلاسی دوران دبیرستانش) به محمدرضا شریفی نیا باعث شد در سریال کلاه پهلوی بازی کند.
کیان افشار گفته است: من سال ۸۳ به پروژه کلاه پهلوی دعوت شدم. همان موقع هفت ماه بود که در گروه تئاتر خانم حاجیان تمرین می کردم. خانم پاکروان – که همکلاسی دوران دبیرستانم بودند – من را به آقای شریفی نیا معرفی کرد. همان یکی دو جلسه اول که رفتم سر صحنه کلاه پهلوی ، عوامل تصمیم گرفتند من نقش «شادی مستشارنیا» را بازی کنم. تیر ۸۵ بود که تصویربرداری کلاه پهلوی کلید خورد.
کیان افشار گفته است: از دوم دبستان تئاتر را شناختم و از آن سن تجربه اش کردم از همان موقع هم همیشه می گفتم، بزرگ شوم بازیگری را انتخاب می کنم و از همان زمان هم پدر و مادرم تمایلی به انتخابم نشان نمی دادند.
در دوران دبیرستان دوست داشتم به مدرسه تئاتر و رشته هنر بروم ولی پدر و مادرم شدیدا مخالف بودند و مثل خیلی از پدر و مادرها دوست داشتند فرزندانشان پزشکی بخوانند.
در حالی که من هم اصلا علاقه ای به رشته های علوم تجربی نداشتم. بنابراین دیپلم ریاضی فیزیک گرفتم و در دانشگاه هم رشته فنی مهندسی خواندم.
او گفته است: از آنجا که خانوادهام در دوران نوجوانی همیشه مخالف حضورم در دنیای تئاتر بود، عطش بازیگری در من بیشتر میشد. طبیعی است وقتی انسان را از چیزی منع کنند اتفاقا بیشتر به سمت آن جذب میشود؛ به خصوص اگر این مساله در نوجوانی اتفاق بیفتد چون در این سن همهمان کمی خودسر و کلهشق هستیم. (میخندد) راضی کردن خانوادهام برای ورود به دنیای بازیگری با سختی همراه بود و زمان زیادی برد اما خوشبختانه در نهایت توانستم راضیشان کنم؛ به شکلی که الان جزو حامیان و مشوقان اصلی من و بسیار همراه هستند و کارهایم را با علاقه پیگیری میکنند و حتی وقتی برخی پیشنهادها را رد میکنم میگویند: « اینقدر سخت نگیر » یا میگویند « بهاره چرا اینقدر کمکار شدهای؟ » (میخندد) من فکر میکنم اگر انسان اراده کند میتواند سرنوشتش را بهنفع آرزوهایش تغییر دهد.