فیلمهای ابرقهرمانی یکی از محبوبترین ژانرهای سینمایی هستند. این فیلمها اغلب شامل داستانهایی هستند که شخصیتهای اصلی آنها به دلیل قدرتهای فوقالعاده خود، ماموریتهایی را بر عهده میگیرند. این فیلمها شامل بسیاری از شخصیتهایی هستند که برای کاری مشترک یا مبارزه با تهدیداتی مانند خطرات جهانی، با هم متحد میشوند.
ابرقهرمانها طی دو دههی اخیر یک بخش اساسی از پاپ کالچر را تشکیل دادهاند. آنها در مدیومهای مختلف سرگرمی پررنگ شدند؛ انقدر پررنگ که گویا همواره در جدیدترین اخبار سینما و تلویزیون میشود اطلاعات تازهای راجع به پروژههای مختلف Marvel و DC را پیدا کرد. زومجی در جدیدترین مقالهی ردهبندی سینمایی خود به سراغ زیرژانر ابرقهرمانی رفته تا ۵۰ فیلم سینمایی را معرفی کند که هر دوستدار ابرقهرمانها حداقل یک بار باید آنها را دیده باشد. فراموش نکنیم که فهرست پیش رو با محوریت «سینمای ابرقهرمانی» آماده شد؛ به این معنی که رتبهی هر فیلم در مقاله قرار است جایگاه آن در زیرژانر نامبرده را نشان دهد. قطعا اگر فهرست سینمایی دیگری با همین ۵۰ فیلم طراحی شود که در اصل یک موضوع دیگر را بررسی میکند، رتبهها میتوانند متفاوت باشند. وقتی فیلم X در رتبهی N و فیلم Y در رتبهی N+1 فهرست «برترین فیلم های ابرقهرمانی تاریخ از نگاه ما» قرار دارد، فقط میشود نتیجه گرفت که ما فیلم X را در بستر سینمای ابرقهرمانی، یک پله بالاتر از فیلم Y میداند.
در بخشهای زیادی از این مقاله خبری از اسپویلهای داستانی نیست. ولی اگر بسیاری از فیلمهای معروف و محبوب حاضر در فهرست را ندیدهاید و هیچ شناختی از آنها ندارید، بهتر است که هنگام خواندن مطلب احتیاط به خرج دهید. چرا که در چند پاراگراف برای جلوگیری از به تکرار افتادن کلی متن راهی جز اشارهی مستقیم به چند رخداد داستانی وجود نداشت؛ تا مقاله بتواند بیشتر دربارهی نقاط قوت اساسی تعدادی از فیلمهای بزرگ اظهارنظر کند.
فیلم Ghost Rider
کارگردان: مارک استیون جانسون
نویسنده: مارک استیون جانسون
بازیگران: نیکلاس کیج، اوا مندس و سم الیوت
سال پخش: ۲۰۰۷
میانگین امتیازات Ghost Rider در IMDB: ۵/۲
اگر نیک کیج بازیگر گوست رایدر نبود، به احتمال زیاد امروز هیچکس آن دو فیلم Ghost Rider را به یاد نداشت؛ همانطور که اکثر تماشاگرها اصلا فیلم فاجعهبار Daredevil سال ۲۰۰۳ میلادی به کارگردانی مارک استیون جانسون را به یاد ندارند.
کاریزما انکارناپذیر کیج و جنونی که در فیلم Ghost Rider به چشم میآید، برای بسیاری از مخاطبهای امروز واقعا عجیب است. اصلا اگر در سال ۲۰۲۳ فیلم Ghost Rider را تماشا کنید، بهمعنی واقعی کلمه میفهمید که چهقدر به دوران متفاوتی تعلق دارد؛ بهگونهای که حتی تصور تولید چنین فیلمی در دنیای امروز سخت به نظر میرسد. هیچکدام از اینها قرار نیست وجود اشکالات پرشمار در فیلم Ghost Rider را انکار کنند. بااینحال هویت مشخص و پررنگ اثر که بخش زیادی از آن از نقشآفرینی کیج سرچشمه میگیرد، آن را تبدیل به یکی از فیلمهای بد دیدنی برای بعضی از مخاطبها کرده است.
فیلم Wonder Woman
کارگردان: پتی جنکینز
نویسنده: آلن هاینبرگ
بازیگران: گل گدوت، کریس پاین و رابین رایت
سال پخش: ۲۰۱۷
میانگین امتیازات Wonder Woman در IMDB: ۷/۴
در بیش از حد مورد ستایش قرار گرفتن پتی جنکینز از سوی برخی از رسانهها شکی وجود ندارد: همینطور در اسفناک بودن واندر وومن ۱۹۸۴. ولی فیلم Wonder Woman سال ۲۰۱۷ همچنان یک فیلم ابرقهرمانی قابل قبول است.
جنکینز تا امروز فقط سه فیلم بلند را کارگردانی کرده که از میان آنها واندر وومن، محصول سال ۲۰۱۷ بیشتر از همه مورد توجه تماشاگرها قرار گرفت. موفقیت این فیلم وقتی بیشتر به چشم میآید که به یاد بیاوریم DCEU طی سالهای ۲۰۱۶ و ۲۰۱۷ چهقدر وضع بدی داشت. فیلم Wonder Woman کار عجیبوغریبی نکرد، اما لبخند را روی لب تعدادی از تماشاگرها نشاند و از یک داستان رمانتیک برای پررنگ کردن ابرقهرمان خود بهره برد. استفادهی خوب از موسیقی در چند سکانس در ترکیب با قاببندیهای مناسب چند صحنهی اکشن هم باعث شد که خاطرهی خوبی از آن در ذهن بعضی از طرفدارهای دیسی ثبت شود.
فیلم The Rocketeer
کارگردان: جو جانستون
نویسندگان: دنی بیلسن و پل دمیو
بازیگران: بیلی کمبل، جنیفر کانلی و تیموتی دالتون
سال پخش: ۱۹۹۱
میانگین امتیازات The Rocketeer در IMDB: ۶/۵
این یکی را خیلیها بیشتر بهخاطر جسارتی که حدود سه دههی قبل به خرج داد، ستایش میکنند. The Rocketeer در دورانی روی پردههای نقرهای رفت که «سینمای ابرقهرمانی» عملا هنوز تعریف نشده بود.
انواعواقسام چالشهای اقتباس از روی کامیکها، برای سازندگان یک محصول سینمایی سال ۱۹۹۱ میلادی به مراتب ناشناختهتر و نگرانکنندهتر بودند. تازه این نگرانیها نیز درنهایت برای مدت قابل توجهی تبدیل به ناامیدی شدند. چرا که فروش سینمایی فیلم The Rocketeer نتوانست آن را به سود قابل توجهی برساند. اما The Rocketeer سرشار از انرژی خاص داستانهای به تصویر کشیدهشده در کتابهای کمیک ابرقهرمانی بود. همین حالا هم وقتی اثر مورد بحث را تماشا میکنیم، متوجه الهامگیری آن از نوع تصویرسازی کامیک و علاقهی سازندگان به منبع اقتباس میشویم.
فیلم Black Panther
کارگردان: رایان کوگلر
نویسندگان: رایان کوگلر و جو رابرت کول
بازیگران: چادویک بوزمن، مایکل بی. جردن و لوپیتا نیونگو
سال پخش: ۲۰۱۸
میانگین امتیازات Black Panther در IMDB: ۷/۳
رایان کوگلر در فیلم بلک پنتر سعی کرد بیش از توجه به الگوهای پرتکرار بسیاری از فیلمهای MCU، روی نمایش یک جامعهی خاص و محیطی ویژه وقت بگذارد.
طراحی لباس، طراحی صحنه، گریم و حتی موسیقی متن فیلم Black Panther در خدمت بردن مخاطب به واکاندا بودند؛ به جامعهای خیالی که با ترکیب الهام از سبک زندگی قبایل آفریقایی و داستانگویی علمی-تخیلی به وجود آمده است. در نتیجه فیلم طی بسیاری از دقایق به خود اجازه داد که شبیه چند فیلم دیگر دنیای سینمایی مارول نباشد؛ نکتهای که برای بسیاری از مخاطبها جالب و برای بسیاری از آنها بیش از حد اغراقآمیز بود. فارغ از ایرادات مختلف فیلم و دیدگاههای متفاوتی که راجع به نوع جهانسازی فیلم Black Panther وجود دارد، این اثر یکی از فیلمهای سه فاز نخست MCU است که زیر دستوپای پرخرجترین فیلمهای این دنیای سینمایی له و گم نشد.
فیلم Spider-Man 3
کارگردان: سم ریمی
نویسندگان: سم ریمی، ایوان ریمی و آلوین سارجنت
بازیگران: توبی مگوایر، کریستن دانست و جیمز فرانکو
سال پخش: ۲۰۰۷
میانگین امتیازات Spider-Man 3 در IMDB: ۶/۳
مثل قسمت سوم تعداد زیادی از سهگانههای دیگر، فیلم Spider-Man 3 سم ریمی طرفدارهای کمتری نسبت به فیلم Spider-Man 2 و فیلم Spider-Man دارد.
بااینحال من هیچوقت نتوانستم از آن متنفر باشم. آیا تعدد کاراکترها به داستانگویی اثر آسیب زد؟ بله. آیا برخی از شخصیتها عملا ربطی به نسخههای کامیکبوکیشان نداشتند و اصلا در حد و اندازهی آنها نبودند؟ بله. ولی بااینحال فیلم مرد عنکبوتی ۳ علاوهبر سکانسهای اکشن خوب، چند ایدهی داستانی حسابشده هم داشت. ونوم در داستانگویی ریمی عملا بهعنوان موجودی بیرونآمده از دل همهی احساسات منفی و افکار پلید خود پیتر پارکر معرفی شد. پیتر در طول فیلم مدام مشغول نبرد با بدترین ویژگیهای خودش بود. تازه او نهتنها باید میفهمید که اصلا خالی از نقص نیست، بلکه باید درک میکرد که واقعا توانایی و اجازهی قضاوت دشمن را نیز ندارد.
فیلم Iron Man 3
کارگردان: شین بلک
نویسندگان: شین بلک و درو پیرس
بازیگران: رابرت داونی جونیور، گوئینت پالترو و دان چیدل
سال پخش: ۲۰۱۳
میانگین امتیازات Iron Man 3 در IMDB: ۷/۱
عدهای ایدهی داستانی فیلم Iron Man 3 را بیش از حد پیش پا افتاده میدانند و عدهای میگویند در این اثر حداقل میتوانیم تاثیرگذاری ملموس یک کارگردان شناختهشده روی فیلمی پرخرج از یک دنیای سینمایی بزرگ را ببینیم.
شین بلک بهعنوان کارگردان بیشتر با دو فیلم جنایی کمدی پرمخاطب شناخته میشود؛ فیلم Kiss Kiss Bang Bang و فیلم The Nice Guys. در نتیجه یکی از آن فیلمسازهایی نیست که در اصل فقط با کمترین بودجهها و تیمهای بسیار کوچک فیلم میسازند، اما این وسط یک پروژهی استودیویی پرخرج هم دارند. البته که وقتی فعالیتهای وی بهعنوان بازیگر و نویسنده را نیز فهرست کنیم، کارنامهی هنری او شامل اسامی فیلمهای معروف بیشتری میشود. در این بین آشنایی بلک با تواناییهای اجرایی رابرت داونی جونیور هم تاثیر مثبت خاص خود را روی فیلم Iron Man 3 گذاشت. تلاش تونی برای خودشناسی دوباره، در فیلم Iron Man 3 کاری کرد که مرد آهنی با مقداری تغییر وارد فیلمهای بعدی MCU شود.
فیلم Thor: Ragnarok
کارگردان: تایکا وایتیتی
نویسندگان: اریک پیرسن، کریگ کایل و کریستوفر ال. یوست
بازیگران: کریس همسورث، تام هیدلستون و کیت بلانشت
سال پخش: ۲۰۱۷
میانگین امتیازات Thor: Ragnarok در IMDB: ۷/۹
تایکا وایتیتی که با فیلم Jojo Rabbit خیلیها را تحت تاثیر قرار داد و خیلیها را عصبانی کرد، بهترین فیلم تور را ساخته است. Thor: Love and Thunder بهعنوان دنبالهی این اثر هرگز موفق به تکرار موفقیتهای آن نشد، ولی هنوز هم Thor: Ragnarok سرگرمکنندهترین فیلم سینمایی Thor در نگاه بسیاری از تماشاگرها است.
تور: رگناروک در بسیاری از دقایق از لحن مشخصی بهره میبرد؛ درحالیکه تعداد زیادی از فیلمهای ابرقهرمانی با اقتباس نادرستِ داستانگوییهای مرسوم در کامیک، تبدیل به محصولات سینمایی بههمریخته و غیر قابل تحملی میشوند که انگار صرفا با چسبیدن چند کلیپ بیربط به هم ساخته شدهاند. تازه اکثر جوکهای Thor: Ragnarok هم برخلاف بسیاری از جوکهای دیگر فیلمنامههای MCU، به اندازهی لازم توانستند برای مخاطبِ هدف، خندهآور باشند.
فیلم Constantine
کارگردان: فرانسیس لارنس
نویسندگان: کوین برادبین و فرانک ای. کاپلو
بازیگران: کیانو ریوز، ریچل وایس و شایا لباف
سال پخش: ۲۰۰۵
میانگین امتیازات Constantine در IMDB: ۷
کنستانتین یکی از بهترین فیلمهای کیانو ریوز است. چون بدون دیالوگهای اضافی بارها به تواناییهای فیزیکی قابلتوجه او تکیه میکند. فیلم به شخصیت اصلی خود اجازه میدهد که خاکستری و به طرز عجیبی باورپذیر باشد؛ تا در این جهان فانتزی پرشده از شیاطینی که باید بهصورت مستقیم با آنها مبارزه کرد، مخاطب تلاش جان کنستانتین برای رستگاری و فاصله گرفتن از جهنم را ببیند. در این بین نقشآفرینی عالی ریچل وایس سبب میشود که کنستانتین بهتنهایی بار سکانسها را به دوش نکشد و شخصیت آنجلا نیز توجه بیننده را جلب کند.
وقتی قاببندیهای بسیار خوب، ترکیببندی فکرشدهی رنگهای صحنههای مختلف فیلم و جدیت آن در پرداختن به موضوعات فراطبیعی را میبینیم، فقط حسرت میخوریم که فرانسیس لارنس نتوانست با آزادی عمل بیشتر همان اثر بزرگسالانهای را بسازد که میخواست. تیم سازنده برای اینکه درجهی سنی PG-13 را دریافت کند، بسیاری از خواستههای خود را کنار گذاشت. چون در آن زمان ماجرا به شکلی نبود که یک استودیو دنبال خرج کردن ۱۰۰ میلیون دلار برای یک فیلم بزرگسالانه باشد. اما درنهایت تلاشها به جایی نرسیدند و فیلم به طرز عجیبی در گروه سنی R ردهبندی شد؛ تا نه درآمد بیشتر فیلمهای PG-13 را داشته باشد و نه آزادی عمل فیلمهای R.
فیلم Spider-Man: No Way Home
کارگردان: جان واتس
نویسندگان: کریس مککنا و اریک سامرز
بازیگران: تام هالند، ویلم دفو و اندرو گارفیلد
سال پخش: ۲۰۲۱
میانگین امتیازات Spider-Man: No Way Home در IMDB: ۸/۳
خواه یا ناخواه باید پذیرفت که تعداد قابل توجهی از پرفروشترین فیلمهای ابرقهرمانی بیشتر از اینکه فیلمهای سینمایی مهمی باشند، اتفاقات مهمی در صنعت سرگرمی به شمار میآیند.
وقتی از این نظر به فیلم Spider-Man: No Way Home نگاه کنیم، درک فروش بسیار زیاد و نمرات مردمی بسیار بالای آن اصلا سخت نیست. اسپایدرمنهایی که توسط بچههای نسلهای مختلف تماشا شدند، گرد هم میآیند. بازیگرهایی که هرکدام جامعهی طرفدارهای خود را دارند، در یک فیلم کنار هم قرار میگیرند. در همین حین فیلمنامهنویسها مطمئن میشود که به اندازهی لازم با دیالوگها مخاطب را به یاد خاطرات دوران تماشای فیلمهای قبلی مرد عنکبوتی بیندازد. این یک ترکیب برنده است. Spider-Man: No Way Home به خیلی از تماشاگرها دقیقا همانچیزی را داد که میخواستند. به همین خاطر تبدیل به یکی از موفقترین فیلمهای ابرقهرمانی شد.
فیلم Ant-Man
کارگردان: پیتون رید
نویسندگان: جو کرنیش، ادگار رایت، آدام مککی و پل راد
بازیگران: پل راد، مایکل داگلاس و اوانجلین لیلی
سال پخش: ۲۰۱۵
میانگین امتیازات Ant-Man در IMDB: ۷/۳
پل راد یکی از معدود بازیگرهای معروف و محبوب هالیوودی امروز محسوب میشود که هنوز اکثر افراد هیچ دلیلی برای دوست نداشتن او پیدا نکردهاند. در نتیجه انتخاب وی برای ایفای نقش یک پدر که باید از دختربچهی خود محافظت کند، یکی از تصمیمهای هوشمندانهی سازندگان دنیای سینمایی مارول بود.
مرد مورچهای در پشت صحنه ماجراهای زیادی را پشت سر گذاشت. احتمالا اگر برخی از اتفاقات رخ نمیدادند و بعضی از افراد خلاق از این اقتباس سینمایی جدا نمیشدند، فیلم انت من شانس قرارگیری در رتبههای بالاتر این فهرست را داشت. ولی اثر نامبرده با همهی اینها یک فیلم ابرقهرمانی قابل قبول از آب درآمد که هم مقداری به ابعاد احساسی شخصیت اصلی و هم از ماهیت علمی-تخیلی و ماجراجویانهی خود برای خلق لحظات سرگرمکننده بهره میبرد.
فیلم Chronicle
کارگردان: جاش ترنک
نویسنده: مکس لندیس
بازیگران: دین دیهان، الکس راسل و مایکل بی. جردن
سال پخش: ۲۰۱۲
میانگین امتیازات Chronicle در IMDB: ۷
فیلم Chronicle با پرداختن به چند جوان که قدرتهای خاصی را بهدست آوردند، از زاویهی دید منفی به این نوع از داستانها نگاه میکند.
جاش ترنک موقع ساخت این اثر بهشدت تحت تاثیر منابع الهام بزرگی همچون انیمه Akira بود. واضح است که Chronicle از نظر دستاوردهای هنری به آن اثر باشکوه نزدیک نمیشود، اما ماهیت ساختهی ترنک بهعنوان یک فیلم مستقل سبب شده که برای بسیاری از تماشاگرها بین بهترین فیلم های ابرقهرمانی قرار بگیرد. بالاخره اینجا با فیلمی سر و کار داریم که طی دوران قدرت گرفتن ابرقهرمانها در سینما، روی تاریک دسترسی داشتن به قدرتهای عجیب را نشان داد. در فیلم Chronicle سواستفاده از قدرت را میبینیم و استفادهی فیلمساز از دوربین روی دست، سیاهی انجام این کار را خیلی خوب نشان میدهد.
فیلم X2: X-Men United
کارگردان: برایان سینگر
نویسندگان: مایکل دووگرتی، دن هریس و دیوید هیتر
بازیگران: هیو جکمن، پاتریک استوارت و ایان مککلن
سال پخش: ۲۰۰۳
میانگین امتیازات X2: X-Men United در IMDB: ۷/۴
یکی از اولین نمونههای ساخت فیلم ابرقهرمانی موفق با چندین و چند شخصیت متفاوت. برایان سینگر که نام او را دوباره در یکی از رتبههای بالاتر این فهرست بهترین فیلم های ابرقهرمانی تاریخ هم خواهید دید، در X2: X-Men United یک اثر با موضوع کلی مشخص را به مخاطبها تحویل داد. در نتیجه وجود چند شخصیت معروف در فیلم کاری نکرد که X2 پراکنده و غیرمتمرکز به نظر برسد.
تمرکز نسبی فیلمنامه روی شخصیت ولورین در نوع خود روی حفظ حسوحال کلی فیلم در اکثر دقایق تاثیر مثبت داشت، اما به جز او هم کاراکترهایی در قصه حضور دارند که تماشاگر میتواند به دغدغههای شخصی آنها اهمیت دهد. تازه X2: X-Men United بهعنوان یک دنباله هم قابلتوجه است. چون نکات مثبت فیلم قبلی را پررنگ کرد و با پرداختن به نزاع انسانها با میوتنتها، از لحاظ تماتیک داستان فیلم X-Men را ادامه داد.
فیلم Captain America: Civil War
کارگردانها: آنتونی روسو و جو روسو
نویسندگان: کریستوفر مارکوس و استیون مکفیلی
بازیگران: کریس ایوانز، رابرت داونی جونیور و اسکارلت جوهانسون
سال پخش: ۲۰۱۶
میانگین امتیازات Captain America: Civil War در IMDB: ۷/۸
قبل از اینکه دو فیلم بسیار پرخرج اونجرز به روسوها سپرده شود، آنها فیلمی را کارگردانی کردند که تعداد کاراکترهایش کم از انتقامجویان نداشت.
کاپیتان آمریکا: جنگ داخلی بهنوعی اولین فیلم غیر اونجرز دنیای سینمایی مارول است که نشان داد MCU به نقطهای رسیده است که میخواهد در انواعواقسام فیلمهای خود تعداد زیادی از کاراکترها را کنار هم قرار دهد؛ تا بیشتر مشغول شرح و بسط دادن همزمان آنها و گسترش دنیای سینمایی باشد. نتیجه اثری بود که با معرفی بلک پنتر و اسپایدرمن MCU، فاز ۳ دنیای سینمایی مارول را کلید زد. نمیتوان رنج بردن Captain America: Civil War از قصهگویی عجولانه در چند بخش و پیدا بودن دست نویسندگان در به جان هم انداختن شخصیتها طی این فیلم را انکار کرد، ولی سکانسهای مبارزهای آن انقدر جذاب بودند که در سال ۲۰۱۶ واقعا طرفدارها را ناامید نکردند.
فیلم Zack Snyder's Justice League
کارگردان: زک اسنایدر
نویسنده: کریس تریو
بازیگران: بن افلک، هنری کویل و ری فیشر
سال پخش: ۲۰۲۱
میانگین امتیازات Zack Snyder's Justice League در IMDB: ۸
لیگ عدالت، نسخهی زک اسنایدر. این فیلم ۴ ساعتی که پس از سالها درخواست بیوقفهی طرفداران دوآتشهی اسنایدر بالاخره تکمیل و پخش شد، هرچه نباشد حتما از فیلم Justice League سال ۲۰۱۷ بهتر است. این حقیقت کاری نمیکند که فیلم Zack Snyder's Justice League خالی از ایراد باشد، اما تفاوت بین آنها را به شکل ملموس نشان میدهد.
Zack Snyder's Justice League به نظر افراد متنفر از اسنایدر، بیش از حد ستایش شد. همزمان خیلیها هستند که برای قرار دادن آن بین بهترین فیلم های ابرقهرمانی درنگ نمیکنند. جدا از هر نظر مثبت یا منفی، استقبال طرفدارها از اثر نشان داد که گاهی دخالت استودیو در پروژهی سینمایی چهقدر فیلم را بیهویت میکند. در لیگ عدالت اسنایدر، کارگردان مشغول تلاش برای روایت داستان این ابرقهرمانها در قامت شخصیتهای اسطورهای است؛ فارغ از اینکه چهقدر در انجام کار موفق میشود یا شکست میخورد. اما وقتی لیگ عدالت ۲۰۱۷ را میدیدیم، مشخص نبود که اصلا آن فیلم بینظم میخواست چه غلطی کند؛ باز هم فارغ از اینکه آیا اصلا به هدفش رسید یا نه.
فیلم The Mask
کارگردان: چاک راسل
نویسنده: مایک ورب
بازیگران: جیم کری، کامرون دیاز و پیتر گرین
سال پخش: ۱۹۹۴
میانگین امتیازات The Mask در IMDB: ۶/۹
اجرای عالی جیم کری در فیلمی که اصلا از جنس کمدی خود خجالت نمیکشید، ماسک را تبدیل به یکی از آثار اغراقآمیز به یاد ماندنی کرد؛ یکی از آن فیلمهایی که شاید اگر امروز اکران میشد، برچسبهای زیادی میخورد و به تندی مورد نقد قرار میگرفت. The Mask نهتنها خودش را خیلی خوب میشناسد، بلکه اصلا نمیخواهد وانمود کند که چیزی غیر از یک کمدی فانتزی سرگرمکننده و عجیب است.
بامزگی کمدیهای فیزیکی فیلم که با ترکیب حالات چهرهی کری و جلوههای ویژهی خندهآور به وجود آمدند، انکارناپذیر است؛ همینطور جالب بودن تضاد بین شخصیت عادی استنلی و رفتارهای او پس از گذاشتن ماسک. این شکل از سرگرمکنندگی برای مخاطب نهتنها بعد از سالها همچنان فیلم The Mask را در نوع خود خاص و بین بهترین فیلم های ابرقهرمانی نگه داشته، بلکه آن را به سطحی از جذابیت رساند که مزخرفاتی همچون Venom: Let There Be Carnage آرزوی رسیدن به آن را به گور میبرند.
فیلم Iron Man
کارگردان: جان فاورو
نویسندگان: مارک فرگس، هاوک اتسبی، آرت مارکوم و مت هالووی
بازیگران: رابرت داونی جونیور، جف بریجز و گوئینت پالترو
سال پخش: ۲۰۰۸
میانگین امتیازات Iron Man در IMDB: ۷/۹
بازتعریف رابرت داونی جونیور بهعنوان بازیگری که تماشاگرها شیفتهی تماشای او میشوند. تکان دادن هالیوود. شروع مسیری که مارول با حرکت در آن، استودیوهای زیادی را سالها گیجومنگِ تلاش برای ساخت دنیاهای سینمایی کرد.
فرقی نمیکند که از MCU متنفر باشید یا خودتان را یکی از عاشقان دنیای سینمایی مارول بدانید. در هر حالت به هیچ عنوان نمیتوان سالها تاثیرگذاری پررنگ این مجموعه روی سیستم فیلمسازی عامهپسندانه را انکار کرد. عجیبتر اینجا است که ۱۵ سال بعد از اکران فیلم Iron Man، هنوز حتی یک دنیای سینمایی دیگر را ندیدهایم که به اندازهی MCU پول چاپ کرده باشد. پرداختن به دلایل سالها موفقیت کوین فایگی و تیم او در Marvel Studios از حوصلهی این مطلب خارج است. اما یک حقیقت را نباید از یاد برد: آن موفقیت از جایی سر و شکل گرفت که در انتهای فیلم Iron Man جان فاورو، رابرت داونی جونیور گفت «من آیرن من هستم» و مخاطب یاد گرفت که باید منتظر برگشت او بماند.
فیلم Big Hero 6
کارگردانها: دن هل و کریس ویلیامز
نویسندگان: جردن رابرتز، رابرت ال. بیرد و دن گرسن
بازیگران: اسکات ادسیت، رایان پاتر و دنیل هنی
سال پخش: ۲۰۱۴
میانگین امتیازات Big Hero 6 در IMDB: ۷/۹
اختراع فناوری پیشرفته توسط پسربچهی نابغه، دستوپنجه نرم کردن با غم از دست دادن عضوی مهم از خانواده، پیدا کردن دوستهای جدید و تشکیل گروه برای شکست دادن افراد بدجنس. همهی اینها را در انیمیشنهای زیادی دیدهایم.
ایدههای اصلی انیمیشن Big Hero 6 عجیب و منحصربهفرد نیستند، اما اجرای بسیار خوب طرح کاری کرد که خیلیها موقع دیدن آن باز هم از این ایدههای محبوب و آشنا لذت ببرند. Big Hero 6 همانطور که از اسم شخصیت اصلی پیدا است، بهشدت تحت تاثیر انیمهها قرار دارد. دیزنی در انیمیشن مورد بحث با پرداختن به احساسات چند جوان و نوجوان فرصت جذب بینندگان زیادی را بهدست آورد و با نشان دادن دوستی و همکاری موفقیتآمیزشان، آن بینندگان را حسابی سرگرم کرد. در مرکز کشش فیلم برای تماشاگر، یک ربات تپل سفید مهربان به نام بیمکس قرار دارد که طی چند سکانس عدهای را میخنداند و جایی دیگر باعث بغض کردن گروهی از مخاطبها میشود.
فیلم V for Vendetta
کارگردان: جیمز مکتیگو
نویسندگان: لیلی واچوفسکی و لانا واچوفسکی
بازیگران: ناتالی پورتمن، هوگو ویوینگ و استیون ری
سال پخش: ۲۰۰۵
میانگین امتیازات V for Vendetta در IMDB: ۸/۲
همانطور که در ابتدای مقاله گفتم، ردهبندی انجامشده توسط تیم تحریریه زومجی فقط میخواست جایگاه هر فیلم در سینمای ابرقهرمانی و نقش اثر در این زیرژانر را مشخص کند. قطعا اگر بدون درنظرگرفتن چارچوبهای مشخصشده بهدنبال ردهبندی کلی همین ۵۰ فیلم سینمایی باشیم، اقتباس بسیار خوب از روی رمان گرافیکی عمیق و درخشان V for Vendetta بسیار بهتر از چند فیلم قرارگرفته در رتبههای بالاتر فهرست «بهترین فیلم های ابرقهرمانی تاریخ» است.
V for Vendetta داستان ایستادن دربرابر ستم را به شکلی تکاندهنده روایت میکند؛ در جهانی که هر شخص باید سختیهای زیادی را متحمل شود تا به جایگاه ایستادگی مقابل سیاهیهای آن برسد. در این جهان، ابرقهرمان هرگز توانایی و فرصت لذت بردن از ابرقهرمان بودن را ندارد. او فقط میتواند یک پرچم باشد؛ پرچمی که دیگران هم یک روز آن را بهدست میگیرند. او فقط میتواند آموزش دهد، بدون اینکه هویت خود بهعنوان آموزگار را با دانشآموز به اشتراک بگذارد. فقط میتواند انفجار باشد؛ نه برای نابود کردن همهی ستونهای ستمکاری، بلکه برای اینکه دیگران با شنیدن صدای انفجار کمی به این طرف و آن طرف نگاه کنند تا بفهمند چرا باید با هم مقابل سیاهی بایستند.
فیلم Avengers: Endgame
کارگردانها: جو روسو و آنتونی روسو
نویسندگان: کریستوفر مارکوس و استیون مکفیلی
بازیگران: بردلی کوپر، بری لارسون و جاش برولین
سال پخش: ۲۰۱۹
میانگین امتیازات Avengers: Endgame در IMDB: ۸/۴
امکان ندارد که فهرست بهترین فیلم های ابرقهرمانی تاریخ بدون پرفروشترین فیلم ابرقهرمانی تاریخ تشکیل شود؛ اثری که اگر خود شرکت Disney مجددا آواتار را اکران نمیکرد، همچنان پرفروشترین فیلم سینمایی تاریخ بدون احتساب نرخ تورم به حساب میآمد.
در سال ۲۰۱۹ میلادی و زمانیکه فیلم Avengers: Endgame اکران شد، رسانهها در داغترین اخبار سینما و تلویزیون میگفتند این اثر رکوردهایی را از نظر فروش شکسته است که اصلا معلوم نیست بعضی از آنها دوباره چه زمانی شکسته میشوند. همین امروز هم بسیاری از آن رکوردها دستنخورده باقی ماندهاند. مارول به آمار و ارقام درخشان فروش عجیبوغریب بزرگترین فیلم ابرقهرمانی خود افتخار میکرد. کوین فایگی حتی عملا گفت که سکانس باز شدن پورتالها در اونجرز اندگیم همان دستاوردی بود که از سالها کار در صنعت سینما میخواست. بااینحال به خاطر ابعاد عجیبوغریب موفقیت، مارول طی سالهای بعد از اونجرز اندگیم بیشتر به جملات مربوطبه «رکوردشکنیهای شاید تکرارناشدنی آن» فکر کرد. نکند بعد از رسیدن به اوج، راهی به جز پایین رفتن نباشد؟
فیلم Megamind
کارگردان: تام مکگرث
نویسندگان: الن اسکولکرفت و برنت سیمنز
بازیگران: ویل فرل، تینا فی و جونا هیل
سال پخش: ۲۰۱۰
میانگین امتیازات Megamind در IMDB: ۷/۳
مگامایند را میشود یک طعنهی خندهآور و جالب به کامیکها و فیلمهای سوپرمن دانست. تعارفی نداریم. برای مخاطب امروز، به سخره گرفتن ایدهی افتادن یک شخص بسیار خوب و قدرتمند از آسمان کار سختی نیست. برگ برندهی انیمیشن Megamind این است که به شکل حسابشده با الگوهای کلیشهای سینمای ابرقهرمانی شوخی میکند؛ درحالیکه روی شخصیت اصلی و خاص خود نیز وقت میگذارد.
داستان یک ابرشرور که از بیحوصلگی یک ابرقهرمان جدید میسازد، ذاتا تعداد زیادی از فیلمهای ابرقهرمانی بعد از Megamind مثل Avengers: Age of Ultron را نیز مسخره کرده است. وقتی آن ابرقهرمان ساختگی تبدیل به یک فرد شرور میشود و ابرشرور قصه باید در نقش ابرقهرمان جلوی او را بگیرد، انیمیشن Megamind با طنز بیرحمانه داستانهای چندخطی مرسوم سینمای ابرقهرمانی را زیر سؤال میبرد. اما Megamind به این دلیل اکنون بین بهترین فیلم های ابرقهرمانی قرار دارد که همهی این کارها را بعد از سرگرمکننده بودن انجام میدهد. حتی اگر مخاطب هیچ اهمیتی به طعنهها ندهد و برای مثال در عمرش داستان سوپرمن را نخوانده باشد هم این یک انیمیشن علمی-تخیلی بامزه است.
فیلم X-Men: First Class
کارگردان: متیو وان
نویسندگان: اشلی ادوارد میلر، زک استنتز، جین گولدمن و متیو وان
بازیگران: جیمز مکآووی، مایکل فاسبندر و کوین بیکن
سال پخش: ۲۰۱۱
میانگین امتیازات X-Men: First Class در IMDB: ۷/۷
متیو وان با کارگردانی X-Men: First Class موفق به ارائهی پیشدرآمدی بسیار خوب برای یک سری فیلم جذاب شد؛ همان کاری که موقع تلاش برای انجام آن در مجموعهی کینگزمن با سر به دیوار خورد.
X-Men: First Class بدون شک یک پیشدرآمد بسیار خوب به شمار میآید، اما هیچ مشکلی برای ایستادن روی پای خود ندارد. افرادی که فیلمهای X-Men را تماشا کرده بودند، اینجا از تماشای داستان تبدیل شدن اریک به مگنیتو و چارلز اگزاویر به پروفسور ایکس لذت بردند. اما اگر یک نفر بدون به خاطر داشتن فیلمهای دیگر ایکس-من هم سراغ اثر مورد بحث میرفت، از آن لذت میبرد. چون روابط شخصیتها، پیچشهای داستانی، قرارگیری چالشهای بزرگ در مقابل کاراکترها و همینطور نقشآفرینیهای اکثر بازیگرها انقدر قابل ستایش هستند که First Class برای تبدیل شدن به یکی از بهترین فیلم های ابرقهرمانی نیازی ندارد خودش را مدام به مجموعهای از فیلمها بچسباند.
فیلم The Avengers
کارگردان: جاس ویدون
نویسنده: جاس ویدون
بازیگران: ساموئل ال. جکسون، رابرت داونی جونیور و جرمی رنر
سال پخش: ۲۰۱۲
میانگین امتیازات The Avengers در IMDB: ۸
جاس ویدون تنها فیلمساز کنسلشدهی حاضر در این فهرست نیست. از قضا مثل یکی دیگر از کارگردانهای معروف سینمای ابرقهرمانی که هالیوود احتمالا دیگر به او هم اجازهی ساخت هیچ فیلم بزرگی را نمیدهد، ویدون دستاوردهایی داشت که لابهلای شلوغیهای چند سال اخیر گم شدهاند؛ میان اونجرزهای شلوغتر و پرخرجتر.
تماشاگر امروز شاید باور نکند که در سال ۲۰۱۲ میلادی، ابعاد فیلم The Avengers و تعداد شخصیتهای معروف آن دیوانهوار به نظر میآمد. ایستادن تور، ناتاشا رومانوف، کاپیتان آمریکا، مرد آهنی، هالک و هاکآی درکنار یکدیگر برای مقابله با تهدید بزرگ فضایی، در آن دوران انقدر برای خیلیها تازگی داشت که اگر درست اجرا نمیشد، شاید بسیاری از اتفاقات دیگر هم در سینمای ابرقهرمانی رخ نمیدادند. البته که جاس ویدون با انجام کارهای تأثیرگذار در دنیای سرگرمی که بعدا مورد قضاوت منفی قرار میگیرند یا در اذهان عمومی کمرنگ میشوند، غریبه نیست. بالاخره سریال Buffy the Vampire Slayer نیز به کارنامهی هنری همین فرد تعلق دارد.
فیلم Avengers: Infinity War
کارگردانها: آنتونی روسو و جو روسو
نویسندگان: کریستوفر مارکوس و استیون مکفیلی
بازیگران: کریس همسورث، کریس ایوانز و کریس پرت
سال پخش: ۲۰۱۸
میانگین امتیازات Avengers: Infinity War در IMDB: ۸/۴
مردم اصلا بدشان نمیآید که هر از چندگاهی شکست ابرقهرمانها را ببینند. یکی از قویترین ابزارهای قصهها برای درگیر کردن مخاطب چیزی نیست جز به چالش کشیدن شدید قهرمان. ما در زندگی به چالش کشیده میشویم و بارها شکست میخوریم. در نتیجه دوست داریم که قهرمانها هم فقط مدام مشغول جشن گرفتن پیروزیهایشان نباشند و مزهی زمین خوردن را بچشند.
ابرقهرمانهای قدرتمند دنیای سینمایی مارول حداقل هیچوقت طی سه فاز نخست دنیای سینمایی مارول، به اندازهی دقایق پایانی Avengers: Infinity War شکست نخوردند. مسئلهی اصلی این است که فیلم با همین شکست به پایان رسید. این یکی از آن شکستهایی نبود که به عادت سینمای ابرقهرمانی چند دقیقهی بعد به سرعت جای خود را به پیروزی میدهند. وقتی فیلم Avengers: Infinity War پخش شد و هنوز اطلاعات دقیقی دربارهی اندگیم نداشتیم، خیلیها لحن بخشهای کلیدی اینفینیتی وار را ستودند؛ مخصوصا به خاطر اینکه شکست ابرقهرمانها به شکل ناگهانی رقم نخورد، بلکه آنها پس از تلاشهای فراوان، برنامهریزی و نزدیک شدن به برد، جدیجدی باختند.
فیلم The Batman
کارگردان: مت ریوز
نویسندگان: مت ریوز و پیتر کریگ
بازیگران: رابرت پتینسون، زوئی کراویتز و پل دینو
سال پخش: ۲۰۲۲
میانگین امتیازات The Batman در IMDB: ۷/۸
مت ریوز کارگردان محترمی است. او چند سال قبل با کارگردانی فیلم War for the Planet of the Apes نشان داد که سینمای بلاکباستری را بهعنوان راهی برای ارائهی محتوای قابلتوجه به مخاطب میشناسد؛ درحالیکه سعی میکند اهمیت سرگرمکنندگی اثر را هم فراموش نکند.
The Batman از همان سکانس آغازین با تاکید روی سه نکته شروع میشود. اول از همه جدیت فیلمساز در قاببندیهای بعضا غیرمنتظره را میبینیم؛ تصویرسازیهایی که بهلطف فیلمبرداری بسیار خوب گرگ فریزر، تعدادشان در فیلم کم نیست. نکتهی دوم تلاش فیلمساز برای پرداختن بیشتر به وجهههایی از بتمن همچون کارآگاهی است که از نگاه او قبلا کمتر طی اقتباسهای لایواکشن مورد توجه قرار گرفتهاند. سپس الهامگیریهای پرشمار کارگردان از آثار تحسینشدهی مختلف به چشم میآید؛ نکتهای که باعث شد خیلیها از یافتن ایستراگهای فیلم و موشکافی آنها لذت ببرند.
فیلم The Crow
کارگردان: الکس پرویاس
نویسندگان: دیوید جی. شاو و جان شرلی
بازیگران: برندون لی، ارنی هادسن و مایکل وینکات
سال پخش: ۱۹۹۴
میانگین امتیازات The Crow در IMDB: ۷/۵
حادثهی دلخراش شلیک گلوله به سمت برندون لی که باعث مرگ او در سن ۲۸سالگی شد، انقدر دلخراش است که بسیاری از نظرات در رابطه با فیلم The Crow را تحت تاثیر خود قرار داد. او به مانند پدرش در جوانی از دنیا رفت.
وقتی جزئیات هنر او بهعنوان یک بازیگر را در فیلم میبینیم، بیشتر از درگذشت زودهنگام وی ناراحت میشویم. زمانیکه داستان فانتزی با محوریت بازگشت یک نفر از مرگ به زندگی برای انتقامجویی روایت میشود، بخش زیادی از قوی یا ضعیف بودن روایت بر دوش شخصیت اصلی است. چون مخاطب باید میان همهی تصویرسازیهای تخیلی و نورپردازیهای اغراقآمیز، انقدر مجذوب کاراکتر شده باشد که ماجرای انتقام او را با جدیت دنبال کند؛ تا ازطریق دنبال شخصیت، مشغول حرکت در دنیای فانتزی فیلم شود و ابعاد گوناگون آن را ببیند. برندون لی همواره کشش مورد نیاز اثر را به قابهای مختلف آن داد. وقتی او در دل تاریکی کمین کرده تا آمادهی شکار باشد، بیننده چشم از جهان پر از سایهی فیلم برنمیدارد.
فیلم Watchmen
کارگردان: زک اسنایدر
نویسندگان: دیوید هیتر و الکس سه
بازیگران: جفری دین مورگان، متیو گود و بیلی کروداپ
سال پخش: ۲۰۰۹
میانگین امتیازات Watchmen در IMDB: ۷/۶
واچمن حدود ۱۴ سال قبل با سکانسهای بزرگسالانه، لحن پرشده از ناامیدی، تصاویر درآمده از رمان گرافیکی و استفادههای نامرسوم از چند قطعه موسیقی، انقدر دور از اکثر آثار سینمای ابرقهرمانی بود که به فروش زیادی نرسید. این همه سال بعد، هنوز هم واچمن وصلهای ناجور برای جریان غالب سینمای ابرقهرمانی مانده؛ یک وصلهی ناجور قابل اعتنا که البته هم شدیدا مدیون شاهکار آلن مور است و هم بهصورت کامل به منبع اقتباس وفادار نماند.
برخی از تماشاگرها فقط همینقدر اسنایدر را میپذیرند که با Zack Snyder's Justice League کنار بیایند. بعضی از طرفدارهای او میگویند مردم از زمان اکران مرد پولادین قدر او را نمیدانند. تعدادی از طرفدارهای دوآتشه، اثری همچون فیلم Army of the Dead را هم فقط به باد ستایش میگیرند. اگر نوبت به سهآتشهها برسد، طوری از فیلم خراب Batman v Superman: Dawn of Justice دفاع میکنند که عدهای به جنون میرسند. بهترین راهحل برای برقراری صلح بین همهی آنها را میتوان تماشای فیلم Watchmen و پذیرفتن برتری آن نسبت به همهی آثار دیگر اسنایدر دانست. اقتباس سینمایی واچمن بدون نقص نیست، اما همان افتتاحیهی قوی آن انقدر دهنکجی تندی به بسیاری از فرمولهای مضحک فیلمهای ابرقهرمانی سطح پایین دارد که بتوان بهخاطرش کارگردان را تشویق کرد.
فیلم Unbreakable
کارگردان: ام. نایت شیامالان
نویسنده: ام. نایت شیامالان
بازیگران: بروس ویلیس، ساموئل ال. جکسون و رابین رایت
سال پخش: ۲۰۰۰
میانگین امتیازات Unbreakable در IMDB: ۷/۳
دیوید دان تنها بازماندهی تصادف وحشتناک قطار است؛ تصادفی که زنده ماندن در آن به خودی خود شکبرانگیز به نظر میرسد. دان نهتنها از تصادف جان سالم به در برد، بلکه حتی یک خراش هم برنداشت. مردم برای توصیف چنین اتفاقی اصلا از واژهی معجزه استفاده نمیکنند، بلکه به فرد و همهی گفتههای او مشکوک میشوند.
Unbreakable طی دقایق آغازین به ما حجم زیادی از اطلاعات را میدهد که نمیدانیم دقیقا باید با آنها به چه نتیجهای برسیم. سپس فیلم همزمان با جلو بردن طبیعی قصه اجازه میدهد که تکههای پازل کنار یکدیگر قرار بگیرند. ناگهان به خودمان میآییم و میبینیم تصویر نهایی تشکیلشده در پازل، یک فیلم ابرقهرمانی اورجینال است. این اثر ام. نایت شیامالان در حالی یکی از بهترین فیلم های ابرقهرمانی تاریخ به شمار میآید که نه از روی کامیک اقتباس شد و نه تصاویر و ویدیوهای تبلیغاتی رسمی آن رنگوبویی از سینمای ابرقهرمانی سالهای اخیر را داشتند.
فیلم Batman
کارگردان: تیم برتون
نویسندگان: سم هم و وارن اسکارن
بازیگران: مایکل کیتون، جک نیکلسون و کیم بیسینگر
سال پخش: ۱۹۸۹
میانگین امتیازات Batman در IMDB: ۷/۵
در دنیای مرغهای مقلد، تو تیم برتون باش؛ تا حتی وقتی بیشتر از سه دهه از اکران اثر گذشت، همه به محض دیدن آن بفهمند که توسط کارگردان فیلمهای ادوارد دستقیچی و سوئینی تاد ساخته شده است.
قدرت گرفتن بسیار زیاد استودیوها در سینمای ابرقهرمانی با گذر زمان کاری کرد که برنامههای داستانی طراحیشده توسط تیمهای مدیریت، جای بسیاری از خلاقیتورزیهای شخصی فیلمسازها را بگیرند. امروز به خودمان میآییم و میبینیم طی سالهای اخیر، پیدا کردن چند فیلم ابرقهرمانی که هنر نویسنده و کارگردان در آنها دیده شود، کار آسانی نیست. چون بسیاری از آثار پرخرج انقدر پیرو فرمولها شدهاند که شاید تولید آنها توسط ماشین هم آسیب زیادی به ماهیتشان نزند. در چنین شرایطی به گذشته سر میزنیم و فیلم Batman تیم برتون را میبینیم؛ بهعنوان یک فانتزی که از طراحی وسایل نقلیهی آن تا نوع اجرای بازیگر اصلی، متعلق به سینمای تیم برتون است. راستی سینما چهقدر خوششانس بود که یک روز مایکل کیتون و جک نیکلسون در دو مقام خفاش شبهای گاتهام و جوکر جلوی یکدیگر ایستادند.
فیلم Dredd
کارگردان: پیت تراویس
نویسنده: الکس گارلند
بازیگران: کارل اربن، اولیویا ترلبی و لینا هیدی
سال پخش: ۲۰۱۲
میانگین امتیازات Dredd در IMDB: ۷/۱
اگر فیلم ۲۸ روز بعد، فیلم Ex Machina، فیلم Annihilation یا مینیسریال Devs را دوست دارید، الکس گارلند بهعنوان یک نویسنده و کارگردان موفق به جلب توجهتان شده است. در این صورت اصلا نباید Dredd، یکی از بهترین فیلم های ابرقهرمانی را از دست بدهید؛ مخصوصا به این خاطر که نقش او در تولید اثر مورد بحث حتی بیشتر از حد و اندازهی بود که در نگاه اول به نظر میرسد.
دِرِد داستان تلاش مامور قدرتمند قانون برای نابود کردن زنی را روایت میکند که در یک پادآرمانشهر پرشده از آدمهای بدبخت، با نوعی از مواد مخدر جنونآمیز خیلیها را بندهی خود کرده است. او داخل یک برج بهشدت محافظتشده سکونت دارد و جاج درد با نقشآفرینی کارل اربن (بیلی بوچر مهربان خودمان!) اگر میخواهد وی را نابود کند، باید طبقه به طبقه بالا برود. در این مسیر کاساندرا اندرسون، مامور تازهکار با دِرِد همراه میشود. جنس ارتباط آنها یکی از عوامل جذابیت فیلم Dredd است. خلاصه اگر اکشن جنایی علمی-تخیلی بهدردبخور میخواهید، حدود ۹۰ دقیقه از وقتتان را به دیدن فیلم Dredd اختصاص دهید.
فیلم Incredibles 2
کارگردان: برد برد
نویسنده: برد برد
بازیگران: کریگ تی. نلسن، باب ادنکیرک و ساموئل ال. جکسون
سال پخش: ۲۰۱۸
میانگین امتیازات Incredibles 2 در IMDB: ۷/۶
یکی از مهمترین اتفاقاتی که میتواند بعد از پخش یک دنبالهی سینمایی رخ دهد، این است که طرفدارهای قدیمی بگویند ارزش صبر را داشت. هرچهقدر مدتزمان صبر برای از راه رسیدن دنباله طولانیتر باشد، کار تیم سازنده برای دریافت این واکنش مثبت از سوی بینندگان سختتر است.
بِرَد بِرد با انیمیشن شگفتانگیزان ۲ به سالها انتظار طرفدارهای قدیمی که منتظر ادامهی داستان خانوادهی پار، پاسخ داد. از یک طرف موضوع داستانی فیلم با پرداختن به تلاش هلن برای بهتر کردن نظر مردم راجع به ابرقهرمانها، در مسیر بحثهای مطرحشده توسط قسمت اول جلو میرود. از آن سو سپرده شدن وظیفهی بزرگ کردن بچهها به باب، هم موقعیتهای طنزآمیز را به وجود میآورد و هم به شکل ملموس، نقش خانواده را در داستان پررنگ میکند؛ درحالیکه قصههای ابرقهرمانی در سینمای بلاکباستر معمولا وقتی برای درنظرگرفتن تاثیر این اتفاقات روی خانواده و نمایش شکنندگی و پویایی ارتباط پدر و مادر با بچهها ندارند.
فیلم Blade II
کارگردان: گیرمو دل تورو
نویسنده: دیوید اس. گویر
بازیگران: وسلی اسنایپس، کریس کریستوفرسون و نورمن ریداس
سال پخش: ۲۰۰۲
میانگین امتیازات Blade II در IMDB: ۶/۷
شاید شنیده باشید که وقتی پیشنهاد کارگردانی فیلم هری پاتر و زندانی آزکابان به آلفونسو کوارون داده شد، او با مشورت گیرمو دل تورو قبول کرد که سومین فیلم Harry Potter را بسازد. وقتی به موفقیت دل تورو در ساخت فیلم Blade 2 نگاه میکنیم، تعجبی ندارد که وی به یک فیلمساز مکزیکی دیگر پیشنهاد داد شانس تاثیرگذاری روی یک مجموعهی معروف و محبوب را از دست ندهد.
تعداد قابل توجهی از آثار قرارگرفته در فهرست بهترین فیلم های ابرقهرمانی، توسط کارگردانهای ویژهای ساخته شدند که یک روز خیلیها اصلا فکر نمیکردند آنها قصد فعالیت در این زیرژانر را دارند. بلید ۲ همانقدر که ابرقهرمانی است، هیولایی به شمار میآید. از آنجایی که دل تورو رابطهی صمیمانهای با هیولاها دارد، انتخاب او برای این فیلم ایدهآل بود. چرا که قصه رسما با تمرکز روی همکاری بلید با خونآشامها جلو میرود؛ هیولاهایی که شکارچی قبلا فقط برای شکار آنها برنامهریزی میکرد. راستی درکنار وسلی اسنایپس، ران پرلمن هم در فیلم Blade II پرجذبه و عالی است. دل تورو در ساخت فیلم قرارگرفته در رتبهی ۱۳ این مقاله نیز با او همکاری کرد.
فیلم Captain America: The Winter Soldier
کارگردانها: آنتونی روسو و جو روسو
نویسندگان: کریستوفر مارکوس و استیون مکفیلی
بازیگران: اسکارلت جوهانسون، سباستین استن و آنتونی مکی
سال پخش: ۲۰۱۴
میانگین امتیازات Captain America: The Winter Soldier در IMDB: ۷/۸
برادران روسو به خاطر این فیلم توانستند چند پروژهی پرخرج دیگر هم از استودیوهای مختلف بگیرند. حتی بعد از همهی آن فیلمها، کم نیستند افرادی که میگویند Captain America: The Winter Soldier بهترین اثر کارگردانیشده توسط روسوها به شمار میآید.
کاپیتان آمریکا: سرباز زمستان بین داستانگوییها علمی-تخیلی و فانتزی رواجیافته در MCU توانست یکی از متمرکزترین و کنترلشدهترین روایتها را ارائه دهد؛ با تمرکز روی نبردهایی که هرکدام از آنها وزن داشتند و اکشنهایی که داد نمیزدند «ما فقط بهلطف جلوههای ویژهی کامپیوتری ساخته شدهایم». راستش را بخواهید این فیلم طرفدارهای دوآتشهای دارد که میگویند مارول هرگز بعد از کاپیتان آمریکا: سرباز زمستان نتوانست اثری مانند آن را ارائه دهد.
فیلم The Lego Batman Movie
کارگردان: کریس مککی
نویسندگان: سث گراهام-اسمیت، اریک سامرز، جرد استرن، کریس مککنا و جان ویتینگتون
بازیگران: ویل آرنت، زک گالیفیاناکیس و مایکل سرا
سال پخش: ۲۰۱۷
میانگین امتیازات The Lego Batman Movie در IMDB: ۷/۳
بامزه و خندهآور بودن در تضاد با حرف داشتن فیلم نیست. اکران فیلم با درجهی سنی PG هم باعث نمیشود که اثر نتواند با مخاطب بزرگسال ارتباط بگیرد.
در نگاه اول شاید اینطور به نظر میآمد که محصولی مثل The Lego Batman Movie فقط حکم ترکیب رویای برندهای ثروتمند را دارد؛ رویای آنها برای کسب ثروت بیشتر. ترکیب لگو با بتمن! چند نفر قرار است از درآمدزایی این دو آیپی بزرگ دنیای سرگرمی به پول برسند؟ ولی وقتی انیمیشن The Lego Batman Movie را مشاهده میکنیم، نه یک ماشین پولسازی که تلاشی اصیل برای انجام کارهای تازه با شخصیت بتمن را میبینیم. از نوع ارتباط بتمن با آلفرد تا تلاشهای واضح او برای باحال به نظر آمدن و پنهان کردن ترسهای درونی، هم مخاطب را میخنداند و هم انگار بسیاری از دروغهای مرسوم سینمای ابرقهرمانی را برملا میکند. هیجان، احساسات و صداپیشگیهای معرکه هم سه اِلِمان جذاب دیگر لگو بتمن هستند. اصلا کاش همهی فیلمهای ابرقهرمانی انقدر تماموکمال از مدیوم تصویری خود برای داستانگویی ویژه استفاده میکردند.
فیلم Deadpool
کارگردان: تیم میلر
نویسندگان: رت ریس و پل ورنیک
بازیگران: رایان رینولدز، مورنا باکارین و اد اسکرین
سال پخش: ۲۰۱۶
میانگین امتیازات Deadpool در IMDB: ۸
از سالها قبل از اکران فیلم ددپول، خیلیها منتظر از راه رسیدن آن و تنفس هوایی تازه در سینمای ابرقهرمانی بودند. پس وقتی این ساختهی تیم میلر روی پردههای نقرهای رفت، تماشاگرها سر ذوق آمدند. چون ددپول به همه فحش میداد؛ به تعداد زیادی از آن فیلمهای ابرقهرمانی که نمیتوانستند حتی حجم خونریزی در مبارزههای بزرگ را به درستی نشان دهند.
مخاطبها به چند دلیل فیلمهای قانونشکن را دوست دارند. وقتی ددپول اکران شد، خیلیها احساس کردند بالاخره یک فیلم سینمایی از راه رسیده است که سازندگان آن هم مثل مردم میتوانند تکرارها و محافظهکاریهای سینمای ابرقهرمانی را به سخره بگیرند. این نوع از دوست داشتن فیلم، تقریبا شبیه قدردانی از یک نفر بهخاطر همدردی است. ددپول حتی موفق شد سکانسهای بعد از تیتراژ را هم مسخره کند. موفقیت پررنگ این اثر در سال ۲۰۱۶ را میتوان یکی از نمونههای تعلق داشتن یک فیلم به بازهی زمانی مشخص دانست. ددپول در هیچ سال دیگری به اندازهی سال ۲۰۱۶ جذاب نیست. چون دقیقا مخاطب در همان زمان نیاز داشت که اجرای اغراقآمیز و جذاب رایان رینولدز را بهعنوان حرکتی اساسی برای رو کردن دست آثار پرخرجتر بپذیرد.
فیلم Spider-Man
کارگردان: سم ریمی
نویسنده: دیوید کپ
بازیگران: توبی مگوایر، ویلم دفو و کیرستن دانست
سال پخش: ۲۰۰۲
میانگین امتیازات Spider-Man در IMDB: ۷/۴
در سال ۲۰۰۲ میلادی میلیونها نفر به شکل ویژهای به ابرقهرمان نیاز داشتند؛ به ابرقهرمانی که میتوانست تبدیل به یک نماد شود. در دنیایی که ممکن بود یک روز اخبار در تلویزیون خبر مرگ هزاران نفر با برخورد دو هواپیما به دو برج بلند تجاری را به گوش مردم برساند، خیلیها نیاز داشتند که تحت محافظت قرار گرفتن توسط قدرتی فراطبیعی را تماشا کنند؛ قدرتی فراوان، اما ذاتا از جنس خود مردم.
سالها قبل از اینکه ترس از کشتن شخصیتهای فرعی هم تبدیل به یکی از بلاهای جان بسیاری از فیلمهای ابرقهرمانی شود، دیوید کپ و سم ریمی فهمیده بودند که باید ابرقهرمان خود را به چالش بکشند و زمین بزنند؛ تا بلند شدن او از روی زمین را بتوان بیشتر تشویق کرد. آنها میدانستند که فقط نمیتوان با تکیه به تارهای مرد عنکبوتی فیلم ساخت، پس به پسرک آسیبپذیر و احساسی زیر آن لباس قرمز و آبی هم توجه کردند. عشق، شکست، ترس، ناامیدی و سرافکندگی در داستان فیلم Spider-Man نقش داشتند و این باعث نشد که مرد عنکبوتی فرصت لازم برای به چالش کشیده شدن در مبارزات را بهدست نیاورد. در این بین بازیگری کاربلد به نام ویلم دفو مطمئن شد که سکانس مرگ یک ابرشرور، مدتها در ذهن افراد علاقهمند به فیلم Spider-Man ثبت شود.
فیلم Guardians of the Galaxy
کارگردان: جیمز گان
نویسندگان: جیمز گان و نیکول پرلمن
بازیگران: دیو باتیستا، مایکل روکر و کارن گیلان
سال پخش: ۲۰۱۴
میانگین امتیازات Guardians of the Galaxy در IMDB: ۸
کارگردانهای زیادی هستند که با سبک فیلمسازی خود موفق به جلب توجه بسیاری از طرفدارهای فیلمهای ابرقهرمانی شدند. به وجود آمدن تعداد قابل توجهی از بهترین فیلم های ابرقهرمانی تاریخ واقعا نتیجهی وارد شدن آنها به این زیرژانر است. اما معمولا کارگردانهای بزرگی که امضای خود را به شکل ملموس در سینمای ابرقهرمانی به جا میگذارند، قبل از ساخت فیلم ابرقهرمانی هم معروف، محبوب، تحسینشده یا حداقل مورد توجه گروه خاصی از طرفدارهای سینمای هنری و منتقدها بودند.
اما جیمز گان در عین فیلمسازی و داستانگویی به سبک خود، نه یکی از ورودیهای موفق سینمای ابرقهرمانی، بلکه یکی از فرزندان آن است. جیمز گان در سینمای ابرقهرمانی شکوفا شد و درخشید. درصد بسیار بسیار زیادی از افرادی که عاشق فیلم Guardians of the Galaxy شدند، قبل از دیدن آن نمیدانستند کارگردانی به اسم جیمز گان وجود دارد. او گروهی از شخصیتهای دست کم گرفتهشده را برداشت و اثری را تحویل داد که مردم موقع دیدن آن به خاطر یک راکون و یک درخت بغض کردند. جیمز گان سینمای ابرقهرمانی را با عشق واقعی و عمیق به کامیکها در آغوش کشید و سینمای ابرقهرمانی هم محکمتر او را بغل کرد.
فیلم X-Men: Days of Future Past
کارگردان: برایان سینگر
نویسنده: سایمن کینبرگ
بازیگران: هیو جکمن، هلی بری و جنیفر لارنس
سال پخش: ۲۰۱۴
میانگین امتیازات X-Men: Days of Future Past در IMDB: ۷/۹
بهترین فیلم دنیای سینمایی ایکس-من اثری است که خیلی هم خودش را درگیر تعلق داشتن به این دنیای سینمایی نکرد. X-Men: Days of Future Past اگر از جهت وفادار ماندن به کل داستانهای روایتشده در فیلمهای دیگر ایکس-من مورد بررسی قرار میگرفت، از چند جهت به طرز واضحی مخصوصا با یکی از آنها جور درنمیآمد. اما تعداد افرادی که موقع لذت بردن از فیلم X-Men: Days of Future Past به این موضوع اهمیت دادند، اصلا قابلتوجه نبود. خود اثر انقدر نقطهی قوت دارد که کسی وقتش را با سنجش میزان وفاداری آن به یک فیلم دیگر تلف نکند.
فیلم X-Men: Days of Future Past نمونهی بارز استفادهی عالی و هوشمندانه از چند اِلِمان آشنا در سینمای ابرقهرمانی است. سفر در زمان؟ چند فیلم بسیار پرفروش میتوانند در مدرسهی سینمایی X-Men: Days of Future Past ثبتنام کنند تا ببینند استفاده از این عنصر داستانی چهقدر خوب میتواند روابطی پویا و احساسات قابل لمس را در شخصیتها به وجود بیاورد. شهر در حال تخریب؟ اینجا واقعا احساس وجود خطر را به مخاطب انتقال میدهد. رسیدن شخصیتها به آخر خط؟ برایان سینگر انقدر درستوحسابی آن را به نمایش میگذارد که میتوان پابهپای ابرقهرمانهای جان سالم به در برده از فاجعهی ابتدای فیلم، آرزو کرد که آخرین تلاش آنها به موفقیت برسد.
فیلم Hellboy II: The Golden Army
کارگردان: گیرمو دل تورو
نویسنده: گیرمو دل تورو
بازیگران: ران پرلمن، داگ جونز و سلما بلر
سال پخش: ۲۰۰۸
میانگین امتیازات Hellboy II: The Golden Army در IMDB: ۷
هلبوی ۲ خالی از کلیشهها نیست؛ از ابرشروری که میخواهد یک قدرت ویژه را بهدست بیاورد و بر همه فرمانروایی کند تا گروهی از شخصیتهای خطرناک که انسانها برای مواجهه با تهدید بزرگ از آنها کمک میگیرند.
ولی فیلم به عناصر آشنای خود محدود نمیشود. این دنبالهی بسیار خوب که امضای دلنشین گیرمو دل تورو پای طراحی صحنه و طراحی دلهرهآور هیولاهای آن نشسته، یک فانتزی قابلتوجه با تصویرسازیهای تماشایی است. از فضاسازیهای صوتی مناسب تا اهمیتی که فیلمنامه به شخصیتهای مختلف قصه میدهد، کاری کردهاند که Hellboy II: The Golden Army هویت خود را بهدست بیاورد. نتیجه فیلمی است که حتی اگر کسی علاقهای به سینمای ابرقهرمانی ندارد، بهسادگی میتواند برای دیدن یک اکشن ماجراجویانهی پرشده از اتفاقات و موجودات فراطبیعی سراغ آن برود. راستی ران پرلمن در فیلم Hellboy II نیز همان اجرای درستی که باید و شاید را به تماشاگر تحویل میدهد؛ چه وقتی با کمدی فیزیکی سر و کار داریم و چه طی مواقعی که طیفی از احساسات پسر جهنمی را میبینیم.
فیلم Batman Begins
کارگردان: کریستوفر نولان
نویسندگان: کریستوفر نولان و دیوید اس. گویر
بازیگران: کریستین بیل، مایکل کین و لیام نیسون
سال پخش: ۲۰۰۵
میانگین امتیازات Batman Begins در IMDB: ۸/۲
یک انسان آن لباس مشکی را میپوشد. یک انسان آن Batarangها را پرتاب میکند. یک انسان تصمیم میگیرد که تبدیل به نمادی برای وجود روشنایی در تاریکترین شبهای شهر باشد.
«بتمن آغاز میکند» عجلهای برای رفتن به سراغ بتمن ندارد. این داستان با بروس وین شروع میشود و با بتمن به پایان میرسد. چون فیلمساز بهجای اینکه از همان لحظهی اول به شخصیت به چشم ابرقهرمان نگاه کند، قصد نمایش شکلگیری یک قهرمان از پایه را دارد. قهرمان نه با لباسهایش، بلکه با تصمیماتش تعریف میشود. در باورپذیرترین روایتی که میتوان از بتمن در سینمای لایواکشن دید، بروس وین مراحل زیادی را برای تبدیل شدن به قهرمان طی میکند؛ از آموزش دیدن تا شکست خوردن و درد کشیدن. اما کلیدیترین نقاط عطف فیلم Batman Begins متمرکز روی انتخابهای او هستند؛ مثل لحظهای که برای اولینبار تصمیم میگیرد در عین داشتن قدرت به قتل رساندن، آن مرد را نکشد.
فیلم The Suicide Squad
کارگردان: جیمز گان
نویسنده: جیمز گان
بازیگران: مارگو رابی، ادریس البا و جان سینا
سال پخش: ۲۰۲۱
میانگین امتیازات The Suicide Squad در IMDB: ۷/۲
گفتوگو دربارهی آثاری که در چنین فهرستهایی دیده میشوند، خواسته یا ناخواسته بیشتر متمرکز روی به یاد آوردن گذشته است؛ روزهایی که در آنها برای اولینبار فیلمهای فوقالعادهای را تماشا کردیم. ولی موقع تحسین فیلم The Suicide Squad اصلا مشغول خاطرهبازی نیستیم. این اثر نهتنها یکی از بهترین فیلم های ابرقهرمانی تاریخ محسوب میشود و میتوان آن را بهترین فیلم دی سی در ۱۰ سال اخیر خطاب کرد، بلکه توسط شخصی ساخته شده که اکنون ریاست DC Studios را بر عهده دارد. تکرار ستایشهایی که فیلم جوخه انتحار به کارگردانی جیمز گان لیاقت آنها را دارد، عملا بهترین سوخت برای موشک هایپ DC طی سالهای آتی است.
جیمز گان در اثری که موقع ساخت آن آزادی عملی زیادی داشت، گل کاشت. او خوب میداند چهطور از امکانات سینمایی بهره ببرد. The Suicide Squad پراحساس و بسیار سرگرمکننده از آب درآمد؛ درحالیکه بسیاری از نکات اساسی تأثیرگذار روی آن دقیقا مواردی هستند که منتقدها بعضا آنها را پاشنههای آشیل سینمای ابرقهرمانی به شمار آوردهاند. تعدد کاراکترها؟ باعث نشد که فیلم در سکانسهای مختلف روی پرداختن به کاراکترهای اصلی وقت نگذارد. اتصال غیرمستقیم به آثار دیگر یک دنیای سینمایی؟ کسی موقع دیدن فیلم The Suicide Squad حتی وقت نداشت که به یاد بیاورد قبلا هارلی کوئین با بازی مارگو رابی را در یک فیلم فاجعهبار به اسم جوخه انتحار دیده است. برای کسی که زیر و روی سینمای ابرقهرمانی را میشناسد، عناصر آشنای آن اصلا نقاط ضعف نیستند.
فیلم RoboCop
کارگردان: پل ورهوفن
نویسندگان: ادوارد نومایر و مایکل ماینر
بازیگران: پیتر ولر، نانسی آلن و رانی کاکس
سال پخش: ۱۹۸۷
میانگین امتیازات RoboCop در IMDB: ۷/۶
دلیل ماندگاری روبوکاپ این است که سازندگان آن کاری به مراتب بزرگتر از ساخت یک ربات برای کشتن خلافکارها را انجام دادند. آنها یک نماد را به وجود آوردند و در نمایش جلوههای گوناگون این نماد از کسی نترسیدند. از لحظهای که یک افسر پلیس به شکل وحشیانه توسط خلافکارها به قتل میرسد تا لحظهای که روبوکاپ یکی از چهار اصل تعریفکنندهی رفتارها و تصمیمات خود را با انسانها به اشتراک نمیگذارد، سرشار از جزئیاتی هستند که فیلم RoboCop را به یک اثر لایق مطالعه تبدیل میکنند؛ اثری که در آن خود مفهوم ابرقهرمان و نیاز مردم به وجود این نوع از کاراکتر به شکل زیرمتنی مورد توجه قرار میگیرد.
آثار انتخابشده برای بالاترین رتبههای فهرست بهترین فیلم های ابرقهرمانی تاریخ مثل بهترین فیلمهای هر زیرژانر و سبک دیگر، از لحاظ سینمایی حرفهای زیادی برای گفتن دارند؛ نه اینکه صرفا چند دستورالعمل را به درستی اجرا کرده باشند. فیلم RoboCop در سال ۱۹۸۷ میلادی نشان داد که سینمای ابرقهرمانی میتواند چندلایه باشد. علاقهی میلیونها انسان به موجودی به اسم ابرقهرمان را باید به شکل عمیق مورد موشکافی روانی و فلسفی قرار داد.
فیلم The Dark Knight Rises
کارگردان: کریستوفر نولان
نویسندگان: کریستوفر نولان و جاناتان نولان
بازیگران: کریستین بیل، گری اولدمن و ان هتوی
سال پخش: ۲۰۱۲
میانگین امتیازات The Dark Knight Rises در IMDB: ۸/۴
«برمیخیزد». پس باید اول محکم زمین بخورد؛ تا وقتی زمان به پا خاستن رسید، مخاطب با تمام وجود ایستادن ابرقهرمان را بپذیرد.
در ابتدای فیلم The Dark Knight Rises، شوالیهی تاریکی میلنگد؛ هم از لحاظ فیزیکی و هم از لحاظ روانی. خفاش گاتهام که یک بار با به جان خریدن همهی قضاوتهای اشتباه برای نجات انسانها فرار کرد، هنوز در دخمهی خود مخفی باقی مانده است. او دیگر قدرت سابق را ندارد. کمی که جلوتر میرویم، کریس نولان بیشتر بتمن را میزند. جملاتش را از زبان بین به سخره میگیرد: «تو فقط تاریکی را پذیرفتی، من در آن متولد شدم». کارگردان لحظهی ورود شوالیه تاریکی به محل شکست خوردن از بین را با یک کات مهم نمایش میدهد؛ لحظهای که در آن قاببندی دوربین تغییر میکند تا مشخص شود که بتمن این بار مقابل تهدیدی به مراتب بلندتر از قبل قرار دارد؛ انقدر بلند که خفاش را زمین خواهد زد. شوالیهی تاریکی به اعماق زمین فرستاده میشود؛ به جایی که دیگر نه عصایی دارد که به آن تکیه کند و نه لباسی که موقع زمین خوردن بتواند جلوی شدت ضربه را بگیرد.
علت به وجود آمدن قهرمان چیست؟ چه نیرویی در جهان ابرقهرمان را فرا میخواند؟ مگر نه اینکه از همان ابتدا بروس وین به این دلیل تبدیل به شوالیهی تاریکی شد که مردم گاتهام به چنین نمادی در آسمان تاریک شبهایشان احتیاج داشتند؟ اینجا هم قهرمان همانگونه شکل میگیرد؛ مشغول دیدن درد انسانهایی که به او نیاز دارند و در مقابل چشمهای مخاطب سینما که پابهپای آن زندانیهای ناامید میگوید: «برخیز. برخیز. برخیز».
فیلم Batman: Mask of the Phantasm
کارگردانها: اریک رادومسکی و بروس تیم
نویسندگان: الن برنت، پل دینی، مارتین پسکو و مایکل ریوز
بازیگران: کوین کانروی، دینا دلانی و هارت باکنر
سال پخش: ۱۹۹۳
میانگین امتیازات Batman: Mask of the Phantasm در IMDB: ۷/۸
برای ارائهی یک فیلم ابرقهرمانی جدی به مخاطب، لزومی به استفاده از درجهی سنی بزرگسال نیست. همچنین مدتزمان فیلم هم قرار نیست بهتنهایی مشخص کند که یک اثر سنیمایی چهقدر از پس ارائهی روایت پرحادثه با جزئیات فراوان برمیآید. اگر کسی با این جملات مخالف بود، بهسادگی میتواند مشغول تماشای انیمیشن Batman: Mask of the Phantasm شود. این اثر ۷۶ دقیقهای با درجه سنی PG انقدر درست به بخشهای مختلف شخصیت بتمن میپردازد که بسیاری از فیلمهای ابرقهرمانی لایواکشن با مدتزمان بیشتر از ۲ ساعت و نیم باید در کلاس درس آن شرکت کنند.
انیمیشن Batman: Mask of the Phantasm شخصیت خشنی را به تصویر میکشد که از دور شبیه بتمن به نظر میآید، اما هیچ ابایی از کشتن خلافکارها ندارد. نبرد بتمن با او فقط یک جنگ مستقیم نیست. خفاش گاتهام باید به یاد خود و دیگران بیاورد که چه تفاوتی بین یک قانونشکن و یک شوالیهی واقعی وجود دارد.
فیلم Superman
کارگردان: ریچارد دانر
نویسندگان: ماریو پوزو، دیوید نیومن، لزلی نیومن و رابرت بنتون
بازیگران: کریستوفر ریو، مارلون براندو و جین هکمن
سال پخش: ۱۹۷۸
میانگین امتیازات Superman در IMDB: ۷/۴
تماشای فیلم Superman ریچارد دانر در سال ۲۰۲۳ میلادی تا حدی میتواند ناراحتکننده باشد. زیرا باعث میشود از خودمان بپرسیم چهطور فیلمی که ۴۵ سال از پخش آن میگذرد، بسیار بهتر از چندین و چند فیلم ابرقهرمانی قرن ۲۱ میتواند به ابعاد مختلف داستانگویی ابرقهرمانی توجه کند؟
تفاوت و تضاد حاضر بین بخشهای مختلف زندگی ابرقهرمان، تلاش کاراکتر برای استفادهی صحیح از قدرتی که دارد، احساسات شخصیت، رشد قدم به قدم او و همینطور تاکید روی فرق ایدئولوژیهای پروتاگونیست با آنتاگونیست. همهی اینها در فیلم Superman حضور دارند؛ فیلمی که در اکثر سکانسهای اکشن آن، برای مخاطب امروز تابلو میشود که بازیگر با طناب از سقف آویزان است. اما همین فیلم چون از ساختار درستی بهره میبرد و به شکل بینظم با چسباندن چند الگوی پرفروش به هم ساخته نشده، توانایی برقراری ارتباط با ما را نیز دارد. حتی شوخیهای آن هم بهجا به نظر میرسند؛ در تقابل با تعداد زیادی از فیلمهای ابرقهرمانی سالهای اخیر که برخی از جوکهای فروشده در فیلمنامهشان ظاهرا هیچکس جز رئیس استودیو را نمیخنداند.
فیلم Scott Pilgrim vs. the World
کارگردان: ادگار رایت
نویسندگان: مایکل باکال و ادگار رایت
بازیگران: مایکل سرا، مری الیزابت وینستد و بری لارسون
سال پخش: ۲۰۱۰
میانگین امتیازات Scott Pilgrim vs. the World در IMDB: ۷/۵
مدرن بهمعنی واقعی کلمه. متفاوت به شکلی هدفمند. اثری که کسی جز ادگار رایت حتی نمیتوانست یکی از سکانسهای اصلی آن را کارگردانی کند.
فیلم Scott Pilgrim vs. the World نگاهی ویژه به ابرقهرمانها دارد. ماجرای تلاش ما برای ابرقهرمان بودن در زندگی خودمان را روایت میکند؛ ماجرای انسانهایی که خیلی از آنها حداقل در تصورات یک ابرقهرمان هستند که کسی قدرشان را نمیداند. ادگار رایت با الهام گرفتن از مدیوم بازیهای ویدیویی، یک داستان عاشقانه را در قالب تلاش مرحله به مرحلهی اسکات پیلگریم تعریف میکند.
هر عاشق و معشوق در دنیای واقعی ممکن است با دیوارهای زیادی بین هم مواجه شوند؛ دیوارهایی مربوطبه گذشته یا افراد دیگر که جلوی درخشش عشق آنها را میگیرند. اما وقتی قصههای الهامبخش با محوریت قهرمانان را میبینیم، امکان دارد بخواهیم از حاشیهی امن خود خارج شویم؛ تا برخی از این موانع را از بین ببریم و به خواستههایمان چنگ بزنیم. حتی در صورتی که هرگز جسارت این کار را به خرج ندهیم، چنین تصوراتی را از خودمان دریغ نمیکنیم. بسیاری از انسانها حتی وقتی حوصلهی رویاپردازی را ندارند، دنیای خالی از رویا را نمیخواهند. به همین دلیل تماشا میکنیم. نبردهای اسکات پیلگریم و تلاش او برای به پایان رساندن مراحل مختلف را میبینیم. چون اگر این پسر جوان ساده و خوشقلب میتواند نبردهای پرشده از صدای موسیقی را پشت سر بگذارد و قهرمان شود، همگی شانس گم نکردن صدای خود در این جهان پرسروصدا را داریم.
فیلم Spider-Man: Into the Spider-Verse
کارگردانها: باب پرسکتی، پیتر رمزی و رادنی راثمن
نویسندگان: فیل لرد و رادنی راثمن
بازیگران: ماهرشالا علی، هیلی استاینفلد و نیکلاس کیج
سال پخش: ۲۰۱۸
میانگین امتیازات Spider-Man: Into the Spider-Verse در IMDB: ۸/۴
قدرتگرفته از کامیکها و یک ادای احترام عالی به کامیکها. سازندگان فیلم Spider-Man: Into the Spider-Verse که امسال خیلیها برای تماشای دنبالهی آن روزشماری میکنند، دستاورد بزرگی در دنیای انیمیشن داشتند؛ به شکلی که فقط جنس تصویرسازیهای خلاقانه و خاص این اثر انقدر لایق ستایش است که حتی جدا از تمام چارچوبهای سینمای ابرقهرمانی میتوان آنها را تحسین کرد. از اسکار ۲۰۱۲ تا اسکار ۲۰۲۱ فقط یک اثر برندهی جایزهی بهترین انیمیشن سال را دیدیم که محصول پیکسار یا دیزنی نبود. آن اثر چیزی نیست جز انیمیشن Spider-Man: Into the Spider-Verse که در اوج شایستگی در انواعواقسام رویدادهای سینمایی مورد تقدیر قرار گرفت.
Spider-Man: Into the Spider-Verse با استفاده از جهانهای موازی که نقش پررنگی در بسیاری از داستانهای ابرقهرمانی دارند، علاقهی انسانها به خواندن چنین قصههایی را بررسی میکند. قصه با تاکید روی وجود نسخههای متفاوت از شخصیتهای ثابت میگوید که دوست داشتن آنها صرفا نتیجهی ناراضی بودن از شرایط زندگی فعلی نیست. انسانها در هر نقطهای از جهان و تحت هر شرایطی ممکن است برای فرار از نقاط تاریک خود به کامیکها و آثار هنری دیگر مثل آنها پناه ببرند. چون در آنها تنها نیستند.
در دل داستانها میتوانند شخصیتهایی شبیه به خود را بیابند؛ کاراکترهایی که شاید در ظاهر با ما فرق داشته باشند و از چند قدرت ویژه بهره ببرند، اما ذاتا با همان احساسات و چالشهایی دستوپنجه نرم میکنند که آنها را میشناسیم. عشق ورزیدن ما به این جهانهای داستانی میتواند نتیجهی تلاش برای پیدا کردن یک نفر باشد که حرفمان را بفهمد. مگر نه اینکه در قصهی فیلم، مایلز بهجای یک عضو خانوادهی خود روی دوستانی تازه حساب کند که از جهانی دیگر آمدهاند؟
فیلم Logan
کارگردان: جیمز منگولد
نویسندگان: اسکات فرنک، جیمز منگولد و مایکل گرین
بازیگران: هیو جکمن، پاتریک استوارت و دافنه کین
سال پخش: ۲۰۱۷
میانگین امتیازات Logan در IMDB: ۸/۱
زیرژانر ابرقهرمانی پتانسیل بالایی برای ترکیب با سبکهای مختلف و حتی حل شدن در دل آنها دارد. طیف بسیار وسیع داستانهای روایتشده در کتابهای کمیکِ متمرکز روی ابرقهرمانها و ابرشرورها اجازه میدهد که برخی از بهترین فیلم های ابرقهرمانی تاریخ بهسادگی بتوانند در چند فهرست «بهترین»های سینمایی دیگر هم جا بگیرند. لوگان برای خیلیها قبل و بعد از اینکه یک فیلم ابرقهرمانی باشد، یک فیلم جادهای زیبا است؛ یک فیلم که در آن میتوان ایجاد پیوند بین دو فرد شدیدا آسیبدیده را مشاهده کرد. قصه همانقدر که دربارهی آسیبپذیری ابرقهرمانها است، به انواعواقسام آدمهایی اشاره میکند که تبدیل به تنها راه نجات یکدیگر شدهاند.
خبری از ولورین نیست. در این فیلم فقط یک لوگان پیر را مشاهده میکنید؛ افسانهای لهشده زیر واقعیتهای روز که هم از خودش میترسد و هم از ذهن مردی که یک روز به تمام تفکرات او اعتماد میکرد. همین افسانهی لگدشده، تنها ناجی ممکن برای یک دختربچهی افسانهای است؛ دختربچهای که تمام امید وی برای آینده، یافتن مکانی است که قصهها وعدهی نجات پیدا کردن با رسیدن به آن را میدهند. جیمز منگولد استاد ترکاندن بغض مخاطب در واپسین دقایق است، اما تلخیها را خالی از شیرینی نمیکند. به همین خاطر پایان قصه حرفهای زیادی برای گفتن دارد. قاب ماندگاری که سنگ قبر را نشان داد، از میراث این داستانها گفت؛ از بچههایی که آنها را باور کردند و خودشان را نجات دادند.
زیباترین حرف منگولد را وقتی میشنویم که همزمان به دوستداشتنیترین و تنفربرانگیزترین شخصیتهای حاضر در فیلم Logan دقت میکنیم. هر دو قدرتی کموبیش یکسان دارند و هر دو این قدرت را عملا از یک نفر دریافت کردهاند؛ بهلطف افراد قدرتطلبی که میخواستند آن قدرت را برای خودشان تکثیر کنند. یکی از این دو خالی از احساسات انسانی ماند و دیگری بیرون از آزمایشگاه فرصت دل بستن را بهدست آورد. دخترک ابرقهرمان شد و مرد قاتل بهعنوان یک شرور زشت به زبالهدان تاریخ پیوست.
فیلم The Incredibles
کارگردان: برد برد
نویسنده: برد برد
بازیگران: کریگ تی. نلسن، هالی هانتر و سارا واول
سال پخش: ۲۰۰۴
میانگین امتیازات The Incredibles در IMDB: ۸
تلاش برای معمولی بودن کار سختی است؛ مخصوصا وقتی که میدانی عادی نیستی و اصلا نباید در برخی از موقعیتها حضور داشته باشی. مسئولیتپذیری کار سختی است؛ مخصوصا وقتی که خواستههای قلبی تو در تضاد با نیازهای اطرافیانت قرار میگیرد. فراموش کردن روزهای خوش گذشته بسیار سخت است؛ مخصوصا وقتی روزهای اخیر اصلا به خوبی آن قدیمیها نباشند. انیمیشن The Incredibles سالها قبل از اینکه انقدر فیلم ابرقهرمانی پخش شود که حال بعضیها از شنیدن اسم فیلم ابرقهرمانی به هم بخورد، ابرقهرمانهایی ردشده توسط جامعه را نشان داد؛ شخصیتهایی که جامعهی روز به آنها نیازی نداشت.
ماجرا محدود به ابرقهرمان بودن اعضای خانوادهی شگفتانگیز نیست. اصل قصه روی تاثیر ترسناک سرکوب شدن علایق و استعدادهای انسان تمرکز میکند؛ علایق و استعدادهایی که به هر دلیل ممکن است توسط جامعه پس زده شوند. یک روز یک ابرقهرمان مغرور به پسربچهای خوشذوق میگوید که تو هرگز ابرقهرمان نخواهی شد و همین از وی یک ابرشرور میسازد. یک روز دنیا به باب گفت که باید بهجای پوشیدن لباس ابرقهرمانها در یک دفتر کوچک بنشیند و مثل ماشین کار کند. همین سبب شد که او از درون بمیرد و با فعالیتهایی مشکوک بیرون از خانه مشغول پر کردن یک حفرهی عمیق شود.
دختری که به او دستور دادند از قابلیت خود برای نامرئی شدن استفاده نکند، به قدری پر از خودکمبینی است که بارها احساس میکند هیچوقت برخی از افراد به درستی او را نمیبینند. به یک پسربچه گفتهاند که سرعت بالای او فقط مشکلساز و بد است. در نتیجه از این سرعت تنها برای قانونشکنی استفاده میکند. بحران بزرگ در جهان داستان وقتی برطرف میشود که هر چهار ابرقهرمان اصلی قصه میپذیرند که چه تواناییهایی دارند و بدون مخفی کردن هویت خود واقعا از این قابلیتها بهره میبرند؛ بهجای اینکه صبح تا شب بخواهند هویت حقیقی خود را سرکوب کنند.
فیلم The Dark Knight
کارگردان: کریستوفر نولان
نویسندگان: کریستوفر نولان و جاناتان نولان
بازیگران: کریستین بیل، هیث لجر و آرون اکهارت
سال پخش: ۲۰۰۸
میانگین امتیازات The Dark Knight در IMDB: ۹
تعداد فیلمسازهایی که پس از ورود به یک زیرژانر سینمایی میتوانند تاثیری فراموشنشدنی روی آن بگذارند زیاد نیست.
در رابطه با آنچه میان سینمای ابرقهرمانی و کارگردان بریتانیایی اتفاق افتاد، حرفهای زیادی زده شده است و حرفهای بیشتری زده خواهد شد. چه شد که هیث لجر را انتخاب کرد؟ چرا در سکانس پایانی تصمیم گرفت ابرقهرمان را نه در حال تشویق شدن توسط جمعیت که مشغول فرار نشان دهد؟ اصلا چهطور یک روز همه در یکی از ثروتمندترین استودیوهای فیلمسازی دنیا پذیرفتند که فیلم جدید بتمن با بودجهی ۱۸۵ میلیون دلاری را بدون قرار دادن اسم بتمن در عنوان فیلم به روی پردههای نقرهای بفرستند؟
وقتی در اوایل قرن ۲۱ میلادی اولینبار با اما توماس، همسر کریستوفر نولان و تهیهکنندهی بسیاری از آثار او تماس گرفتند تا بپرسند که آیا کارگردان فیلم ممنتو علاقهای به کار روی بتمن دارد یا نه، توماس به آنها پاسخ رد داد. فکر میکرد کریس نولان اهل این نوع از پروژهها نیست. ولی وقتی ماجرا را با همسر خود در میان گذاشت، کریستوفر نولان گفت حرفهایی برای زدن به استودیو دارد. پیشنهادهایی دارد. ایدههایی دارد.
فیلم Spider-Man 2
کارگردان: سم ریمی
نویسنده: الوین سارجنت
بازیگران: توبی مگوایر، جیمز فرانکو و آلفرد مولینا
سال پخش: ۲۰۰۴
میانگین امتیازات Spider-Man 2 در IMDB: ۷/۴
مرد عنکبوتی ۲ همهی آنچیزی است که تعداد بسیار زیادی از بینندگان از سینمای ابرقهرمانی میخواهند. نقطهی اوج فعالیت سم ریمی در این زیرژانر را میتوان در فیلم Spider-Man 2 به تماشا نشست؛ در اثری که از هر نظر یا مطابق استانداردهای این نوع از داستانها یا فراتر از آنها، مثل ساعت کار میکند.
پیتر پارکر در طول قصه هم با چالشهای احساسی و هم با مشکلات عادی زندگی مواجه است. او با مردی همکاری میکند که قصد بهتر کردن زندگی بسیاری از انسانها را دارد، اما تحت کنترل نیرویی فراتر از خود قرار میگیرد. درحالیکه پیتر تازه دارد بسیاری از محدودیتهای خود بهعنوان یک ابرقهرمان را میشناسد، آتو بعد از کسب قدرت فراوان تبدیل به دکتر اختاپوس میشود. به همین خاطر شخصیت منفی فیلم Spider-Man 2 نه فقط در نبردهای تن به تن، بلکه از لحاظ روحی نیز پیتر را آزار میدهد. چه میشود اگر عنکبوتی دربرابر این همه مانع بالاخره متوقف شود؟ چه اتفاقی میافتد اگر ابرقهرمان دیگر حتی نای بلند شدن از جای خود را هم نداشته باشد؟ نکند ابرقهرمان بیشتر از کمک به دیگران، گرفتار آسیب زدن مستقیم یا غیرمستقیم به آنها باشد؟
همزمان با مطرح شدن زیرمتنی این پرسشها، مرد عنکبوتی مدام برای حفاظت از دیگران مجبور است به مرد عنکبوتی بودن ادامه دهد. زندگی او انقدر به هم میریزد که خوردن یک کیک ساده میتواند چند دقیقه عمیقا خوشحالش کند. اما وقتی چه اشخاص نزدیک به پیتر و چه صدها فرد ناشناس به کمک اسپایدرمن نیاز دارند و میان آسمانخراشهای شهر بهدنبال او میگردند، اسپایدرمن نمیتواند آرام بگیرد. در یکی از زیباترین صحنههای سینمای ابرقهرمانی، پیتر شدیدا آسیب میبیند؛ تا حدی که بیهوش میشود. او با تمام توانایی خود و با پذیرش دردی که ذرهذرهی آن را در صورت توبی مگوایر دیدیم، یک قطار را متوقف کرد.
مرد عنکبوتی در سکانس به یاد ماندنی فیلم Spider-Man 2 دیگر ماسکی بر چهره ندارد. مردم او را میبینند. اگر قدردان ابرقهرمان نبودند، خیلی راحت میتوانستند هویت او را فاش کنند. احتمالا هم جادوگری پیدا نمیشد که توانایی پاک کردن خاطرات همه دربارهی پیتر پارکر بودن مرد عنکبوتی را داشته باشد. اما این ابرقهرمان روی دست برده میشود و همه ساکت میمانند. انسانها میدانند که ابرقهرمان بهخاطر درخواستهای آنها به وجود آمد. میدانند که صدای تارزنیهای اسپایدرمن، انعکاس صدای التماسهای آنها برای داشتن چنین قهرمانی است. پس هر فرد سوار قطار به نوبه خود از وی محافظت میکند؛ کموبیش شبیه مخاطبی که میداند قصههای خیالانگیز ابرقهرمانها طی برخی از روزها چهقدر روی بهتر شدن حال او تاثیر گذاشتند.