خودنگارهها همچون آینهای عمل میکنند که ذهن هنرمندان را آشکار میکنند. با وجود چنین آثار هنری، پس از گذشت چندین قرن و دهه میتوانیم ببینیم هنرمندان خود را چطور در دیدگان مخاطبان به نمایش میگذاشتند. در ادامه با منتخبی از خودنگارههای مشهور این هنرمندان آشنا میشوید:
«آلبرشت دورر»
این نقاشی مشهور دومین خودنگاره «آلبرشت دورر» محسوب میشود. او با پوشیدن کت خز گرانبهایی، مخاطبان را مجذوب خود میکند. در سمت چپ این نقاشی، امضای او به همراه تاریخ خلق این اثر هنری را میبینیم. در سمت راست آن نیز عبارتی وجود دارد که این هنرمند خلق این خودنگاره در بیست و هشتسالگیاش را اعلام کرده است.
کت مجلل «دورر» به جایگاه اجتماعی بالای او اشاره دارد، اما مهمترین نکته در این خودنگاره نگاه خیره او و حالت دستانش است که تا حدی یادآور نقاشی مشهور «سالواتور موندی» است.
«رافائل»
هنرمندان رنسانس در ایتالیا دوست داشتند خودشان را در نقاشیهای شلوغ بگنجانند. در واتیکان، چهره رافائل در کنار فیلسوفان به تصویر کشیده شده است. در فرسکو «مکتب آتن» اثر «رافائل»، واقع در «موزههای واتیکان»، افلاطون و ارسطو درباره ابدیت بحث میکنند. با این حال در سمت راست این نقاشی، چهره «رافائل» را میبینیم که مستقیما به مخاطبان خیره شده است. در مجموع، در نقاشیهایی که تعداد نفرات زیاد است، شخصی که مستقیما به مخاطب خیره شده است، معمولا خود نقاش است.
«رامبرانت»
این خودنگاره یکی از آخرین آثار «رامبرانت» محسوب میشود و به سال ۱۶۵۹ یعنی ۵۳سالگی این هنرمند بازمیگردد. «رامبرانت» در آن زمان، مقطع دلپذیر زندگی را سپری میکرد. این هنرمند به راستی استاد چیره دست در هنر خودنگاره محسوب میشد. او در مجموع حدود ۱۰۰ اثر هنری از جمله تابلو نقاشی و طراحی خلق کرد.
او در این خودنگاره، خود را صادقانه به تصویر کشیده است و حتی کوچکترین چروکها را نیز به نمایش گذاشته است.
«دیهگو ولاسکز»
«ندیمهها» به عنوان اثری هنری محسوب میشود و در عین حال یک خودنگاره است. در بخش جلویی نقاشی، «مارگاریتا» و دو ندیمه ملکه به تصویر کشیده شدهاند. در سمت چپ نقاشی نیز «ولاسکز» به عنوان نقاش دیده میشود. در آن زمان، «ولاسکز» نقاش نخست دربار اسپانیا بود؛ موقعیتی که کسب آن برای هنرمندان افتخار بزرگی بود. با این حال، «ولاسکز» با گنجاندن تصویر خود در بین اعضای سلطنتی، تصمیم جسورانهای گرفت.
تابلو نقاشی «ندیمهها» یکی از مشهورترین شاهکارهای تاریخ هنر و یکی از مرموزترین شاهکارهای هنری به شمار میرود. ترکیب مبهم این نقاشی سوالات بسیاری را در ذهن بیننده به وجود میآورد. از این رو «ندیمهها» یکی از تابلوهای نقاشی است که در بین تابلوهای نقاشی غربی به طور گسترده مورد بررسی و تحقیق قرار گرفته است.
«انجلیکا کافمن»
در قرن هجدهم میلادی برخی از هنرمندان زن تلاش کردند به جایگاه برابر با همکاران مرد برسند. یکی از هنرمندان زن ««انجلیکا کافمن»(Angelica Kaufmann)، نقاش سوئیسی بود که به همراه «Mary Moser» تنها اعضای اصلی زن آکادمی سلطنتی بریتانیا محسوب میشدند.
این دو زن به ندرت در پرترهها دیده میشوند و «کافمن» در خودنگاره بالا خود را در قالب یک هنرمند به تصویر کشیده است.
«گوستاو کوربه»
در این نقاشی یک اشرافزاده را میبینیم که به همراه خدمتکار و سگش با «گوستاو کوربه» نقاش فرانسوی در اطراف روستا ملاقات کرده است. در نقاشی «سلام آقای کوربه» میبینیم که چطور این هنرمند دوست داشت خود را به عموم مردم نشان دهد. در این نقاشی «کوربه» به عنوان مرد مستقلی به تصویر کشیده شده است که لوازم نقاشی به همراه دارد و میتواند در هر مکان توقف کند و طبیعت را نقاشی کند. او مرد سادهای است که لباس سادهای به تن دارد و پای پیاده عازم مقصد شده است.
«آرنولد بوکلین»
«بوکلین» در این نقاشی به دنبال میراث یک هنرمند است. در پس زمینه این نقاشی، اسکلتی را میبینیم که سعی دارد با ویولنی که فقط یک زه دارد، ساز بنوازد. «بوکلین» در نقاشی به نحوی به تصویر کشیده شده است که گویی برای گوش دادن به نوای موسیقی دست از کار کشیده است. این اسکلت در حقیقتا نمادی از مضمون «memento mori» است که در لاتین به معنای «یادآور مرگ» است و برای به تصویر کشیدن فانی بودن طبیعت هر چیز در جهان، بارها در هنر مورد استفاده قرار گرفته است. اما «بوکلین» از مرگ هراسی ندارد. او میداند پس از مرگ نیز آثار هنری که از خود بر جای گذاشته، ردی از وجود او در این جهان خواهند بود.
«وینسنت ونگوک»
این هنرمند هلندی یکی از مشهورترین هنرمندان فعال در حوزه خلق خودنگاره است. او بیش از ۴۳ نقاشی و طراحی در مدت ۱۰ سال خلق کرد. «ونگوگ» در بسیاری از این نقاشیها حال و هوای خود در گذر زمان را به تصویر کشید. این نقاشی یکی از آخرین خودنگارههای «ونگوگ» است که در زمان حضور او در آسایشگاه خلق شده است.
«تامارا د لمپیکا»
«تامارا د لمپیکا» هنرمند لهستانی است که نماد زن مدرن در دهه ۲۰ میلادی است. «تامارا در بوگاتی سبز» برای قرار گرفتن در جلد یک مجله آلمانی سفارش داده شد. «د لمپیکا» با استفاده از سبک «آرت دکو» خود را به عنوان یک زن مستقل به تصویر کشیده است. رانندگی کردن او در این نقاشی نماد دیگری از استقلال اوست چراکه در دهه ۲۰ میلادی به ندرت زنان میتوانستند رانندگی کنند.