به گزارش ستاره پارسی ؛ پریناز ایزدیار متولد 8 شهریور 1364 در بابل مازندران، پریناز ایزدیار بازیگر است. پریناز ایزد یار فارغ التحصیل لیسانس رشته گرافیک می باشد، پریناز ایزد یار فعالیت خود را از تلویزیون شروع کرد و با سینما به سیمرغ رسید، پریناز ایزد یار علاقه زیادی به بچه دارد و گیاهخوار می باشد
پدر پریناز ایزدیار دوست داشت او وکالت بخواند و مادرش هم می خواست پزشک شود و با تحصیل در رشته بازیگری کاملا مخالف بودند. برای همین او مجبور شد رشته تجربی را انتخاب کند ولی نهایتاً در دروان پیش دانشگاهی با اصرارهای او خانواده اش برایش شرط گذاشتند که ایتدا در یک رشته ای به غیر از بازیگری تحصیلاتش را ادامه دهد و سپس به دنبال بازیگری برود برای همین در رشته گرافیک تحصیلاتش را ادامه داد و فارغ التحصیل همین رشته است.
دوران کودکی پریناز ایزدیار
در دورام کودکی به شدت شیطان بودم و همیشه خرابکاری می کردم و روی در و دیوار نقاشی می کشیدم. اکثرا اوقات تو کوچه به همراه برادرم فوتبال بازی می کردم و به خانه آوردن من بسیار مشکل بود .
در آن زمان مادرم ظهر ها اجازه نمیداد بیرون بروم و با بچه ها بازی کنم و من را مجبور می کرد که بخوابم اما هر چقدر سعی می کرد خوابم نمی برد و من از زیر در با دوستانم صحبت می کردم تا بالاخره یکی از اعضای خانواده به من مجوز بیرون رفتن را بدهد!
عاشق خوابیدن هستم
نمیدانید که چقدر خوابیدن را دوست دارم و به نظرم خوابیدن یکی از بزرگترین نعمت های خداست اما متاسفانه وقتی شب ها به تختخواب می روم زمان زیادی طول می کشد تا خوابم ببرد اما اگر در طول روز فعالیت زیاد داشته باشم خسته می شوم و شب ها بهتر می خوابم.
رژیم غذایی پریناز ایزدیار
به شدت فرد بد غذایی هستم و هر غذایی را دوست ندارم مخصوصاً غذایی دریایی که اصلا نمی خورم و برای جبران کمبود ها محبورم قرص های مکمل مصرف کنم. اخیراً برای حفظ سلامتی ام تصمیم گرفتم برای وعده شام برنج نخورم. البته برای مدتی هم هست که گیاهخوار شدم راستش دلیل اصلی ام برای این کار اینست که دلم برای حیوانات می سوزد.
دلایل ازدواج نکردن پریناز ایزدیار
راستش به ازدواج فکر می کنم و عاشق بچه هستم و دوست دارم احساس مادری را تجربه کنم اما این طور مسائل قابل برنامه ریزی نیست و باید وقت و موقعیتش پیش بیاید. این را هم بگویم که من به زندگی بدون بازیگری اصلا نمی توانم فکر کنم . برای ازدواج باید زن و مرد هر دو به جایی رسیده باشند که مسئولیت یک زندگی دو نفره را به دوش بکشند.
نا گفته نماند خبری که مدتی پیش در مورد اینکه حسین مهری همسر پریناز ایزدیار است منتشر شده بود واقعیت ندارد و حسین مهری متاهل می باشد.
فارغ التحصیل رشته گرافیک در مقطع کارشناسی است پدرش وکیل و خواهر و برادرش نیز هر دو پزشک هستند، عاشق خوابیدن است و گیاه خواری هم میکند، او فرزند کوچک خانواده است
عاشق بازیگری ولی مخالفت خانواده
پدر و مادرش مخالف سرسخت بازیگری اش بودند، برای همین شرط گذاشتن اول یک رشته غیر از بازیگری بخواند بعد برود دنبال بازی، برای همین علارغم علاقه اش در رشته گرافیک تحصیل کرد، در همان دوران دانشجویی به پیشنهاد یکی از دوستانش در تست فیلم بازی خطرناک حسن هدایت در سال 1386 شرکت کرد و قبول شد در این فیم نقش مکمل بازی کرد اما بدلایلی هیچ وقت اکران نشد
بعد از بازی سکال و نیم به مطالعه در مورد بازیگری پرداخت و در این بین با دانشجوهای بازیگری تمرین کرد و بدون کلاس بازیگری برای بازی در تله فیلم همان روز دعوت شد که بعد از آن روی غلتک افتاد
تنقلات و پوست
قدیم ترها عاشق تنقلات بودم اما از آن موقع که فهمیدم تا چه حد برای پوست مضر است مخصوصا برای ما بازیگران که مدت های زیادی گریم روی پوست خود داریم، به خودی خود پوست مان در معرض خطر است و تنقلات هم باعث از بین رفتن بیشتر آن می شود به کلی آنها را کنار گذاشته ام
علاقه به ازدواج و بچه دار شدن
من ازدواج کردن را دوست دارم بخصوص که عاشق بچه هستم و عاشق تجربه کردن احساس مادری اما فکر می کنم ازدواج یک پختگی لازم دارد که من هنوز به آن نرسیدهام این پختگی دوطرفه است هم زن و هم مرد باید به جایی رسیده باشند که مسئولیت یک زندگی را دونفری به دوش بکشند
دریا حالم را خوب می کند
من عاشق دریا هستم، رفتن به دریا و قدم زدن در ساحل حالم را واقعا خوب می کند به همین خاطر، هروقت که فرصتی پیش می آید و به خانه پدری ام می روم، هنوز نرسیده سراغ دریا را می گیرم
وقتی با دریا چشم در چشم می شوم و صدای موج هایش را می شنوم و به شکوه بی پایان آب می نگرم، حس می کنم تمام مشکلاتم حل شده و آرامش پیدا کرده ام
مارکوپولو بودم
دوران کودکی من در شهر ساری گذشت و من در این شهر به مدرسه رفتم، اما در دوره راهنمایی مجبور شدیم به تهران بیاییم و م در تهران به مدرسه رفتم، ولی برای گذران دوره دبیرتسان شرایط کاری پدرم دوباره تغییر کرد و ما به بابل رفتیم. در همان دوران از این که می دیدم دوباره بستری فراهم شده و من به شهر پدری ام بازگشتم، بسیار خوشحال بودم، اما این خوشحالی زیاد ادامه دار نشد چون دوباره شرایط کاری پدرم تغییر کرد و ما باید به تهران می رفتیم
بعد از گذشت چند اسل وقتی کار پدرم در تهران تمام شد دوباره زمزمه هایی برای بازگشت مطرح شد و در نهایت آنها تصمیم گرفتند به شمال بازگردند، اما این بار من دیگر به شمال بازنگشتم و در تهران ماندگار شدم
گیاهخواری بخاطر حیوانات
مدتی است که گیاهخواری را شروع کرده ام؛ البته بیشتر از آنکه بگویم یک رژیم سلامت با کاهش وزن و این طور چیزهاست، یک علت مهم و اصلی دارد؛ اینکه دلم برای حیوانات می سوزد …
موسیقی
خیلی دوست داشتم که موسیقی کار کنم و نواختن ساز را یاد بگیرم اما شاید در این زمینه بی استعداد بودم یا به آن شکل جدی و حرفه ای دنبالش نرفتم درباره سبکهای مورد علاقهام در موسیقی باید بگویم مقید به هیچ سبک خاصی نیستم هر آهنگی که خوب باشد را می شنوم
آدم پیچیده ای نیستم
اگر به من بگویید پررنگ ترین خصوصیات اخلاقی است چیست ؟ بی تردید می گویم سادگی، سادگی از این جهت که من اهل روابط پیچیده و سیاست عجیب رفتاری در برخوردم با مسائل مختلف نیستم و ترجیح می دهم حس واقعی ام را نشان دهم
سیمرغ بلورین
پریناز ایزدیار سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن سی و چهارمین جشنواره بینالمللی فیلم فجر برای بازی در فیلم ابد و یک روز را ا ان خود کرده است
فیلم سینمایی
● هت تریک – ۱۳۹۶
● تابستان داغ – ۱۳۹۵
● ویلایی ها – ۱۳۹۵
● یک روز بخصوص – ۱۳۹۴
● ابد و یک روز – ۱۳۹۴
● زنده به گور – ۱۳۹۴
● 360 درجه – ۱۳۹۳
● این سیب هم برای تو – ۱۳۹۳
● خط ویژه – ۱۳۹۲
● ورود آقایان ممنوع – ۱۳۹۰
● یک مرد، یک شهر – ۱۳۸۶
سریال ها
● شهرزاد ۲ – 1395
● شهرزاد – ۱۳۹۴
● زمانه – ۱۳۹۱
● مثل یک کابوس – ۱۳۹۰
● پنج کیلومتر تا بهشت – ۱۳۹۰
● روبیک – ۱۳۹۰
یک سایت عکسی از پریناز ایزدیار و یکی دیگر از بازیگران نمایش پرسروصدای این روزها یعنی «بینوایان» را منتشر کرده و تیتر زده: «عکسی متفاوت از پریناز ایزدیار در یک مجلس خصوصی».
اشتباه این سایت اما در این است که گمان کرده این بازیگر بیحجاب است و از این رو در عکس، در مراسمی خصوصی ثبت شده است. این در حالی است که تصویر مربوط به پشت صحنه اجرای نمایش «بینوایان» است و ایزدیار کلاهگیس به سر دارد.
گفتگوی خواندنی با پریناز ایزدیار
پریناز ایزدیار پس از ایفای نقش در سریال زمانه به کارگردانی حسن فتحی برای بار دوم با این کارگردان در سریال شهرزاد همکاری می کند.سریال شهرزاد در ۲۶ قسمت برای شبکه خانگی در حال ساخت میباشد.علی نصیریان،محمود پاک نیت،شهاب حسینی،مهدی سلطانی،ترانه علیدوستی، پریناز ایزدیار ،فریبا متخصص،حمید رضا آذرنگ و مصطفی زمانی بازیگران اصلی این سریال شبکه خانگی هستند.
از نقشتان در این کار و دلایلی که پذیرفتید در این پروژه ایفای نقش کنید بگویید.
در نقش شیرین دختر بزرگ آقا (علی نصیریان) و همسر قباد (شهاب حسینی) بازی می کنم؛ و اینکه شیرین دختری است که با تمام امکاناتی که دارد راه و رسم درست زندگی کردن را اصلا بلد نیست. به خاطر پر و بالی که از بچگی در خانه به او داده اند و امکانات زیادی که داشته نه توانسته است عشق را بشناسد و نه ارتباط با آدم ها را.
وقتی از دفتر این پروژه با من تماس گرفتند چون از قبل با آقای فتحی کار کرده بودم خیلی خوشحال شدم که پیشنهاد شد دوباره در کارشان ایفای نقش کنم. فکر می کنم آقای فتحی یکی از بهترین کارگردان های ما هستند که من به دلیل تجربه کار با ایشان حرفشان را خوب متوجه می شوم و البته کلا در بازیگردانی به نظر من استادند.
نقش را خیلی دوست داشتم. اگر حق انتخاب داشتم که بنشینم کل قصه را بخوانم و یک نقش را انتخاب کنم باز هم شیرین را انتخاب می کردم.
فکر می کنید بعد از این همه سال، بازیگری چقدر توانسته به شما کمک کند تا بهتر باشید، بهتر زندگی کنید، اتفاق های خوب برای خودتان رقم بزنید، این نگاه به شما در زندگی عادی هم کمک کرده است؟
بله، صددرصد، اینکه تجربه های مختلف داشته باشی و چه خوب که این تجربه ها در زندگی واقعی برایت رقم نمی خورد چون گه گاه برخی خیلی تلخند.
منظورم نگاه پخته است…
دقیقا آدم را پخته می کند، بخاطر اینکه تو مدام در زندگی ها و شرایط مختلف بازی می کنی، متن و سرنوشت های مختلف می خوانی و اینکه فکر می کنم آدم در این حرفه چند قدم از سنش بزرگتر می شود.
این سریال به هر حال یک روایت عاشقانه را مطرح می کند، شما دوست دارید در زندگیتان چه موضوعی را به این صورت روایت کنید؟
از نظر عشق؟ رابطه عاشقانه؟
بله.عشق به نظر من یکی از مهمترین بخش های وجودی یک انسان است و من فکر می کنم اگر عشق نباشد آدم مرده است. حال این عشق می تواند عشق زمینی باشد یا عشق به خدا.
عشقی که تا به حال در درونتان شکوفا شده؟
من اول از همه عاشق کارم هستم. البته جدای خانواده و اینها!
پریناز ایزدیار بدون کار مساوی است با؟
افسردگی
دنیای بازیگری توانسته است آن چیزهایی که در ذهنتان بوده برآورده کند، یا حتی نزدیک کند یا خیر؟ با چه هدفی آمدید و الان در این مسیر کجای کار هستید و فکر می کنید چگونه ادامه پیدا می کند؟
من واقعا از دوران کودکی این کار را دوست داشتم، یعنی دنبال عشقم رفتم.
همه بازیگران همین را می گویند…
بله ولی خوب خیلی ها از بچگی دوست دارند ولی نه امکان پی گیری اش را دارند و نه توانایی آن را. منظورم از توانایی این است که حتی تحمل سختی کار را ندارند. اما من دوست داشتم. و هر روز عاشق تر شدم. اتفاقی که افتاد این بود که هرچه بیشتر پیش می رفتم از این حرفه بیشتر خوشم آمد. دلیل دیگر هیجانش بود اصولا آدم پشت میزنشینی نیستم. نمی توانم زندگی راکد داشته باشم. این کار را دوست دارم چون ساعت کار مشخصی ندارد.
بی نظمی ساعات کار را دوست دارید؟
بله دوست دارم. چون خودم اصولا خیلی آدم منظمی نیستم. اما همیشه سعی کردم علیرغم بی نظمی درست انتخاب کنم. تا امروز گاهی در انتخاب هایم اشتباهاتی داشته ام اما واقعا سعی کردم درستش کنم و فکر می کنم مدتی است که دارم کارهایم را درست انتخاب می کنم.
حال و هوایتان چه زمانی رنگ خشونت به خود می گیرد؟
گاهی خسته ام، خستگی ناشی از مسئولیت نپذیرفتن آدم ها. از آدم هایی که مسئولیت پذیر نیستند عصبانی و خشمگین می شوم. حال می تواند در محیط کارم باشد یا بین اطرافیان و دوستان.
فکر می کنید ده سال آینده شما کجای این حرفه ایستاده باشید؟
اصلا نمی دانم.
چون وسواس خاصی دارید اما با شرایط ناپایدار سینما و تلویزیون ما فکر می کنید با این وضعیت به برنامه ریزی ای که دارید می رسید؟
اصلا هیچ برنامه خاصی ندارم. دوست دارم در یک برهه زمانی برای آن برهه برنامه ریزی کنم. البته آینده ای که روشن باشد را دوست دارم ولی به نظر من این قضیه انتهایی ندارد. نمی توانم بگویم دوست دارم ده سال دیگر کجا باشم یا حتی حدس بزنم.
شما را باید بازیگر سینما بدانیم یا تلویزیون؟
فکر می کنم از این به بعد سینما.
حال و روز سینمای ما در حال حاضر چگونه است؟
حال و روز سینما از تلویزیون خیلی بهتر است. ان شاءالله که بهتر از این هم بشود. اگر کمی بیشتر به آنهایی که حقشان است میدان داده شود، خیلی چیزها درست می شود.
بهترین اتفاقی زندگیتان تا به الان؟
واقعا نمی توانم بگویم یک اتفاق بهترین زندگیم بوده. یکی از بهترینها مثلا ده سال پیش و به دنیا آمدن خواهرزاده ام بود که خیلی مرا به وجود آورد وگرنه اتفاق خوب زیاد داشتم.
فکر می کنید شهرزاد در نمایش خانگی چه اتفاقی برایش بیفتد؟
فکر می کنم اگر تبلیغات درستی داشته باشیم با حضور بازیگرانی که دارد و قصه خوب و اسم آقای فتحی قطعا نتیجه خوبی حاصل می شود.
و شما…
نه من راجع به خودم واقعا حرف نمی زنم. در کنار این عزیزان تجربه می کنم.
دلیل ازدواج نکردن
پریناز ایزدیار درباره ازدواج نکردنش گفته بود : حقیقت اینست که به ازدواج و بچه دار شدن فکر می کنم اما در حال حاضر تصمیم خاصی برای ازدواج ندارم و نمی توانم بگویم مثلا چند سال دیگر قرار است ازدواج کنم.
وضع مالی خانواده اش خوب است ، پدرش تاجر ابزار صنعتی مانند الکترود می باشد ..
اینطور مسائل به نظر من باید وقت مناسبش برسد و قابل برنامه ریزی کردن نیستند. این را هم بگویم که به زندگی بدون بازیگری نمی توانم فکر کنم. اهل حساب و کتاب نیستم ولی در آینده مطمئنم اتفاق های خوبی برایم رقم خواهد خورد.
گیاه خواری به خاطر حیوانات
در جایی گفته است که برای مدتی است که گیاهخواری را شروع کرده ام و از اینکه بخواهم بگویم بخاطر رژیم سلامت غذایی است که برای کاهش وزن نیز مفید است بگذریم باید بگویم دلیل اصلی گیاهخواری من اینست که دلم برای حیوانات می سوزد.
ناگفته های خواندنی پریناز ایزدیار از زندگی شخصی اش
برنج را حذف کردهام
به شدت فرد بد غذایی هستم، اصولا هر غذایی را دوست ندارم، متاسفانه به همین دلیل هیچ نوع غذای دریایی را نمیخورم و این اخلاق خیلی بدی است که برای رفع آن خیلی تلاش میکنم و برای جبران این کمبودها قرصهای مکمل مصرف میکنم تا زمانی که بر این ذائقه غلط بتوانم غلبه کنم. یکی از کارهایی که در این اواخر برای سلامتیام انجام دادهام این است که مدتی است دیگر برای وعده شام برنج نمیخورم و برنج را از برنامه شام به کلی حذف کردهام، شام را خیلی زود و خیلی سبک میخورم، سحرخیزتر از قبل شدهام و صبح زود صبحانه میخورم. اینها باعث شده تا بیشتر از قبل احساس شادمانی و سبکی کنم. و توانسته ام زمانبندی دقیقتری برای وعدههای غذایی داشته باشم.
دغدغه من سلامت روح است
شاید خیلی زمان برای این نداشته باشم که همیشه در حال رسیدگی به سلامت خودم و چک کردن آن باشم اما تا آنجایی که بتوانم به آن اهمیت میدهم. در واقع آنچه دغدغه من است، سلامت روح اسـت و با پرداختن به ورزش میتوان یک تیر و دو نشان زد به این دلیل که ورزش هم برای سلامت جسم و هم سلامت روح موثر است. من هم به خصوص زمانی که حال روحی مناسبی نداشته باشم برای ورزش وقت بیشتری میگذارم، به صورت تخصصـی ورزش خاصی نمیکنم اما در زمان بیکاری باشگاه بدنسازی میروم و شنا انجام میدهم.
وقتی پرخورها از من ناراحت میشوند
اصلا پرخور نیستم و نظرم در مورد افراد پرخور این است که آنها خیلی کار اشتباهی میکنند و به شدت در حال صدمه زدن به خودشان هستند. بعضیها وقتی ناراحت و عصبی هستند غذا میخورند و برعکس بعضیها هم وقتی ناراحت هستند چیزی نمیخورند که هر دوی این عادتها بد و نادرست است که هر دوی این حالت باید کنترل شود. افراد پرخور باید به آینده که سن آنها بالا میرود بیشتر فکر کنند تا در آینده به بیماریهایی مثل مرض قند و چربی خون مبتلا نشوند، وقتی شخصی را میبینم که در حال پرخوری است حتما به او تذکر میدهم و معمولا بابت گفتن این جمله از من ناراحت میشود اما سعی میکنم بیشتر در مورد مضرات پرخوری و چاقی بگویم تا شاید کمی موثر باشم.
همه بازیگران هم نباید خوش هیکل باشند
نمیتوان به قطع گفت که همه بازیگران باید اندامی مناسب داشته باشند، بعضی از بازیگران چاقی نمکشان است و همان چاقی باعث جذابیتشان شده است و همه دوست دارند آن شخص را همیشه همان شکلی ببینند شاید برای سلامتیشان مضر باشد اما اینکه حتما باید همه بازیگران خوشاندام باشند را قبول ندارم. ما در کل دنیا بازیگرانی داریم که از نظر بدنی شاید روی فرم نباشند یعنی یا خیلی چاق هستند یا خیلی لاغر اما بازیگران توانایی بوده و خیلی هم در میان مردم محبوب هستند.
عاشق فستفود هستم
عاشق فستفود هستم ولی خیلی سعی میکنم کمتر بخورم چون میدانم چیز خوبی نیست و در بیشتر مواقع خودم را برای نخوردن کنترل میکنم اما گاهی مجبور میشوم وقتی غذای خانگی ندارم و عجله دارم فستفود میخورم اما باز هم سعی میکنم وقتی از بیرون غذا میگیرم گاهی غذاهای خانگی بگیرم تا همیشه هم فستفود نخورم.
به خاطر پوستم تنقلات نمیخورم
قدیمترها عاشق تنقلات بودم اما از آن موقع که فهمیدم تا چه حد برای پوست مضر است مخصوصا برای ما بازیگران که مدتهای زیادی گریم روی پوست خود داریم، به خودی خود پوستمان در معرض خطر است و تنقلات هم باعث از بین رفتن بیشتر آن میشود. به کلی آنها را کنار گذاشتهام. آخرین باری هم که به دکتر پوست مراجعه کردم از من خواست تمام تنقلات را کنار بگذارم و من هم این کار را انجام دادم و به مرور زمان دیگر علاقهای که به تنقلات داشتم را دیگر ندارم.
آخرین باری که چکاپ کامل کردم تقریبا یکسال پیش بود و آخرین باری که بیمار شدم چند ماه پیش بود که سرما خوردم. معمولا در موارد سرماخوردگی و بیماریهای جزئی از هیچ نوع داروی شیمیایی استفاده نمیکنم و صبر میکنم تا بیماریام دوره خودش را طی کند. خیلی از طب سنتی سر درنمیآورم اما چند وقتی بود مشکل خواب داشتم تا خانم بروفه به من گفت شبها قبل از خواب گلاب بخور و من این را امتحان کردم و واقعا جواب داد و خیلی راحتتر میخوابم .
پریناز ایزدیار درسال ۱۳۸۵ برای بازی در فیلم سینمایی “یک مرد، یک شهر” تست بازیگری داد و قبول شد. وی با ایفای نقش در تلهفیلم «ماه در سایه» «۱۳۸۸» بـه کارگردانی سعید ابراهیمیفر، قدم بـه عرصه تلویزیون گذاشت. ایزدیار در تله فیلمهای زیادی بازی کرد و با کارگردانهایی هم چون فرزاد مؤتمن، مسعود آبپرور و علیرضا امینی کار کرد.
پنج کیلومتر تا بهشت، اولین سریال او بود کـه در ماه رمضان پخش شد. وی دراین سریال موفقیت زیادی کسب کرد. او هم چنین در فیلم ورود آقایان ممنوع در چند سکانس بازی کرد ولی نسبت بـه بازی در سریال پنج کیلومتر تا بهشت موفقیت چشمگیری کسب نکرد.
او همراه با کامران تفتی و فرزاد حسنی در نمایشنامهخوانی سفر بـه بی نهایت دور بـه کارگردانی محمد میرعلی اکبری برای کمک بـه موسسه محک کـه مخصوص کودکان سرطانی اسـت برنامهای اجرا کردند. آنها تمام پول بدست آمده رابه آن موسسه واگذار کردند.