جشن عروسی که قرار بود با شادی و آرزوی خوشبختی برای زوج جوان به پایان برسد، با تیراندازی دو ناشناس و کشته شدن یک پسربچه 11 ساله و زخمی شدن دختربچه 10 و پیرمرد 67 ساله در روستای دوچاهی شهرستان کهنوج به عزا تبدیل شد.
رودخانه زیارت علی در رودان این روزها دیگر شاهد بازیهای کودکانه رامین محمدی نیست. دیگر صدای شیطنتهای رامین در روستا نمیپیچد و حالا بسیاری از اهالی روستا و فامیل دورهم جمع شدهاند تا مراسم سوگواری و عزای او را برگزار کنند.
هنوز هیچکس نمیداند چه شد که این اتفاق افتاد و ضاربانی که تیراندازی کردند چه کسانی بودند. تا قبل از اظهارنظر کسانیکه در مراسم عروسی حضور داشتند، بعضیها میگفتند علت این حادثه، به خاطر اجرای رسم قدیمی تیراندازی در مراسم شادی بود اما عدهای دیگر میگویند دو ضارب، ناشناس بودند و با هدف حمله، حاضران مراسم عروسی را به گلوله بستند.
به گزارش رکنا، پنجشنبه گذشته، مراسم جشن عروسی بود و کلی از فامیل عروس و داماد به مراسم دعوت شده بودند. رامین و خانوادهاش هم یکی از دعوتشدگان به مراسم بودند. همه لباسهای نوی عروسی را به تن کرده و آماده شدند تا به روستای دوچاهی بروند.
طاهره رحمانی، زندایی رامین یکی از کسانی بود که در مراسم عروسی حضور داشت اتفاقات روز حادثه را تعریف میکند: «آن روز رامین همراه با داییاش به روستای دوچاهی رفت و بقیه هم پس از چند ساعت به آنها ملحق شدند.
عروسی در خانه بود و خیلیها به مراسم آمده و بچهها هم طبق معمول مشغول بازی و شادی بودند. ساعت حدود یکونیم نیمهشب و زمان صرف شام بود که ناگهان دو نفر در حالیکه سر و رویشان را پوشانده بودند، وارد مجلس شدند و شروع به تیراندازی کردند.»
زندایی رامین با صدای اندوهگینی ادامه میدهد: «مهمانان که از صدای تیراندازی وحشت کرده بودند، تصمیم گرفتند آن دو نفر را خلع سلاح کنند و به سمتشان دویدند. ضاربان که ترسیده بودند، پا به فرار گذاشتند.
آنها برای اینکه مردم را بترسانند تا کسی دنبالشان نکند، لوله اسلحه را دوباره به سمت مردم و بچههایی که آن وسط بودند، گرفتند و بیهدف شروع به تیراندازی کردند که یکی از گلولهها به رامین خورد و یکدفعه زمین پر از خون شد. فقط رامین نبود که گلوله خورد و یک دختربچه و یک پیرمرد هم زخمی شدند
رامین را بهسرعت به بیمارستان رساندند اما تاب نیاورد و جانش را از دست داد. یکی از گلولهها حتی سر داماد را هم زخمی کرد و البته بهخیر گذشت و به او آسیب جدی وارد نشد اما عروسیاش عزا شد.»
رحمانی در مورد هویت ضاربان میگوید: «هیچکس نمیداند آنها چه کسی بودند و با چه افرادی خصومت احتمالی داشتند که به سمتشان تیراندازی کردند. صورتشان معلوم نبود. دلم به حال مادر رامین میسوزد که این روزها دائم خودش را سرزنش میکند که چرا دست پسرش را رها کرد که آن اتفاق تلخ بیفتد.»
آنطور که اهالی روستا میگویند، هنوز ضاربان شناسایی نشدهاند و تحقیقات در مورد این حادثه همچنان ادامه دارد.